رجبعلی لباف خانیکی روز پنجشنبه در 'دومین همایش ملی نقش خراسان در شکوفایی هنر و معماری ایرانی اسلامی' در مشهد افزود: این شیوه های معماری عبارتند از 'شیوه پیش از پارسی' که تا دوره هخامنشی رواج داشت، 'شیوه پارسی' که از دوره هخامنشی شروع شد و نوعی معماری تلفیفی از قومیتهای مختلف بود و پاسارگاد و شوش و تخت جمشید متاثر از این شیوه است.
وی ادامه داد: 'شیوه پارتی' نیز متاثر از معماری یونانی بود اما نوآوریهای عالی و بدیعی نیز داشت مثل ایوان بدون ستون مدائن که یک شاهکار است و در آخر 'شیوه خراسانی' که معماری دوره اسلامی از این زمان آغاز می شود و بدان سبک عربی یا شبستانی هم می گویند.
این باستان شناس گفت: شیوه های معماری 'رازی' و سپس 'آذری' هم از ری و آذربایجان در پی شیوه های دیگر معماری به وجود آمدند اما نکته اینجا است که از شیوه معماری رازی به شیوه معماری آذری اتفاقات بسیار مهمی رخ داد.
وی افزود: در شیوه معماری رازی مثل بناهای 'رباط شرف و ارسلان جاذب' صداقت بر سیمای معماری موج می زند یعنی شما آنچه می بینید همان چیزی است که هست بدین معنی که آجری که روی دیوارهای رباط شرف هست در عمق دیوارها هم جود دارد و یا اگر کتیبه ای می خواهد بر دیوارها نوشته شود همزمان ساخته و نوشته می شود و در آن پنهانکاری وجود ندارد.
او ادامه داد: این شیوه معماری درست مثل قالی است که همزمان با بافت، نقشش نیز ایجاد می شود یعنی پودها با رنگهای مختلف در درون تارها قرار می گیرند و به نقوش قالی شکل می دهند.
این استاد دانشگاه گفت: شیوه معماری آذری نیز از اوایل قرن هشتم هجری به وجود آمد و نخستین بنایی که به این شیوه ساخته شد 'گنبد سلطانیه' می باشد اما بگونه ای است که در آن معمار به یک نوع دروغگویی یا عیب پوشی مبتلا می شود چون مطمئن است بنایی که می سازد در دو مرحله سفتکاری و نازک کاری ساخته می شود و ابایی ندارد داخل دیوارها را گل یا خاک بریزد و تقلب کند زیرا می داند روی این دیوراها پوشیده خواهد شد.
وی افزود: مسجد امام اصفهان و مسجد شیخ لطف الله با آن زیبایی که در کل جهان جلوه گر است به همین شیوه معماری ساخته شده اند و داخل دیوارهایش گل و خاک است و اگر ایتالیائیها میلیونها و میلیاردها ریال هزینه نکرده بودند و داخل دیوارهای این دو بنا شناژ کار نگذاشته اند شاید تا به حال باقی نمی ماندند.
لباف خانیکی ادامه داد: تا زمانی که شیوه معماری رازی حاکم است دورانی در ایران بود که دوره خودآگاهی، استقلال طلبی، راستی، صداقت و نوآوری است مثلا مکتبهای هنری دوره سلجوقی، سامانی یا غزنوی در این دورانها به وجود می آیند یا شخصیتهای بزرگی همچون فردوسی به وجود می آیند که از فرهنگ ایران پاسداری می کنند و زبان فارسی شکوفا می شود و ایران استقلال پیدا می کند.
وی گفت: اما در دوره های حکومت ایلخانی، تیموری، صفوی، افشار و قاجار به این شکل نیست بطوری که در دوره افشار و قاجار هنر به خصوص معماری روز به روز رو به افول است و نمی شود گفت هویت خودش را حفظ کرده است.
او افزود: بعد از شیوه معماری آذری شیوه معماری اصفهانی به وجود آمد که متاثر از زرق و برق، تغییرات ناگهانی و ناخواسته و نفوذ هنر غرب و اروپا به ایران و تغییر و تحول هنر معماری ایران و افول معماری است.
این باستانشناس در بخش دیگری از سخنانش همچنین گفت: مهندسان و معماران معاصر به فرمها و فلسفه های وجودی معماری و فلسفه های آن توجه نمی کنند.
وی افزود: دانشگاهها به خصوص دانشگاههایی که با معماری سر و کار دارند به تاریخ این علم، شیوه های معماری، مصالح سنتی، المانها، نشانه ها، علامتها و رمز و رازهای معماری توجه کنند تا شاید بتوانند آن را در بین ملت، شهر، خانه، کوچه و خیابان ترویج و هویت سازی کنند.
لباف خانیکی ادامه داد: الان دیگر کسی خانه نمی سازد بلکه غالبا به یک دفتر املاک مراجعه کرده اعلام می کنند مثلا یک خانه دو اتاقه می خواهند و بعد آن را می خرند و سکونت می گزینند و هیچ فکری هم در خصوص معماری آن نمی کنند. 20-30 سال هم خرابش می کنند و در واقع الان معماری که زمانی سند هویت انسان بود به خواری و ذلالتی عظیم افتاده است.
دبیر کمیته علمی دومین همایش ملی نقش خراسان در شکوفایی هنر و معماری ایرانی اسلامی نیز گفت: برای برگزاری این همایش 158 مقاله به دبیرخانه همایش رسید.
دکتر علیرضا شیخی افزود: از این تعداد 19 مقاله برای سخنرانی و 37 مقاله برای ارائه به شکل پوستر پذیرش شد. در حاشیه این همایش یک روزه پنج نشست تخصصی نیز با عناوین معماری، تزئینات وابسته به معماری، صنایع دستی، نگارگری و فرش برگزار شد.
1922/1858
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.