گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

ارزش های دهه 60/

هاشمی طبا در گفت و گو با جماران: در دهه شصت یک اقتصاد کوچکتر با آلودگی های کمتر داشتیم/ برای بازگشت به ارزش های آن دوره، فضای مناسب باید فراهم شود

چیزی که توسط مقام معظم رهبری گفته شده، مشاهده نمونه هایی از مدیران و مسئولینی است که شاید به آن معنا تلاش، کوشش و پاکدستی نداشته باشند و البته فقط مدیران و مسئولین نیستند و به بدنه هم سرایت می کند. چون این اطلاعات وجود دارد و خیلی ها گرفتار قوه قضائیه شده اند، یا فرار کرده اند، یا برای آنها وثیقه صادر شده، و یا خلاف های بسیار بزرگ کرده اند که گرفتار شده اند، طبیعتا ایشان هم یادآوری کردند که افراد باید به آن فضا برگردند.

پایگاه خبری جماران: رهبر معظم انقلاب بیستم فروردین ماه در دیدار با جمعی از مسئولان کشور با یادآوری روحیه انقلابی و خدمتگزارانه حاکم بر مدیران کشور در دهه ۶۰، خطاب به مسئولان خاطرنشان کردند: «آیا آن احساسات و رفتارهای تحسین برانگیز را به یاد دارید؟ آیا آن بی‌اعتنایی به مال دنیا و اهتمام به خدمت را به یاد دارید؟ اشکال کار این است که گاهی آن ارزش ها فراموش می شود».

 در پی این سخنان بر آن شدیم تا دلایل این تذکر رهبر معظم انقلاب به مسئولان قوای سه گانه و دستگاه های اجرایی کشور را مورد بررسی قرار دهیم و از همین رو به گفت و گو با مسئولان اجرایی و اعضای هیأت دولت در سال های دهه شصت نشستیم تا «رفتارهای تحسین برانگیز» و «ارزش ها»یی که رهبر انقلاب به مسئولین یادآوری کرده اند را بازخوانی کنیم.

وزیر صنایع سنگین دولت شهید باهنر با تأکید بر اینکه در فضای نادرست ارزش ها دگرگون می شود، گفت: من فکر می کنم که خود فضا را هم باید درست کرد. یعنی اینکه انتظار داشته باشیم در یک فضای نامناسب افراد به ارزش ها برگردند، خیلی دقیق نیست و اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. یک نگرش کامل به مشکلات کشور باید صورت بگیرد و شاید احتیاج به جراحی های بزرگ داشته باشد که آن جراحی ها هم هزینه هایی دارد تا بتوان آن روحیه را بازگرداند.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با سید مصطفی هاشمی طبا را در ادامه می خوانید:

 

آقای مهندس! به نظر شما مهمترین ویژگی مسئولین دهه شصت چه بود؟

دهه شصت به دلیل اینکه فضای جامعه این بود که خدمت و عدالت باید حاکم باشد، مسئولین هم نوعا به دنبال چنین فکر و فرصتی بودند که نشان دهند خدمت را در سرلوحه کار خودشان قرار داده اند. اما فراموش نکنیم که فضای دهه شصت فضای اول انقلاب، جهاد سازندگی و دفاع مقدس است و طبیعتا کسانی که مشغول به کار هستند خودشان را با آن فضا تطبیق می دهند.

بعد از جنگ به تدریج فضا تغییر پیدا کرد و متأسفانه به دلیل اینکه به بعضی از اشکالات و مسائل ورود می شد و حتی بعضی چیزها در زمینه تمتع از دنیا و زندگی بهتر و ورود به فضاهای تجازی توسط افراد دامن زده می شد،  این فضا تغییر پیدا کرده و به نوعی آدم ها هم خودشان را تغییر دادند.

 

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی 20 فروردین سال جاری در جمع مسئولین کشور فرمودند که ارزش های دهه شصت و آن «رفتار تحسین برانگیز» را به یاد بیاورید.

به نظر شما چرا ایشان در مقطع کنونی به یاد آوردن ارزش های دهه شصت را یادآوری کردند؟

البته فکر می کنم فقط مسأله ارزش ها نباشد. چون به هر حال ارزش ها در یک فضای نادرست خودش را دگرگون می کند. مردم اصفهان و روستاهای اطراف آن چقدر برای انقلاب زحمت کشیدند؟ الآن معترض هستند؛ چون آب ندارند و زندگی آنها به خطر افتاده است. آن وقت بعضی ها فکر می کنند که این مردم ارزش های خودشان را از دست داده اند. باید مسأله اینها حل شود.

اما چیزی که توسط مقام معظم رهبری گفته شده، مشاهده نمونه هایی از مدیران و مسئولینی است که شاید به آن معنا تلاش، کوشش و پاکدستی نداشته باشند و البته فقط مدیران و مسئولین نیستند و به بدنه هم سرایت می کند. چون این اطلاعات وجود دارد و خیلی ها گرفتار قوه قضائیه شده اند، یا فرار کرده اند، یا برای آنها وثیقه صادر شده، و یا خلاف های بسیار بزرگ کرده اند که گرفتار شده اند، طبیعتا ایشان هم یادآوری کردند که افراد باید به  آن فضا برگردند.

ولی من فکر می کنم که خود فضا را هم باید درست کرد. یعنی اینکه انتظار داشته باشیم در یک فضای نامناسب افراد به ارزش ها برگردند، خیلی دقیق نیست و اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. باید در این رابطه فضا هم تغییر پیدا کند؛ با سیاست های مختلفی که گذاشته می شود.

 

راه درست کردن این فضا چیست؟ به نظر شما می توانیم دهه شصت را به عنوان یک الگوی موفق به مردم معرفی کنیم؟

 اینها خوب است ولی من فکر می کنم در جامعه ما مسائل پر اهمیت تری وجود داشته باشد که باید آنها ریشه ای اصلاح شود. یکی از چیزهایی که باعث مفاسد زیاد می شود نقدینگی است که در اختیار مردم است؛ در بانک ها یا به هر طریق، امکان بالقوه ای است که کیسه خیلی از آدم ها پر شده و این کیسه پر را یا از طریق بانک ها دارند و یا تبدیل به ارز کرده اند. این نقدینگی که در جامعه هست و روز به روز هم دارد افزایش پیدا می کند، طبیعتا به هر جایی که روی بیاورد فساد ایجاد می کند.

ما کاملا در مقابل چنین پدیده ای که الآن میزان نقدینگی ما یک هزار و ششصد هزار میلیارد تومان شده سکوت کرده ایم. یعنی اصلا نمی دانیم چه کار باید بکنیم. این نقدینگی یک بار به سمت ارز می رود و مشکل ارزی پیدا می کنیم. ممکن است این نقدینگی به سمت مسکن برود و تغییری در آنجا پیدا شود. مثلا الآن ما در کشورمان مشکل آب و ناآرامی هایی به خاطر کمبود آب داریم.

اینها مسائل بسیار بزرگی است و نمی شود ما بگوییم فقط فضا را درست کنیم. مثلا در بحث تولید داخلی، وقتی ما پایه های تولید داخلی را درست نکنیم فقط مردم نیستند که باید خودشان را عوض کنند و دنبال کالای داخلی بروند. خیلی چیزهای دیگر هست؛ از جمله اینکه مجلس تصویب کرده که برای بستن بودجه تا حد زیادی از ارز استفاده کنند. دولت هم مجبور است برای کارهای مختلف از جمله واردات، مسافرت و کارهای دیگر ارز بفروشد.

یعنی یک سلسله زنجیره ها و عواملی است که در جامعه هست و باید معالجه شود. در غیر این صورت فضا به این سادگی بر نمی گردد. فضا به حدی از مشکل اشباع شده و عوامل تعیین کننده ای در جامعه از نظر اقتصادی ایجاد شده که برگرداندن آنها بسیار مشکل است.

کسانی که در تشخیص مصلحت و سیاستگذاری های کشور هستند باید نظر دهند. مثلا من برای خودم حرف هایی دارم که معلوم نیست این حرف ها درست باشد؛ خود تشکیلات نظام باید در مورد این مسائل فکر کند و نظر دهد.

به نظر شما احیای آن «رفتارهای تحسین برانگیز» چه تأثیری می تواند در برون رفت از مشکلات امروز کشور داشته باشد؟

باید در کل ابزارهای اقتصادی و فرهنگی شود تجدیدنظر و تعیین تکلیف شود تا بتوان چنین فضایی را ایجاد کرد و این اخلاقیات بتواند احیاء شود.

خاطره ای از برخورد مسئولین با مشکلات، در دهه شصت به خاطر دارید؟

 ما در آن دوره یک چالش بزرگ به نام جنگ داشتیم و همه  چیز به آن سمت حرکت کرد و به قدری فداکاری ها و ایثارگری ها بالا بود که همه تحت تأثیر این مسأله قرار می گرفتند. مسائل مبتلا به مملکت هم این طوری نبود که الآن هست. یعنی ما در زمینه اقتصادی یک اقتصاد نسبتا کوچکتر با آلودگی های کمتر داشتیم و طبیعتا آن فضا و آن حرکت ها با چیزی که الآن در کشور ما هست کاملا متفاوت است.

مثلا تهران کمبودهایی داشت که با سهمیه بندی برطرف می شد. همه مردم هم با روحیه جهادی در جهت حمایت از دفاع مقدس بودند. تهران بعد از سی چهل سال تبدیل به یک منبع درآمد برای عده ای خاص شده که توانسته اند از مجوزهای شهرداری استفاده کنند و برای خودشان در تهران مرکز منافع ایجاد کنند. اصلا فضای تهران الآن با فضای تهران آن موقع خیلی تفاوت می کند و به این صورت نیست که بشود فورا مسائل را برگرداند.

من فکر می کنم یک نگرش کامل به مشکلات کشور باید صورت بگیرد و شاید احتیاج به جراحی های بزرگ داشته باشد که آن جراحی ها هم هزینه هایی دارد تا بتوان آن روحیه را بازگرداند.

 

هزینه این جراحی ها چیست؟

به هر حال هر تصمیمی که گرفته شود عده ای از مردم ناراضی می شوند. نمی توان سیاست هایی را در پیش گرفت که همه راضی شوند. هزینه اش این است که عده ای ناراضی می شوند و باید با آن نارضایتی ها مقابله کرد. ممکن است عده ای مسائل اجتماعی جدید در کشور ایجاد شود. ولی اینکه اصلا نظام جمهوری اسلامی دنبال چنین ماجرایی هست یا نه، من بعید می دانم. برای اینکه وقتی برنامه ششم توسعه تصویب شده، در حقیقت نوعی تسریع به روند کنونی در برنامه هست که خیلی دنبال اجرای آن برنامه هم نیستند؛ برای اینکه قابل اجرا نیست.

لذا ما الآن باید مسائل بزرگی که در کشور هست را مورد توجه قرار دهیم و برای آنها راه حل پیدا کنیم؛ البته تبعات آن را هم بدانیم و بتوانیم با آن مقابله کنیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.