جلیلوند: مامور امنیتی و پلیس برادر من است!

کنفرانس خبری فیلم «شب، داخلی، دیوار» در جشنواره ونیز با حضور وحید جلیلوند کارگردان و فیلمنامه نویس، نوید محمدزاده و دایانا حبیبی بازیگران فیلم و علی جلیلوند تهیه کننده کار برگزار شد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس، نوید محمدزاده در ابتدای این کنفرانس رسانه ای در مورد حواشی پیش آمده پس از فیلم «برادران لیلا» و ممنوع الفعالیت شدنش گفت ترجیح می دهد به احترام عوامل فیلم «شب، داخلی، دیوار» فقط به این یک سوالِ خارج از موضوع فیلم جواب دهد.

این بازیگر تاکید کرد: هیچ  چیز رسمی در این باره اعلام نشده است و من در حال حاضر در حال بازی در سریال «آکتور» نیما جاویدی هستم.

وحید جلیلوند نویسنده، کارگردان و تدوینگر فیلم در پاسخ به پرسش سیاسی در مورد اینکه آیا ماموران امنیتی درون ایران پیام فیلم مبنی بر کنار گذاشتن خشونت را دریافت می کنند و آیا شما با آثار هنری می توانید این تاثیر را بگذارید، گفت: دوست نداشتم وارد مسائل سیاسی شوم با این حال دوست دارم به سوال شما پاسخ بدهم. شاعر گفت هر کسی از ظن خود شد یار من، همان گونه که از پیام من درباره جریانات خوزستان یک عده آنچه را می‌خواستند برداشت کردند به گمانم شما هم آنچه را می خواستید از فیلم برداشت کردید. شما صرفا از آن پیام برداشت کردید که تفنگت را زمین بگذار، در حالی که این نکته را برداشت نکردید که در کل آن پیام من ماموران امنتیی و پلیس را برادرم خطاب کردم. من در این فیلم هم این کار را کردم، قهرمان فیلم من یک مامور امنیتی است که برادر من است.

این سینماگر تاکید کرد: چنانکه نگاه ما دو قطبی باشد یا له یک جریان هستیم یا علیه یک جریان، در حالی که نگاه ما به یک تعادل برسد که چه کسی که آن طرف است و چه کسی که این طرف قرار دارد هر دو برادر هستند، آن زمان گفتگو سهل تر و ساده تر می‌شود. طبیعتا شما فکر می کنید من این حرف ها را برای این می زنم چون در ایران کار دارم و زندگی می کنم و می خواهم به سرنوشت پناهی دچار نشوم، نه واقعا اینگونه نیست. من در صورت برادران امنیتی در ایران گفته‌ام برادم به شما (خبرنگار رادیو فردا) هم می گویم برادرم.

کارگردان «بدون تاریخ، بدون امضا» تصریح کرد: این دوقطبی به شدت آزارم می دهد. من در آن وَن امنیتی دو مامور دارم که یکی وظیفه‌محور و دیگری (با بازی نوید محمدزاده) وجدان‌محور است. شخصی که وظیفه اش را انجام می دهد فقط به کارش فکر می کند در حالی که کاراکتر نوید در کنار وظیفه به قلبش هم رجوع می کند. برمی گردم به پیامم درباره خوزستان، من به ماموران امنیتی و پلیس گفتم برادرم علاوه بر انجام وظیفه به قلبت هم رجوع کن. داخل فیلمم نیز همین را گفتم و از شما هم خواهش می کنم علاوه بر وظیفه نگاه سیاسی داشتن، به قلبت هم رجوع کنی، همه چیز «یین و یانگ» است یعنی سیاه مطلق یا سفید مطلق وجود ندارد. اگر نگاه حاکمیتی و اپوزیسیون همدیگر را برادر هم ببینند احتمال برقراری گفتگو و به وجود آمدن خشونت کمتر وجود دارد. به واقع این باور من است حتی اگر در اروپا و آمریکا هم زندگی می کردم این گونه بود.

سپس در ادامه نشست نوید محمدزاده درباره رسیدن به نقش علی در فیلم «شب، داخلی، دیوار» گفت: من و دایانا هرکدام قوانین مختلفی در مرحله پیش‌تولید و فیلمبرداری داشتیم. من در مدت دو ماه نزدیک ۱۷ کیلو وزن کم کردم. ضمنا تمرین های ندیدن زیادی داشتیم، من در این مدت تنها یک بار لوکیشن را دیدم و تجربه تاثیرگذاری بود و باعث شد به نوید حقیقی بیشتر نزدیک شوم.

او درباره تجربه اولین تماشای فیلم در دفتر برادران جلیلوند بیان کرد: پس از تماشای فیلم، یکی دو ساعتی را در سکوت گذراندم. هیچ حرفی نزدم و وقتی به همراه همسرم فرشته (حسینی) به بیرون رفتم، یک آن شروع کردم به گریه کردن. او به من گفت چه احساسی داری، گفتم تمام رویاهای من بعد از ورود به بازیگری در این فیلم به واقعیت مبدل شد و خیلی خوشحال هستم که در این فیلم نقشی داشتم.

دایانا حبیبی نیز درباره چگونگی ورودش به این فیلم گفت: من دو سال شاگرد آقای جلیلوند بودم و دو سالی در دفتر ایشان کار می‌کردم. من با وجود گذشت دو سال از روند تولید فیلم هنوز یک ورق از فیلمنامه این کار را نخوانده ام.

این بازیگر اضافه کرد: تنها یک بار این فیلمنامه را در شبی که وحید جلیلوند برای معرفی فیلم همه ما را کنار هم جمع کرد، شنیدم. او از همه خواست اتاق را ترک کنند و به من به گفت تو نقش لیلا را در فیلم بازی خواهی کرد. من به او گفتم با توجه به لحن حرف زدن لیلا متوجه شدم که من برای این نقش انتخاب شده ام.

حبیبی که با این فیلم به سینمای ایران معرفی می شود، ادامه داد: در جلسه بعدی گفتگوی ما، وحید جلیلوند گفت که از این به بعد تو باید لیلا بشوی و نحوه لیلا شدن این گونه بود که من محل کارم را ترک کردم، بدون حقوق، بدون کمک گرفتن از خانواده و نزدیکان به درون جامعه رفتم و با سبک زندگی لیلا و طبقه او زندگی کردم.

این بازیگر تاکید کرد: وحید جلیلوند شناسنامه لیلا را کاملا در اختیار داشت ولی اعتقاد داشت که من باید لیلا را خودم کشف کنم. یعنی من از کفش تا عطر لیلا را خودم پیدا کردم و البته جالب تر اینکه من حتی بچه لیلا را خودم پیدا کردم. در این دوره ایزوله و قرنطینه بودم، هیچ کسی از اعضای خانواده ام را نمی دیدم، بعد از مدت ها یک بار خواهرم را دیدم که اصلا باورش نمیشد که من هستم. من البته رسیدن به این نقش را مدیون استاد عزیزم وحید جلیلوند هستم.

در ادامه کنفرانس خبری فیلم در هفتاد و نهمین دوره فستیوال ونیز که عصر ۱۷ شهریور ماه برگزار شد، علی جلیلوند تهیه کننده «شب، داخلی، دیوار» نیز درباره روند رسیدن دایانا حبیبی به نقش لیلا گفت: دایانا مدت یک سال که هشت ماه آن به صورت فشرده بود، برای رسیدن به نقش لیلا زحمت کشید و البته نکته دیگر اینکه او به مدت ۶ ماه زمان صرف کرد تا دوباره از لیلا به دایانا برگردد. به یاد دارم که می گفت دیگر توانایی ارتباط برقرار کردن با اعضای خانواده ام مثل خواهرم را ندارم. او به لطف خدا، کمک تراپی و تلاش های خودش توانست دوباره به زندگی برگردد. صادقانه بگویم که از این تغییر ما هم ترسیده بودیم و می ترسیدیم نتواند دوباره به جامعه برگردد.

در پایان نشست مطبوعاتی فیلم «شب، داخلی، دیوار» در جشنواره ونیز، علی جلیلوند تهیه کننده این فیلم خطاب به بابک غفوری آذر خبرنگار ایرانی رادیو فردا ساکن چک که در بخش ابتدایی نشست سوالی سیاسی مطرح کرده بود، گفت: آقای غفوری آذر، به قول اخوی من، برادر! فکر کنم شما اگر تمرین کنید در جلسه های سینمایی در مورد فیلم و سوالات سینمایی بپرسی؛ منظور من در مورد هر فیلمی است، احتمالا اتفاق بهتری بیفتد.

 

دیدگاه تان را بنویسید