چند روزی همقدم با شهید هلیسایی

رضا چگونه همراهی اش را به همسرش نشان می داد؟

صدای همیشه آشنایی مرضیه را از خواب بیدار کرد، صدای رضا بود اما خبری از خودش نبود.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: رضا[1] شهید شده بود اما مانند همه شهدا میان اعضای خانواده اش حضور داشت مگر نه اینکه قران می فرماید شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند، مرضیه بانو[2] نه اینکه نخواهد باور کند که رضا شهید شده است نه اما تا روز چهلمش هر صبح که چشمانش را باز می کرد انگار رضا را همان جا در کنار خود حس می کرد تا روزی که تصمیم داشت آشی بپزد و آن را برای خیرات روح رضا بدهد، همه وسایل را آماده کرده بود و دیگ را هم و ساعتی که کوک کرده بود تا پنج صبح زیر اجاق را روشن کند، درست یک دقیقه پیش از آنکه صدای زنگ ساعت او را بیدار کند، رضا مرضیه را صدا کرد که بلند شو زیر اجاق را روشن کن و تازگی صدا در گوش مرضیه پیچید.[3]

 
  1. شهید رضا هلیسایی از رزمندگان دفاع مقدس که در هفتم اسفند ماه سال 65 در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید. از او سه فرزند به یادگار مانده است.
  2. بانو مرضیه شعاعی، همسر شهید.
  3. برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید