برخلاف ضرب‌المثل «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است» معتقدم اصلاً این گونه نیست. بعضی ماهی‌ها، مثل ماهی توصیه به برخورد مؤمنانه زمانی اعتباری داشت. اکنون آن‌که توصیه می‌کند، بیشتر به چوپان دروغگو می‌ماند. کثیری از یاد نبرده‌اند که آبروی آدم‌ها به اتهام‌های اثبات‌نشده بسیار بسیار بسیار سبک‌تر از تخلف واعظ جلوه‌گر ریخته شده، برخی به گناه ناکرده معترف شده‌اند؛ زنی به بهانه چند عکس خصوصی از نمایندگی مجلس محروم شده، و تصاویر خصوصی استخراج‌شده از لپ‌تاپ آدمی محترم و اهل علم را بر سر کوی و برزن جار زده‌اند.

به گزارش جماران؛ محمد فاضلی، جامعه شناس در کانال تلگرامی خود نوشت:

ماجرای واعظی که جلوه بر منبر می‌کند و شواهد زمین ازگل نشان می‌دهد که در خلوت آن کار دیگر می‌کرده، حامیانش را بر آن داشته که شهروندان را به برخورد مؤمنانه توصیه کنند. توصیه به مؤمن بودن البته در ادبیات دینی پسندیده است، اما «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.»

یک. شواهد و بیانیه‌های حوزه علمیه واعظ ماجرا نشان می‌دهد که خلایق در ظن تخلف به خطا نرفته‌اند. اما گیریم که مردم و اصحاب فضای مجازی اشتباه می‌کردند و این شیوه افشاگری و ظاهراً برخورد غیرمؤمنانه، نادرست می‌بود. این رسمی است که حاکمان بنا نهاده‌اند و سال‌ها بدان عمل کرده‌اند. تفاوت فقط در تغییر موازنه قدرت ناشی از فناوری اینترنت است.

حاکمان چند دهه کمر به بی‌آبرو کردن مخالفان و منتقدان خود بسته بودند و از تهمت، افترا و نسبت‌های ناروا هیچ ابایی نداشتند. بخت یارشان بود که انحصار ابزار رسانه را داشتند و فقط آن‌ها بودند که می‌توانستند در مقیاس گسترده مخالفان‌شان را ظاهراً یا واقعاً بی‌حیثیت کنند. زمانه تغییر کرده و شهروندان نیز به فناوری اطلاع‌رسانی گسترده دست یافته‌اند. مردم و حاکمان، فقط در یک بُعد (دسترسی به ظرفیت اطلاع‌رسانی گسترده) به نوعی توازن قدرت به نفع مردم رسیده‌اند. این «به نفع مردم» هم ناشی از آن است که رسانه‌های قدرت، سرمایه اجتماعی از کف داده‌اند و خود کم‌اعتبار شده‌اند.

 

بیشتر بخوانید:

 

کاظم صدیقی

 

دو. برخلاف ضرب‌المثل «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است» معتقدم اصلاً این گونه نیست. بعضی ماهی‌ها، مثل ماهی توصیه به برخورد مؤمنانه زمانی اعتباری داشت. اکنون آن‌که توصیه می‌کند، بیشتر به چوپان دروغگو می‌ماند. کثیری از یاد نبرده‌اند که آبروی آدم‌ها به اتهام‌های اثبات‌نشده بسیار بسیار بسیار سبک‌تر از تخلف واعظ جلوه‌گر ریخته شده، برخی به گناه ناکرده معترف شده‌اند؛ زنی به بهانه چند عکس خصوصی از نمایندگی مجلس محروم شده، و تصاویر خصوصی استخراج‌شده از لپ‌تاپ آدمی محترم و اهل علم را بر سر کوی و برزن جار زده‌اند.

نتیجه‌گیری:

نتیجه دو نکته فوق چیست؟ آیا توصیه می‌کنم به پرده‌دری و فراتر رفتن از قانون؟ آیا نکته‌ای برای توصیه یا سرزنش کردن  مردم هست؟ ابداً، هیچ‌کدام.

وقت آن است که حاکمان بپذیرند راه به غلط رفته‌اند، بسیار غلط رفته‌اند. زمان آن است که بفهمند «چون پرده‌دار به شمشیر می‌زند همه را/کسی مُقیم حریمِ حرم نخواهد ماند.» آن‌گاه که حاکمان مطابق قانون، پرده‌داری کنند، می‌توانند از پرده‌دری شهروندان بنالند و به برخورد مؤمنانه توصیه کنند.

اما نکته مهم‌تری هست که جامعه و حکومت باید بدانند و از اساس فراتر از ماجرای واعظ جلوه‌گر قصه ماست. آن هم ماجرای توازن قواست.

چند خط بالاتر نوشتم که تنها تفاوت پیش آمده، دست یافتن شهروندان به فناوری متوازن‌کننده قدرت حکومت و جامعه در افشاگری است. فناوری اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، انحصار حاکمان در اطلاع‌رسانی را شکسته و جامعه و حکومت به توازن نسبی در اطلاع‌رسانی دست یافته‌اند.

پیام و نتیجه مهم ماجرای واعظ جلوه‌گر، تأکید بر همین توازن است. حاکمان بدانند که انحصارهای‌شان اندک اندک از دست می‌رود و جامعه قدرتمندتر می‌شود. جامعه برای دست یافتن به این توازن قوا در همه عرصه‌ها تلاش می‌کند. و در هر عرصه‌ای که به توازن دست یابد، قدرت سیاسی را محدود می‌کند.

جامعه نیز باید قدر دست یافتن به ابزارهای توازن‌ساز را بداند. همبسته «جامعه-حکومت» در ایران به اندازه‌ای که به چنین توازن‌هایی در همه عرصه‌ها دست یابد، راه عقلانیت در پیش می‌گیرد. بزرگ‌ترین مسأله جامعه ایران در مسیر دست یافتن به عقل، توسعه و دموکراسی، رسیدن به همین توازن قواهاست.

هر آن چیزی که جامعه را از دست یافتن به توازن‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با  حکومت بازدارد، راهزن عقل، توسعه و دموکراسی است.

 

بیشتر بخوانید:

دعوت روزنامه اصولگرای همشهری برای "برخورد مومنانه" در ماجرای کاظم صدیقی

حوزه علمیه زیرنظر کاظم صدیقی بیانیه جدید داد: فرآیند بازگشت مالکیت زمین در حال انجام است

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
51 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.