خبرنگاران و گزارشگرانی که برای روکردن فساد در ستون‌های دموکراسی تلاش می‌کنند و به‌رغم روایت‌های موفقیت‌آمیز و افتخارآفرین با مخاطرات بسیاری روبه‌رو هستند. برخی مخفی می‌شوند، برخی دیگر در تبعید یا زندان‌اند. دیگران خودسانسوری می‌کنند، به استفاده از اسامی مستعار متوسل می‌شوند یا قبل از اینکه مطلبی را منتشر کنند به دنبال گرفتن تایید از مسوولان هستند. برخی هم در دام پارادوکسی خنده‌دار افتاده‌اند: امیدوارند کارشان خیلی محبوب نشود، خیلی هم دیده نشود، و در نتیجه دردسر زیادی درست نکند!

به گزارش جماران؛ تجارت فردا نوشت: مجرمان، شرکت‌ها و افراد درگیر فساد مالی و سیاستمداران متقلب چه وجه مشترکی دارند؟ اگر از منظر یک روزنامه‌نگار به پرسش من فکر کنید بی‌تردید جواب می‌دهید همه آنها از روزنامه‌نگاران می‌ترسند؛ به ویژه روزنامه‌نگاران تحقیقی که وظیفه‌شان افشای اعمال نادرست و پنهان‌کاری سازمان‌ها، مقامات و مسوولان است. از پروژه وب‌سایت «بلینگ‌کت» بریتانیا و پروژه چندملیتی «گزارش جنایات و فساد سازمان‌یافته» گرفته، تا افشای اسناد پاناما و پارادایز می‌توانید رد پای افشاگری‌های جانانه روزنامه‌نگاران تحقیقی را مشاهده کنید.

خبرنگاران و گزارشگرانی که برای روکردن فساد در ستون‌های دموکراسی تلاش می‌کنند و به‌رغم روایت‌های موفقیت‌آمیز و افتخارآفرین با مخاطرات بسیاری روبه‌رو هستند. برخی مخفی می‌شوند، برخی دیگر در تبعید یا زندان‌اند. دیگران خودسانسوری می‌کنند، به استفاده از اسامی مستعار متوسل می‌شوند یا قبل از اینکه مطلبی را منتشر کنند به دنبال گرفتن تایید از مسوولان هستند. برخی هم در دام پارادوکسی خنده‌دار افتاده‌اند: امیدوارند کارشان خیلی محبوب نشود، خیلی هم دیده نشود، و در نتیجه دردسر زیادی درست نکند!

زندگی به عنوان یک روزنامه‌نگار در تعداد فزاینده‌ای از کشورهایی که کمر به تعطیلی، ساکت کردن یا فشار بر زندگی رسانه‌های مستقل بسته‌اند، این‌گونه است. نگرانی بزرگ سازمان‌ها و نهادهای مستقل حمایت از روزنامه‌نگاران اکنون این است که مشکل دیگر به دوجین رژیم تمامیت‌خواه که رسانه‌های آزاد را از بین برده‌اند، محدود نمی‌شود. روزنامه‌نگاران مستقل در گروه رو به رشدی از کشورهای ظاهراً آزادتر مانند برزیل، ترکیه، مکزیک، کنیا، لهستان، مجارستان و کامبوج نیز در خطرند. آنها از مجموعه‌ای ترسناک از ابزارها خبر می‌دهند که علیه‌شان استفاده می‌شود؛ ابزارهایی که دیگر فقط تهدید به خشونت نیست، بلکه با خطر اخراج، پیگرد قانونی، زندان و تحقیر عمومی همراه است. به ویژه در اروپای شرقی داستان یک بعد مالی هم دارد. اغلب مدیران در این منطقه، فاقد منابع مالی لازم برای اداره روزنامه و استخدام خبرنگاران کافی هستند و بزرگ‌ترین مانع آنها ترس از کسب‌وکارها، آژانس‌های تبلیغاتی و خبرسازهایی است که با نشریاتی ضدپوتین سر ناسازگاری دارند! روسیه همچنان مکان خطرناکی برای روزنامه‌نگاران تحقیقی است. در سال جاری تعدادی از خبرنگاران روس ترجیح دادند به جای ماندن و مواجهه با خطرات، کشور را ترک کنند. در هند نیز وضعیت مشابه است؛ در بزرگ‌ترین دموکراسی جهان روزنامه‌نگاران تحقیقی می‌گویند فضای پوشش انتقادی و مخالفت در حال کاهش است. همان‌طور که در روسیه ساختارهای مالکیت مانع از آزادی رسانه‌ها می‌شود در هند نیز بسیاری از رسانه‌های خبری متعلق به سیاستمداران است یا از سوی شرکت‌های بزرگی که به تبلیغات و قراردادهای دولتی وابسته‌اند اداره یا تامین مالی می‌شود. در بسیاری از کشورها روزنامه‌نگاران به‌طور فزاینده‌ای با قوانین کیفری -به عنوان ابزاری برای سکوت- روبه‌رو می‌شوند. اریک سیلوا، روزنامه‌نگار تحقیقی در برزیل، به دلیل افشای پرداخت‌های گزاف به برخی از کارمندان دولتی به جرم افترا، محاکمه شده است. او در گفت‌وگو با گاردین می‌گوید: برای ساکت کردن مطبوعات و تضعیف اعتبار اطلاعاتی که من منتشر می‌کنم از روند قانونی استفاده شده است. من با وجودی که حقیقت را منتشر می‌کردم به تهمت و افترا متهم شدم! سخت‌ترین چیز در دنیای روزنامه‌نگاری این است که هرگز نمی‌دانید به خاطر چه چیزی ممکن است تحت پیگرد قرار بگیرید یا تهدید شوید. کافی است پا روی دم کسانی بگذارید که با گزارش‌های شما اسرار، منافع، قدرت یا ثروتشان به خطر می‌افتد. و آمار خبرنگارانِ در بند، می‌تواند ثابت کند منافع زیادی با این‌گونه گزارش‌ها به خطر افتاده است!

قلع و قمع نگهبانان جامعه

سال گذشته به ویژه، برای مدافعان آزادی مطبوعات سال دشواری بود. سرشماری کمیته محافظت از روزنامه‌نگاران (CJP) نشان داد تعداد خبرنگارانی که به خاطر شغل‌شان زندانی شدند به رکورد 293 نفر رسید (در مقایسه با 280 نفر در سال 2020). در همین سال دست‌کم 24 خبرنگار دیگر به دلیل پوشش خبری کشته شدند؛ شرایط مرگ 18 نفر از آنها به قدری مبهم بود که نمی‌توان گفت آیا با هدف خاصی به قتل رسیده‌اند یا خیر. شواهد CJP نشان می‌دهد رژیم‌های سرکوبگر از آسیا گرفته تا اروپا و آفریقا با استناد به قوانین جدید فناوری و امنیت، مطبوعات مستقل را به شدت سرکوب کرده‌اند.1 چین برای سومین سال متوالی با 50 نفر روزنامه‌نگار در پشت میله‌ها، عنوان بدترین زندان روزنامه‌نگاران را یدک می‌کشید. میانمار پس از سرکوب رسانه‌ها (در پی کودتای نظامی فوریه) رتبه دوم را به خود اختصاص داد و مصر و ویتنام و بلاروس هم به ترتیب صدرنشینان جدول حصر روزنامه‌نگاران شدند. این ششمین سال متوالی بود که سرشماری CPJ حداقل 250 مورد زندانی را به ثبت رساند. کارشناسان کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران در گزارش خود می‌نویسند دلایل افزایش بی‌امان تعداد روزنامه‌نگاران بازداشتی بین کشورها متفاوت است. اما همگی منعکس‌کننده یک روند واضح‌اند: «عدم تحمل فزاینده گزارش‌های مستقل!» در این گزارش آمده، خودکامگان جسور، به‌طور فزاینده‌ای روند قانونی را نادیده می‌گیرند و هنجارهای بین‌المللی را زیر پا می‌گذارند تا خود را در قدرت نگه دارند. در جهانی که گرفتار کووید 19 است و تلاش می‌کند مسائلی مانند تغییرات آب‌و‌هوایی را در اولویت قرار دهد، دولت‌های سرکوبگر به خوبی می‌دانند که خشم عمومی در مورد نقض حقوق بشر کمرنگ‌تر شده و دولت‌های دموکراتیک، اشتیاق کمتری برای انتقام‌جویی یا تنبیه سیاسی یا اقتصادی متخلفان دارند. البته برخی کشورها برخلاف انتظار، روند زندانی کردن روزنامه‌نگاران را کند کرده‌اند اما CPJ تاکید می‌کند ساده‌لوحانه است اگر تصور کنیم تعداد کمتر زندانیان، نشانه‌ای از تغییر عقیده دولت‌ها نسبت به رسانه‌هاست. برای مثال ترکیه که زمانی بدترین زندان خبرنگاران جهان بود، اکنون پس از آزادی 20 زندانی در سال گذشته، به رتبه ششم رده‌بندی CPJ رسیده است. کارشناسان اما می‌گویند سرکوب گسترده رسانه‌های جریان اصلی ترکیه پس از کودتای نافرجام 2016 سبب شده بسیاری از روزنامه‌نگاران این حرفه را ترک کنند. تعداد افراد زندانی همچنین رو به کاهش است زیرا دولت به روزنامه‌نگاران بیشتری اجازه آزادی مشروط می‌دهد تا منتظر نتیجه دادگاه یا تجدیدنظر باشند. عربستان نیز با آزادی 10 نفر، از فهرست پنج دشمن بزرگ روزنامه‌نگاران خارج شده است. این‌بار هم خبری از بهبود آزادی بیان و مطبوعات نیست. تاثیر رعب‌آور قتل و مُثله شدن جمال خاشقجی در سال 2018 همراه با چندین مورد بازداشت در سال 2019، احتمالاً بسیاری از روزنامه‌نگاران را به سکوت واداشته است. علاوه بر این رهبران مستبد این کشور، به جای نگه ‌داشتن روزنامه‌نگاران در پشت میله‌های زندان، در حال یافتن راه‌های پیچیده‌تر -از جمله قطع اینترنت و افزایش نظارت از طریق نرم‌افزارهای جاسوسی با فناوری پیشرفته- برای محدود کردن خبرنگاران و رسانه‌های مستقل هستند. به همین ترتیب می‌توانید حبس بی‌رحمانه روزنامه‌نگاران و افشاگران را در چین، میانمار و مصر مشاهده کنید؛ کشورهایی که همچنان بدترین زندان‌های آزادی بیان هستند. در این دوران تلخ برای آزادی بیان و عدم تحمل گسترده روزنامه‌نگاران، فضای کمی برای خوش‌بینی باقی می‌ماند که تصور کنیم تعداد روزنامه‌نگاران زندانی دوباره رکورد نخواهد زد.

تهدیدی علیه فساد

در میان تمامی انواع روزنامه‌نگاری اما، به نظر می‌رسد تهدید روزنامه‌نگاران تحقیقی جدی‌تر و با خشونت بیشتر همراه است. علت را می‌توانید در تعریف این گرایش از ژورنالیسم بیابید. وظیفه این روزنامه‌نگاران بررسی عمیق و واکاوی یک موضوع است. ممکن است هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها وقت خود را صرف جمع‌آوری حقایق کنند. اغلب آنها بر افشای حقایق متمرکزند، حقایقی که گاهی عمداً پنهان نگه داشته شده یا از سوی منابع خبری نادیده گرفته شده است. این حقایق می‌تواند شامل فعالیت‌های مجرمانه سازمان‌یافته، فساد، تخلفات شرکتی یا رفتار نامطلوب سیاستمداران و مقامات باشد. روزنامه‌نگاران تحقیقی علاقه زیادی به کشف حقیقت دارند، به هر قیمتی که باشد! روزنامه‌نگاران تحقیقی در کنار گروه‌های جامعه مدنی نقشی سازنده در مستندسازی و اثبات فساد دارند. بسیاری از آنها آزادی و امنیت خود را برای افشای اعمال نادرست یا به اشتراک گذاشتن اطلاعات مهم با جهان، قربانی کرده‌اند. سال گذشته، خبرنگار ژانگ ژان به دلیل انتشار گزارشی در مورد علت شیوع کووید19 دستگیر و زندانی شد. اخیراً، دنی فنستر، روزنامه‌نگار آمریکایی از سوی دادگاهی در میانمار به 11 سال زندان محکوم شد. فنستر برای یک خبرگزاری ممنوعه کار می‌کرد که منتقد کودتای انجام‌شده به وسیله شخصیت‌های ارشد ارتش میانمار بود.  روزنامه‌نگاران دیگری از جمله دافنه آن کاروانا گالیتزیا، بهای غم‌انگیزی برای افشاگری پرداخته‌اند. این نویسنده مالتی که او را «ویکی‌لیکس یک‌نفره» توصیف می‌کنند، در سال 2017 پس از گزارش در مورد فساد سیاسی و مالی در مالت، در یک خودرو بمب‌گذاری‌شده به قتل رسید. نگران‌کننده است اگر بدانید گزارش گروهی از قضات سابق مالتی نشان داد این توطئه توسط اعضای ارشد سابق دولت مالت برنامه‌ریزی شده. خوشبختانه، حوادثی مانند این بسیار نادرند و اکثر خبرنگاران تحت حمایت کامل قانون کار می‌کنند. با این حال، این داستان‌ها یادآور آن است که روزنامه‌نگاری تحقیقی، تهدیدی واقعی برای ساختارهای فاسد قدرت به‌شمار می‌رود. روزنامه‌نگاری تحقیقی کاری جامع و وقت‌گیر است؛ مستلزم استقامت و توجه دقیق و هوشمندانه به جزئیات است. با این عزم جزم است که خبرنگاران، افراد قدرتمند، سیاستمداران، جنایتکاران، شرکت‌ها و دولت‌ها را در برابر اعمال خود پاسخگو نگه می‌دارند. افشای فساد و سوءرفتار، راهی است برای اطمینان از اینکه همه بدانند هیچ‌کس بالاتر از قانون نیست. همچنین به گروه‌هایی که نمایندگی کمی در قدرت دارند توجه می‌کند و فضایی برای شنیدن صدای افراد بی‌صدا فراهم می‌کند. این رویه، با تغییر در قانون و نگرش‌های فرهنگی، سبب ایجاد جوامع بهتری شده که در آن با افراد بیشتری با عزت و احترام رفتار می‌شود. روزنامه‌نگاری تحقیقی، در یک جمله، یک حرفه عمیقاً دموکراتیک است که از زیربنای حقیقت، آزادی و انصاف حمایت می‌کند. و عجیب نیست که در میان دروغگویان، مخالفان آزادی، سودجویان و آنها که چیزی برای پنهان کردن دارند، دشمنان زیادی دارد.

 

چرا روزنامه‌نگاران تحقیقی دشمنان زیادی دارند

 

خواب آشفته دروغگوها

ترامپ چند هفته پس از روی کار آمدن شمشیرش را برای روزنامه‌نگاران از رو بست. کسی از این رفتار متعجب نشد؛ تعبیر روزنامه‌نگاران به «دشمن مردم» ترفندی است که اقتدارگرایان از آن بهره بسیار می‌برند. به عنوان یک نظام سیاسی، اقتدارگرایی حول تخریب هنجارهای دموکراتیکی مانند شفافیت و پاسخگویی، و سرکوب یا دستکاری اطلاعاتی -که دید خودخواهانه مقامات از واقعیت را پشتیبانی نمی‌کند- می‌چرخد. و در این میان مطبوعات و بیش از همه روزنامه‌نگاران تحقیقی قربانیان خط مقدم هستند. بی‌طرفی روزنامه‌نگاری مفهومی است که دولت‌های مستبد به رسمیت نمی‌شناسند. در ترکیه، روزنامه‌نگاران یا در کنار اردوغان هستند و او را ستایش می‌کنند، یا به عنوان یک دشمن سیاسی متهم می‌شوند که جنبش «شکار جادوگران»2 را علیه او راه انداخته‌اند. اما خصومت آشکار با روزنامه‌نگاران -که ترامپ و اردوغان تنها نمونه‌ای از آن‌اند- به‌طور فزاینده‌ای به استاندارد برخی دولت‌ها تبدیل شده است. خصومتی که با اتکای فزاینده سیاستمداران به پلت‌فرم‌های دیجیتال برای دور زدن روزنامه‌نگاران و برقراری ارتباط مستقیم با مردم همراه است. دسترسی به اشکال آزاد و آسان ارتباطات جمعی به آنها اجازه می‌دهد تا در دشمنی خود با خبرنگارانی که آنها را به دلیل قضاوت‌های نادرست، اطلاعات نادرست و اعمال و تصمیمات نادرست به چالش می‌کشند، باقی بمانند. عواملی دیگر هم وجود دارند که ریسک روزنامه‌نگاری تحقیقی را بالا برده‌اند و سبب شده‌اند روزنامه‌نگاران، با هجمه پیدا و پنهان دولت‌های مستبد ساکت و سرکوب شوند. نخست، ماهیت روزنامه‌نگاری طی دو دهه گذشته تغییر کرده است. با توجه به حجم اطلاعاتی که اکنون به صورت آنلاین در دسترس است، اینترنت اجازه داده تا تحقیقات مربوط به فساد افزایش یابد. از آنجا که دسترسی روزنامه‌نگاران به اطلاعات عمومی آسان‌تر شده، پیگیری داستان‌های مربوط به فساد شخصیت‌های قدرتمند هم چشم‌انداز جذاب‌تری برای نگهبانان جامعه فراهم کرده است. چشم‌اندازی که تهدیدی برای قدرت به‌شمار می‌رود و انگیزه‌های آن را برای دشمنی با روزنامه‌نگاران بیشتر می‌کند. دوم، رسانه‌های اجتماعی، انقلابی در نحوه مصرف گزارش‌های تحقیقی ایجاد کرده‌اند. دیگر نیازی به سفارش روزنامه یا تضمین انتشار نیست؛ روزنامه‌نگاران اکنون می‌توانند گزارش‌های خود را از طریق پلت‌فرم‌های بی‌شماری منتشر کنند که در عرض چند ثانیه در سطح جهانی مطالب را به اشتراک می‌گذارند. این روند توانایی یک رژیم استبدادی برای سانسور مطالب منتشرشده و کنترل خروجی رسانه‌ها را به شدت مختل می‌کند. سوم، دولت‌ها حتی اگر نیت خوبی داشته باشند به دلیل اعمال نفوذ گروه‌های ذی‌نفع و نیز نقص قوانین حفاظت از سوت‌زنان و افشاگران نمی‌توانند از آنها حمایت کنند. و در نهایت، وقتی نظام‌های آزاد، آشکارا حرفه روزنامه‌نگاری را مورد تمسخر قرار می‌دهند و برای پرورش نفرت نسبت به روزنامه‌نگاران تلاش می‌کنند، دیگر دولت‌ها برای بهبود شرایط روزنامه‌نگاران خود در داخل، تحت فشار نخواهند بود. ترامپ به‌محض رسیدن به قدرت به راه‌های جدیدی برای ساکت کردن خبرنگارانی متوسل شد که پرسش‌های دشواری درباره تصمیمات سیاسی و تجاری او مطرح می‌کردند. او به جای اینکه مستقیماً خبرنگاران را ساکت یا خروجی آنها را مسدود کند، به دنبال تغییر نحوه واکنش مردم به خود رسانه‌ها بود. او با پیروی از سنت پوپولیستی، بر ارائه تصویر «مرد مردم» از خود تاکید می‌کرد و در عین حال با حمله به روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها، آنها را دروغگو و «دشمن مردم» می‌خواند. در مواجهه با پرسش‌های دشوار، پاسخ پیش‌فرض او اشاره به «اخبار جعلی» بود، عبارتی که مورد استقبال گروهی از رای‌دهندگان آمریکایی است که از تئوری‌های توطئه، لذت می‌برند. نمی‌توانیم از جهان محبس‌شده برای روزنامه‌نگاران بگوییم و خودمان را فراموش کنیم. روزنامه‌نگاری تحقیقی نسبت نزدیکی با آزادی بیان دارد. اگر به خاطر بیاورید که در شاخص آزادی بیان 2022، ایران با چهار پله سقوط، در میان 180 کشور در جایگاه 178 قرار گرفته (تنها اریتره و کره شمالی اوضاع وخیم‌تری دارند!) می‌توانید تصور کنید حال و روز روزنامه‌نگاری افشاگرانه کشور اکنون چگونه است. بی‌دلیل نیست که گزارشگری تحقیقی جای خود را به گزارش‌نویسی عافیت‌طلب و دستوری داده که هزینه کمتری برای خبرنگاران دارد. با حبس هر یک روزنامه‌نگار، روزنامه‌نگاران مشابه به امنیت خود می‌اندیشند. امنیتی که با اندکی ورود به دالان‌های تاریک و پنهان فساد در معرض تهدید قرار می‌گیرد. چه بلایی بر سر روزنامه‌نگاری می‌آید اگر به کسانی که قطعات پازل واقعیت را کنار هم می‌گذارند گفته شود دست نگه دارند، سخن نگویند، تحقیقات خود را پی نگیرند و روایت‌های دست‌چین‌شده را تکرار کنند. دیر یا زود باید منتظر مرگ رسانه‌ها -و حقیقت- در چنین محیطی باشیم.

هنگامی که فساد رو به گسترش است، بی‌تردید فشار بر روزنامه‌نگارانی که می‌کوشند منشأ فساد را افشا کنند تشدید خواهد شد. اما، باید به خاطر بسپاریم سایر روزنامه‌نگاران ساکت نمی‌مانند تا حبس، آزار یا تهدید آنها به یک هنجار تبدیل شود! 

 

پی‌نوشت‌ها:

1- Number of journalists behind bars reaches global high. Committee to Protect Journalists. December 2021.

2- در جریان دستگیری و محاکمه گسترده روزنامه‌نگاران ترکیه پس از کودتای 2016، مطبوعات منتقد، اردوغان را به «شکار جادوگران» رسانه‌ای یا witch haunt متهم کردند. 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.