در این گزارش آمده است: به منظور ساماندهی و اسکان موقت زلزله زدگان و اعلام مسئولان به نیاز شدید زلزله زدگان به کانکس برای اسکان موقت و در امان بودن از باد و باران و سرمای زودرس زمستانی، سیل تریلی های حامل کانکس ها به مناطق زلزله زده واقعا راه بندان و ترافیک جاده ای را در مسیر به کرمانشاه و از کرمانشاه به مناطق زلزله زده به وجود آورده بود تعدادی از این کانکس ها را دولت تهیه و فرستاد و تعداد زیادی هم مردم خیر و عاطفه مند شهرهای مختلف کشور.
در بحث ساخت و تهیه و ارسال کانکس چند نکته قابل تامل است که باید به آن پرداخته شده و در عین حال افق آینده را نیز باید مورد عنایت و توجه قرار داد.
1- تعدادی از کانکس های حمل شده به منطقه، کانکس های ساخته شده صنعتی بود که در کارگاههای فنی با اتصال صنعتی تهیه شده بود که به دلیل آنکه قابل جداسازی و حمل قطعات آن وجود نداشت، ناچار باید یک یا دو دستگاه نهایتا با تریلی به منطقه حمل می شد که در این مسیر اشکالات متعددی به وجود می آمد، از جمله:
الف) هزینه گزاف حمل و نقل از کارخانه تولید کننده تا مراکز مورد نیاز زلزله زدگان
ب) با توجه به فاصله های طولانی مراکز تولید تا مناطق زلزله زده، اکثرا دیرتر از موعد مورد نیاز به منطقه می رسید
پ) به دلیل سنگین بودن مواد بکار رفته در کانکس، امکان جابجایی، انتقال و استقرار آن نیاز به جرثقیل با توان بالای حمل و نقل بود
2- درست نقطه مقابل آن تهیه پانل های متعدد به عنوان اجزای ساخت و تولید کانکس که از بسیاری جهات با نوع اشاره شده متفاوت بود به دلیل حجم سبک و قابل حمل آسان، حمل و نقل این قطعات با تریلی ها و کامیونهای باربری تعداد قطعات چندین کانکس قابل استفاده در محل بود که هم حمل و نقل آن از نظر هزینه باربری بسیار ارزانتر بود و هم سرپا کردن کانکس در محل مورد نظر به سهولت انجام و در فاصله کوتاه زمانی قابل توجه، مورد استفاده قرار می گرفت.
3- در بحث سفارشات دولتی برای ساخت کانکس بعضی از واحدهای تولیدی و صنعتی که از نظر مواد اولیه و اطلاعات فنی قادر به تولید کانکس مورد نیاز در کرمانشاه بودند گلایه مندی آنان بود که چرا دولت یعنی سفارش دهنده ساخت کانکس، واحدهای تولیدی کرمانشاه را نادیده گرفته و سفارش تولید را به کارگاه ها و کارخانه هایی در شهرهای دیگر ارائه نموده است که علاوه بر زمان بر بودن، برای رساندن کانکس به مناطق که فوریت آن مورد نظر بود با توجه به نرخ بالای بیکاری درکرمانشاه، چنانچه این سفارشات به واحدهای تولیدی کرمانشاه داده می شد می توانست اشتغالزایی حتی موقت و مقطعی را برای عده ای فراهم آورد.
اما موضوع دیگری که قابل بحث و شاید هم انتقاد باشد که در نوشتارهای پیشین در مورد چادرهای اهدایی به آن اشاره شد بگومگوی واگذاری کانکس ها، البته پس از احداث اماکن، به زلزله زدگان به عنوان انبار علوفه خوراک دام و دیگر مواد است که تصمیم حساب شده و منطقی به نظر نمی رسد چرا که با احداث اماکن چه مسکونی باشد و چه تجاری و کسب و کار وجود کانکس وسیله زاید و غیرقابل نیازی است که فقط بخشی از فضای محل را اشغال می کند و مورد استفاده همگان و جمعی زلزله زدگان نیست.

**پیش بینی حوادث دیگر را هم داشته باشید
اما هم چنانکه سازمان هلال احمر معمولا کمک های مردمی و حتی دولتی را از نظر ملزومات در حوادث پیش بینی نشده به عنوان ذخیره در انبارهای خود دارد و در زمان بروز حادثه ای برای یاری رساندن به آسیب دیدگان از موجودی های ذخیره شده خود استفاده می کند می توان با اوراق کردن فنی کانکس های بجای مانده از زلزله زدگان پس از اسکان دائم در اماکن ساخته شده قطعات کانکس ها را در انبار جداگانه ای در اختیار هلال احمر و سازمان های دیگر امدادی قرار داد تا در صورت بروز حادثه پیش بینی نشده ای بدون فوت وقت و در کوتاه ترین زمان ممکن آنها را مورد استفاده قرار داد.

**تور گردشگری یا دردسری
پیش از آنکه زلزله هفت و چند ریشتری بخش اعظمی از مناطق استان را تکان بدهد و به گونه ای بلرزاند که چند صد نفر از هموطنان ما جان خود را از دست داده و با تخریب صددرصدی و یاکمتر و بیشتر هزاران نفر از شهروندان این مناطق را یکباره خاکسترنشین کند هیچ خبر و حتی سر و صدایی از تورهای گردشگری در استان و بهره مندی و لذت بردن از جاذبه های توریستی و گردشگری بسیاری که در استان به ویژه همین مناطقی که اکنون درگیر زلزله و تخریب شده است وجود داشت، نبود اما حالا که همه آن دیدنی ها و زیبایی ها زیرخروارها خاک و نخاله های ساختمانی مدفون شده تور گردشگری ترتیب می دهند تورهای دسته جمعی برنامه ریزی شده از سوی بعضی از آژانس های مسافرتی و به موازات آن تورهای خانوادگی برای دیدار از مناطق زلزله زده.
آنها که تور گردانی می کنند چه هدفی دارند مگر با تاسف بپذیریم به دنبال درآمد و منافع شخصی هستند اما واقعیت تور گردانی و گردشگری این نیست در گردشگری هدف لذت بردن از زیبایی ها و جاذبه هایی است که به انسان آرامش و شادماتی می بخشد اما گردشگری در میان ویرانه های بجای مانده از زلزله را چگونه و با چه هدفی باید توجیه و تعبیر کنیم؟!
من نمی دانم آیا برگزاری این تورها، مسافران و بازدید کننده هایی هم دارد که با استقبال و حضور در تور منبع درآمدی برای تور گردان ها باشند؟
آیا نظاره کردن انسان های مالباخته ای که بستگان دور و نزدیک خود را در حادثه ای ناخواسته از دست داده اند و اقعا دیدن دارد؟ حتی آنها که خانوادگی تفننی به این مناطق می روند؟
دیدار و روبرو شدن با اشک هایی که روی خاکریزیهای حاصل از ویرانی زندگیشان را با گل و لای یکی کرده است؟ مگر بپذیریم که دیدارها البته نه تورهای گردشگری تحت تاثیر قرار گرفتن برای برای بررسی چالش هایی برای اینان به وجود آمده که ما را به شیخ الرحمه سعدی برساند که:
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
و اما دیدارهای متفاوت
اگر چه در حال حاضر تا حدودی – نه البته قابل قبول- زلزله زدگان به ساماندهی نسبی رسیده اند. اما بسیاری از نیازهایشان که در اولویت های بعدی بوده، برآورده نشده است، بنابراین دیدار تیمی و دسته جمعی مثلا گروه پزشکی یا تخصصی مختلف – نه بعنوان گردشگر- که به عنوان گروه و تیم عاطفه ای برای برآورد نیازهای زلزله زدگان در ابتلا به بعضی بیماریهای ناخواسته که به دلیل نابسمانی های حادث شده در آنها بروز پیدا کرده است و حتی اگر امکان همراه بردن دارو هم وجود داشته باشد اگر چه بنا به گفته مسئولان وزارت بهداشت و درمان درمانگاهها و بیمارستانهای صحرایی موقت ولی مجهز به تجهیزات لازم اولیه دائر و فعال شده است اما تیم پزشکی داوطلب – خارج از حوزه ماموریت، می تواند با مراکز درمانی مستقر در مناطق زلزله زده- خدمات رسانی به زلزله زدگان را وسعت و فوریت بیشتری ببخشد که خوشبختانه چند مورد محدود از این گروه در مناطق مذکور دیده شده است اما ضرورت دیگری که در حال حاضر باید در مناطق مذکور به آن پرداخته بشود حضور مشاوران روانشناسی و مسایل اجتماعی است که بسیاری از زلزله زدگان به دلیل ناملایمات زندگی کنونی به آن نیاز دارند. به ویژه آنان که رو به افسردگی می روند و خاطرات ناگوار آنها را به پوچی و بی مقداری می کشاند و یا کودکانی که به دلیل از دست دادن پدر و مادر غمزده و مغموم در بلاتکلیفی و روان پریشی به سر می برند.
هم اکنون چند مجموعه و بخش علمی، روانشناسی مستقل و یا وابسته به مراکز عالی آموزش در استان فعال هستند که حضور آنها در مراکز زلزله زده و دیدار چهره به چهره با آسیب دیدگان می تواند به نوعی آسیب شناسی های روانی و اجتماعی را آنالیز کرده و شاخصه های قابل قبولی را برای ارائه به مسوولان یا حداقل برای نشست کارشناسی و تصمیم گیری مجموعه خودشان تهیه و مورد مطالعه و بررسی کارشناسی قرار دهند.
8066انتشاردهنده:علی مولوی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.