سیدعلی میرموسوی، عضو هیأت علمی دانشگاه مفید، گفت: کار ایدئولوژی این است که توهمی از کرامت و شرافت را جایگزین کرامت و شرافت حقیقی می‌کند. ایدئولوژی‌ها راه کج را برای انسان‌ها راست نشان می‌دهند. آن وقت هر قدر شما بخواهید راه راست را به آنها نشان دهید، تصور می‌کنند راهی که شما می‌گویید کجا است. خانم هانا آرنت می‌گوید برخلاف گذشته که حکومت‌ها دروغ را به یک عده خاصی می‌گفتند و خودشان می‌دانستند که دروغ است، ولی حکومت‌های ایدئولوژیک، خودشان هم فریب دروغ‌شان را می‌خورند و فکر می‌کنند که راه راست همان است.

عضو هیأت علمی دانشگاه مفید با تأکید بر اینکه وضعیت زندگی در جامعه ما مطلوب نیست، گفت: نبود آزادی برای انسان رنج‌آور است؛ به ویژه در دوران جدید که یکی از فضایل مهمی که انسان همواره دغدغه آن را داشته، آزادی است. بعضی‌ها دین و شریعت را به اعتبار محدودیت‌ها و قیودی که برای زندگی انسان می‌آورد، در تعارض بنیادین می‌داند. ولی برخی هم معتقدند دینی که در منابع اصیل آمده و شریعتی که پیامبر(ص) بیانگر آن بوده، با آزادی و زندگی در تعارض نیست و آیات بسیاری از قرآن داریم که نفی اکراه و نفی اجبار می‌کند.

به گزارش خبرنگار جماران، سیدعلی میرموسوی شب شهادت امام رضا(ع) طی سخنانی با عنوان «دین، زندگی و آزادی»، در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفت: بر اساس آمار و تجربه‌های مشاهداتی ما، وضعیت دینداری تفاوت‌های بسیاری با گذشته کرده است. نسل امروز چندلایه است، بعضی از لایه‌های این نسل همچنان به مناسک دینی و دین باور دارند و پایبند هستند، ولی بعضی از لایه‌های این نسل از این مناسک و دین فاصله گرفته است واساسا دین را در تضاد با پیشرفت و سعادت خودشان تلقی می‌کنند.

عضو هیأت علمی دانشگاه مفید با اشاره به اینکه اگر حکومت ناکارآمد باشد زمینه تضعیف دینداری را فراهم می‌کند، افزود: اگر حکمرانی عاقلانه و مبتنی بر عقل و تدبیر نباشد، خودش سلاح جنگ با خدا می‌شود؛ ولی شاید تنها این عامل نباشد. شاید یکی از دلایل وضعیتی که امروز در بحث دین و دینداری مشاهده می‌کنیم و فاصله گرفتن از مناسک اصلی، تقابل بین دین و زندگی و آزادی باشد.

وی تصریح کرد: احساس نسل امروز این است که برداشت رسمی و رایج از دین، با زندگی شرافت‌مندانه و آزادی سازگار نیست. زیستن همراه با درد و رنج و فقر و سختی‌ها و ناآرامی‌ها و تشویش خاطر و اضطراب، زندگی مطلوب قلمداد نمی‌شود. ما می‌بینیم که آمار فقر، نابرابری، شکاف اجتماعی و خودکشی چقدر در حال افزایش است.  همه اینها نشان می‌دهد که وضعیت زندگی در جامعه ما مطلوب نیست.

میرموسوی یادآور شد: از آزادی هم برداشت‌های گوناگونی هست؛ اولین بحثی که در تعریف آزادی می‌شود این است که معنای آزادی بی‌بندوباری و بی‌قیدی نیست. آزادی به مثابه یک حق را بعضی‌ها گفته‌اند به معنای نبود مداخله خودسرانه و سرکوب‌گرانه در برابر انتخاب انسان است. ولی بعضی‌ها گفته‌اند که آزادی یعنی سلطه‌ای وجود نداشته باشد که خواست خود را بر انسان تحمیل کند.

وی تأکید کرد: نبود آزادی برای انسان رنج‌آور است؛ به ویژه در دوران جدید که یکی از فضایل مهمی که انسان همواره دغدغه آن را داشته، آزادی است. بعضی‌ها دین و شریعت را به اعتبار محدودیت‌ها و قیودی که برای زندگی انسان می‌آورد، در تعارض بنیادین می‌داند. ولی برخی هم معتقدند دینی که در منابع اصیل آمده و شریعتی که پیامبر(ص) بیانگر آن بوده، با آزادی و زندگی در تعارض نیست و آیات بسیاری از قرآن داریم که نفی اکراه و نفی اجبار می‌کند.

عضو هیأت علمی دانشگاه مفید ادامه داد: به قول مرحوم استاد مطهری، شریعت پیامبر(ص) نمی‌خواسته دست و پاگیر باشد. لذا در آیات بسیاری می‌گوید «یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»، «ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» و از این نوع آیاتی که می‌خواهد بگوید که اساس شریعت بر این نیست که زندگی را برای دیگران سخت کند. در خود مناسک اسلام هم مشخص است؛ مثلا برای وضو، بدل تیمم است. این دلالت بر این دارد که شریعت پیامبر یک نوع شریعت زندگی بوده است.

وی اظهار داشت: از علی بن موسی الرضا(ع) نقل است که فرمودند کسی زندگی بهتری دارد که زندگی او مایه درد و رنج و عسرت و سختی دیگران نباشد و کسی بدترین زندگی را دارد که زندگی او مایه عذاب و دردسر و درد و رنج و زحمت دیگران باشد. این سخن نشان می‌دهد که اصل، زندگی و حیات است. از یک سو بیانگر این است ‌که زندگی دیگران چقدر اهمیت دارد و از سوی دیگر اهمیت اخلاق را نشان می‌دهد.

میرموسوی با تأکید بر اینکه شریعتی که پیامبر بیان می‌کند یک شریعت اخلاقی است، گفت: در حقیقت پیامبر(ص) رهبانیت را از اسلام جدا می‌کند و اگرچه خودش در زمانی که در مصدر قدرت است، زندگی بسیار ساده و زاهدانه‌ای دارد، ولی برای دیگران آسایش و رفاه می‌خواهد. بنابراین، شریعت اسلامی در اصل نمی‌خواسته با زندگی و آزادی تعارض داشته باشد؛ بلکه اصالتا شریعتی اخلاقی بوده است.

وی تأکید کرد: یکی از متفکران معاصر عرب کتابی تحت عنوان «دولت ممتنع» نوشته و می‌گوید جریان‌های اسلام‌گرا می‌خواستند دولت را به عنوان ابزاری در خدمت شریعت اسلامی قرار بدهند و دولت اسلامی تأسیس کنند؛ در حالی ‌که برعکس، شریعت را به مثابه یک ابزار در خدمت دولت قرار دادند. در حقیقت، شریعت پیامبر(ص)این‌گونه نیست. دین در شرایطی که با قدرت سیاسی پیوند پیدا کند و وجه ایدئولوژیک پیدا کند، با زندگی و آزادی تعارض پیدا می‌کند.

عضو هیأت علمی دانشگاه مفید ادامه داد: کار ایدئولوژی این است که توهمی از کرامت و شرافت را جایگزین کرامت و شرافت حقیقی می‌کند. ایدئولوژی‌ها راه کج را برای انسان‌ها راست نشان می‌دهند. آن وقت هر قدر شما بخواهید راه راست را به آنها نشان دهید، تصور می‌کنند راهی که شما می‌گویید کجا است. خانم هانا آرنت می‌گوید برخلاف گذشته که حکومت‌ها دروغ را به یک عده خاصی می‌گفتند و خودشان می‌دانستند که دروغ است، ولی حکومت‌های ایدئولوژیک، خودشان هم فریب دروغ‌شان را می‌خورند و فکر می‌کنند که راه راست همان است.

وی گفت: کسی که حاضر باشد برای چیزی که تصور می‌کند حقیقت است، جان بدهد و انسان‌های دیگری را هم به کام مرگ بکشاند، بین زندگی و آزادی و دین تعارض ایجاد می‌کند. در واقع، دین قدرت‌زده و ایدئولوژیک موجب می‌شود پنداری از حقیقت جایگزین حقیقت شود و انسان‌های زیادی را فدای این پندار کند. مستی ایدئولوژیک و مستی قدرت باعث می‌شود که شما یک مسیری را برخلاف همه می‌روید و تصور می‌کنید که آنها دارند اشتباه می‌روند.

میرموسوی افزود: اگر بخواهیم دین از تقابل با زندگی و آزادی نجات پیدا کند، اولین گام این است که دین را از قدرت سیاسی تفکیک کنیم و نگذاریم دین به قدرت سیاسی آلوده شود. دین را به یک ایدئولوژی خاص محدود نکنیم. نتیجه محدود کردن دین، این می‌شود که نسل جدید تصور می‌کنند تنها برداشت از دین همین است.

وی تأکید کرد: خیلی از اندیشمندان دینی گفته‌اند که اجبار بر حجاب مجاز نیست، ولی چه می‌شود که اجبار بر حجاب الزامی می‌شود؟ برای اینکه یک قدرت سیاسی می‌خواهد فقط یک برداشت خاص حاکم شود. یکی از ایده‌هایی که امام موسی صدر خیلی خوب تصویر کرده، «دولت فرادینی» است. اگر این اتفاق بیفتد، آنوقت می‌توانیم بگوییم که دین دیگر با زیست شرافتمندانه انسانی و آزادی تعارضی پیدا نمی‌کند. اما وقتی دین، دولتی شد، آنجا دیگر آزادی امکان ندارد.

عضو هیأت علمی دانشگاه مفید افزود: ما الآن تجربه جهان غرب که به اصطلاح یک جهان آزاد است را در پیش‌روی مان داریم. به قول مرحوم بازرگان، اساسا تجدد در جهان غرب ریشه‌های الهیاتی داشت. اتفاقا در آن جوامع مذهب زمینه‌های تجدد را ایجاد کرد؛ اما مذهبی که توانسته بود فاصله‌اش با قدرت سیاسی را حفظ کند و آمیخته و آلوده به قدرت سیاسی نشده بود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.