شهید اسحاق جمشیدنیا یادگار 'یارک و زرو' یکم بهمن ۱۳۴۳ در روستای شه‌بابک از توابع شهرستان میناب چشم به دنیا گشود.

وی تحصیلات خود را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد اما به دلیل نبودن مقطع راهنمایی و دبیرستان، تحصیلات خود را تا همین مقطع متوقف کرد و در کار کشاورزی یار و همراه پدرش شد.

زمانی که جنگ تحمیلی شروع شد شهید جمشیدنیا جوانی ۱۷ ساله بود و او نیز همه عاشقان وطن دغدغه رفتن برای دفاع داشت.

این کشاورز شه‌بابکی میناب نیز برای دفاع عازم جبهه‌های جنگ شد هم‌چون سایر مردم و دیگر رزمندگان آب و خاک و زمین‌های کشاورزی‌اش را دوست داشت و قدر روی پای خود ایستادن را خوب می‌دانست، زیرا دیده بود بعثی‌ها در این سال‌های آغازین جنگ چه خسارت‌های سنگینی به زمین‌های کشاورزی مردم جنوب و غرب وارد کردند.

شهید جمشیدنیا سرانجام ۲۱ بهمن ماه درست در ماه تولدش در سال ۶۴ در منطقه اروند رود بر اثر ترکش آبادان آسمانی شد و پیکرش به روستای خودش بازگردانده شد.

شهید اسحاق جمشیدنیا که وصیت‌نامه‌اش را با آیه ۳۹ سوره حج و سلام به حضرت مهدی(عج)، امام خمینی(ره) و روح شهدا آغاز کرده، افزوده است: حمد و ستایش مخصوص خداست و من بنده حقیر ایشان هستم و حاضرم برای ترویج قوانین الهی جانم را نثار کنم و در این راه خود با دل و جان انتخابش کرده‌ام.

وی ادامه داده است: برادر عزیزم از شهادت من ناراحت نشوی و اگر امکان هست و توانایی داری راه مرا ادامه بده و از مکتب و قانون الهی دفاع کن.

شهید جمشیدنیا در ادامه از مادرش خواسته است هیچ ناراحتی به خود راه ندهد و در وصیتی خصوصی آورده است: مبلغی که من بدهکار مردم هستم خواهش دارم از مال و اموال خودم فروخته و پول مردم را تحویل بدهید و اگر پرداخت نکنید گناه بنده بر گردن شما می‌ماند.

۹۸۸۷ /۶۰۴۸

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.