چندی پیش تایوان توسط نشریه اکونومیست به عنوان هشتمین دموکراسی (کاملا دموکراتیک) جهان رتبه‌بندی و معرفی شد. این جزیره بالاتر از تمام کشورهای آسیا و حتی بالاتر از رتبه دموکراسی بریتانیا و آمریکا قرار گرفت.

به گزارش جماران؛ واشنگتن و متحدانش در دهه آینده با چالش‌های ژئوپلیتیکی بالقوه زیادی روبرو هستند، اما در مقایسه با آن‌چه که در صورت الحاق تایوان به خاک اصلی چین رخ دهد، این وقایع کم رنگ است.

جغرافیای تایوان مهم است. تایوانِ مستقل حلقه متحدان آمریکا از جزایر ژاپن و کره جنوبی تا ویتنام و فیلیپین را کامل می‌کند و چین را در یک حلقه محاصره از متحدان ایالات متحده قرار می‌دهد.

مورد دیگر این‌که، برخلاف دهه 1950، یعنی زمانی که تایوان تحت حاکمیت اقتدارگرای «چیانگ‌کای‌شک» بود، امروز این جزیره یک دموکراسی تمام عیار است.

همچنین برخلاف زمان مک آرتور (ژنرال آمریکایی فاتح ژاپن) امروز تایوان به دلیل نقش خود به عنوان تولید کننده اصلی ریزتراشه‌های پیشرفته، از نظر اقتصادی برای جهان اهمیت دارد.

جنگ در این جزیره به راحتی می‌تواند باعث رکود جهانی شود. یکی دیگر از تفاوت‌های کلیدی بین زمان مک آرتور و امروز، شکوفایی شبکه گسترده‌ای از متحدان ایالات متحده در سراسر هند و اقیانوس آرام است، کشورهایی که برای امنیت خود به حمایت ایالات متحده متکی هستند.

تصرف تایوان توسط چین می‌تواند باعث ایجاد مسابقه‌ای بین کشورها منطقه شرق آسیا برای توسعه زرادخانه‌های تسلیحاتی و حتی هسته‌ای شود. چراکه ناتوانی آمریکا برای حمایت از تایوان اعتبار این کشور را کاهش می‌دهد و کشورهای منطقه را به تکاپوی خودکفایی دفاعی سوق خواهد داد.

در سال‌های اخیر، شی جین پینگ؛ رهبر چین، عزم بی‌صبرانه‌ای برای حل و فصل وضعیت تایوان به روشی که پیشینیانش هرگز انجام نداده‌اند، نشان داده و به نیروهای چینی دستور داده که تا سال 2027 طیف کاملی از گزینه‌ها را برای اتحاد تایوان در اختیار او بگذارند.

این سیگنال‌ها بحث‌هایی را در واشنگتن و جاهای دیگر در مورد اینکه آیا تایوان از نظر استراتژیک و اقتصادی به اندازه‌ای مهم است که از طریق چالش‌برانگیزترین موارد احتمالی مستحق محافظت باشد، یا خیر؟ به وجود آورده است.

در گذر زمان، شهروندان تایوانی از فرصت «برای توسعه آینده سیاسی خود» با ایجاد یک دموکراسی در سواحل چین استفاده کردند.

نکته بسیار اثر گذار در مورد تایوان این است که مردم این جزیره چینی تبار هستند و از یک نژاد مشترک با مردم چین برخوردار بوده و این‌که بخشی از مردم چینی تبار در فاصله نزدیک سرزمین اصلی چین از دموکراسی برخوردار هستند و مردم چین در جغرافیای اصلی سرزمین چین از این دموکراسی برخوردار نیستند، بیش از همه برای دولت‌مردان چینی و حاکمان این کشور پیامد دارد.

در سال 1996، تایوانی‌ها برای اولین بار به طور مستقیم رییس جمهور خود را انتخاب کردند که حداکثر دوره تصدی وی از دو دوره شش ساله به دو دوره چهار ساله کاهش یافت. چهار سال بعد، آن‌ها یک رئیس جمهور از حزب مخالف را انتخاب کردند و به انحصار سیاسی کومین تانگ (حزبی که از سال 1945 بر جزیره حکومت می کرد) پایان دادند.

چندی پیش تایوان توسط نشریه اکونومیست به عنوان هشتمین دموکراسی (کاملا دموکراتیک) جهان رتبه‌بندی و معرفی شد. این جزیره بالاتر از تمام کشورهای آسیا و حتی بالاتر از رتبه دموکراسی بریتانیا و آمریکا قرار گرفت.

همچنین، بر اساس شاخص برنامه توسعه سازمان ملل، تایوان از نظر برابری جنسیتی در رتبه ششم جهان قرار دارد. زنان بیش از 40 درصد از کرسی‌های مجلس ملی تایوان را در اختیار دارند که بالاترین درصد در آسیا و بسیار بالاتر از ایالات متحده است که تنها 28 درصد از اعضای کنگره را زنان تشکیل می‌دهند.

با این حال، اغراق در اهمیت دموکراسی تایوان، با توجه به واقعیت‌های سیاسی در سراسر تنگه تایوان، که در آن بیش از 1.4 میلیارد نفر که در بسیاری از سنت‌های زبانی و فرهنگی مشترک و در معرض حکومت توتالیتر هستند، دشوار است. بسیاری از شهروندان چینی از انتقال سیاسی تایوان از حکومت نظامی به دموکراسی الهام گرفته‌اند، که الگویی برای آن‌چه چین می‌تواند تبدیل شود ارائه می‌دهد.

تمامی این موارد می‌تواند، اندیشه دموکراتیک را در مردم چین تقویت کرده و متعاقب آن در بلند مدت، دولت و سیستم حکمرانی در چین را تحت فشار قرار دهد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.