غیبت ایران در حوزه سرمایه گذاری در افغانستان و جذب سرمایه گذاران افغان، تعریف حوزه های جدید همکاری، تعمیق و به روز رسانی حوزه های سنتی تر رابطه تجاری و اقتصادی می تواند زمین بازی را برای سایرین هموار کند.

پایگاه خبری جماران، سارا معصومی: بیش از دو سال از حضور نیروهای طالبان در ارگ ریاست جمهوری افغانستان می گذرد و به نظر می رسد که کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای هرچند هیچکدام حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته اند و هرکدام با عنوانی از حکومت سرپرستی تا غیره آن را خطاب قرار می دهند، اما به حضور این مهمان ناخوانده در راس هرم قدرت در افغانستان عادت کرده اند.

رابطه جمهوری اسلامی ایران با حکومت سرپرستی افغانستان در دو سال اخیر با فراز و فرودهای بسیار در سطح سیاسی و امنیتی همراه بوده و البته جنس حساسیت افکار عمومی به تحولات در کشوری که بیش از 900 کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد هم در این بازه زمانی تفاوت هایی کرده است. اگر در روزها و ماه های نخست تصاحب قدرت در افغانستان توسط طالبان، بخش قابل توجهی از مردم منتقد تداوم رفت و آمدهای سیاسی میان ایران و افغانستان علیرغم پایان دوره جمهوریت و روی کار آمدن امارت اسلامی بودند، امروز بخش قابل توجهی از مردم نگران افزایش فاحش آمار مهاجران افغان در ایران شده و حتی با عبارت هایی چون افغان هراسی روبه رو هستیم.

در سطح سیاسی، مطالبه ایران برای تشکیل دولت فراگیر در افغانستان جنبه عمومی پیدا کرده و از زبان مقام های کشورهایی چون روسیه هم به گوش می رسد و همچنان هم پیش شرط محکمی برای به رسمیت شناخته شدن رسمی طالبان از سوی جمهوری اسلامی ایران به نظر می رسد، اما تداوم این مطالبه مانع توسعه همکاری های دو جانبه میان جمهوری اسلامی ایران و طالبان بخصوص در حوزه های تجاری و امنیتی نشده است. به نظر می رسد که این سیاست مختص ایران نیست و نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان هم اخیرا در اظهار نظری تاکید کرده بود که روابط با افغانستان نباید گروگان به رسمیت شناخته شدن این گروه از سوی جامعه جهانی شود.

در حالی که مقام های سیاسی طالبان و در راس آنها  امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه از  چین و روسیه تا قطر و ترکیه رایزنی های سیاسی را پیش می برد، تعریف و توسعه رابطه اقتصادی و تجاری با افغانستان به سرفصل اولویت های بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه تبدیل شده و بر همین اساس در حداقل یک سال اخیر شاهد رفت و آمد هیات های تجاری از ایران تا چین و از روسیه تا ازیکستان و حضور سرمایه گذارانی از ترکیه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در افغانستان هستیم.

در تازه ترین مورد، هیأت ازبکستان در سفر هفته اخیر خود به کابل، قراردادهای تجاری به ارزش ۱.۲ میلیارد دلار با طالبان امضا کرده است. مقام های ازبکستان در دیدار با عبدالغنی برادر؛ معاون اقتصادی طالبان اعلام کردند که فرصت‌های دست‌نخورده‌ زیادی در حوزه‌ اقتصادی در افغانستان وجود دارد که اجرای آن‌ها باعث افزایش چندین برابری حجم تجارت متقابل خواهد شد.

 

سفر بزرگ ترین هیات اقتصادی طالبان به تهران

 

امروز (شنبه 13 آبانماه) تهران شاهد سفر هیات عالی رتبه اقتصادی طالبان (با حضور 30 مقام این گروه) خواهد بود. بر اساس اخبارهای جسته و گریخته ای که از ماهیت این سفر منتشر شده، رفع موانع برای توسعه رابطه تجاری میان دو کشور و تبیین نقشه راه همکاری های بلندمدت در حوزه های اقتصاد، تجارت،  ترانزیت کالا و حمل و نقل، زیرساخت های مرز نشین های دو کشور، رونق بازارچه های مرزی، استفاده از ظرفیت های چابهار، وضعیت تعرفه ها و همکاری ها در حوزه کشاورزی مهم ترین محورهای مورد بحث در این سفر خواهد بود.

این سفر را می توان ادامه رایزنی های جمهوری اسلامی ایران و هیأت طالبان در قالب تلاش برای توسعه رابطه تجاری و اقتصادی دانست. اواسط مهرماه بود که هیات اقتصادی ایران در کابل با مقامات طالبان و بخش خصوصی افغانستان دیدار کرده و بر گسترش روابط تجارتی و ترانزیتی میان دو کشور تأکید کرد.

هیات ایرانی به شمول ۸۵ تن از تاجران و سرمایه‌گذاران در تاریخ 16 مهرماه برای بررسی فرصت‌های سرمایه‌گذاری در افغانستان و تقویت همکاری‌های تجاری، اقتصادی و ترانزیتی میان دوکشور وارد کابل شد. در این گفت و گوها قدرت‌الله جمال، معین صنعت و تجارت حکومت طالبان، حسن ‌کاظمی قمی، نماینده و سفیر ایران در کابل و نمایندگانی از بخش های خصوصی دو کشور حضور داشتند.

 قدرت‌الله جمال، در این نشست گفته بود  که حکومت طالبان در تلاش گسترش روابط اقتصادی با ایران است و از اعضای هیات ایرانی خواست که تجارب شان را در زمینۀ رشد اقتصادی با حکومت طالبان به اشتراک بگذارند. این مقام وزارت صنعت و تجارت حکومت طالبان با اشاره به اینکه ایران شریک تجاری بزرگ افغانستان بوده، گفت: امارت اسلامی (حکومت طالبان) می‌خواهد تا در عرصه ترانزیت، اقتصاد و صنعت با ایران همکار باشند.

در این دیدار، حسن کاظمی قمی تاکید کرد  که تهران در تلاش است تا روابط دو کشور بهتر شود و با توجه به ظرفیت‌های مشترک در عرصه اقتصادی، دو کشور می‌توانند در زمینه‌های زراعت، صنعت و تجارت و سرمایه‌گذاری تعامل بیشتر داشته باشند.

در همین دیدار نماینده ویژه رئیس جمهور ایران وزن بیشتری به بندر چابهار در میان لیست اولویت های همکاری ایران داده و افزود: فعال‌کردن بندر چابهار در اولویت‌های کاری ایران قرار دارد.  این بندر از بنادر مهمی است که افغانستان را به آب‌های آزاد وصل می‌کند.

به دنبال این سخنان کاظمی قمی، محمد یونس مومند، معاون اتاق تجارت و سرمایه‌گذاری افغانستان پیشنهاد داد که ایران برای سرمایه‌گذاری در بندر چابهار،  یک «بسته تشویقی» را برای افغانستان در نظر بگیرد.

ایران یکی از شرکای مهم تجارتی افغانستان است و بر اساس گزارش بانک جهانی که ماه جولای منتشر شد، افغانستان تقریباً ۶۰ درصد از کل عواید خود را از گذرگاه‌های مرزی با ایران و پاکستان به دست می‌آورد. آمار اتاق‌های تجارت و سرمایه‌گذاری افغانستان نشان می‌دهد که پس از تسلط دوبارۀ طالبان، میزان داد و ستد تجارت میان دو کشور در سال به یک میلیارد دلار رسیده است.

آخرین وضعیت رابطه اقتصادی ایران و افغانستان

محمدمهدی جوانمرد قصاب، مشاور اقتصادی نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان سهم ایران از بازار افغانستان را  ۳۵ درصد می داند.

او در گفت و گو با ایرنا می گوید: «ایران و افغانستان ظرفیت اقتصاد مناسبی برای گسترش روابط تجاری به ویژه در بخش های خدمات فنی و مهندسی، حمل و نقل و ترانزیت دارند. اقتصاد ایران و افغانستان می توانند مکملی برای هم باشند. دو کشور برای استفاده از این شرایط نیاز به یک برنامه استراتژیک بلند مدت دارند که در حال شکل گیری است.»

جوانمرد قصاب با اشاره به سهم ۳۵ درصدی ایران از بازار افغانستان، گفت:« فقط به دنبال صادرات نیستیم، بلکه انتقال تکنولوژی و خدمات فنی و مهندسی به این کشور و افزایش تولید محصولات در خاک افغانستان از برنامه های در دستور کار است. با این شرایط می توان به افزایش درآمد ملی و استقلال اقتصادی افغانستان کمک کرد تا نه تنها شاهد کاهش مهاجرت از این کشور به ایران باشیم بلکه مهاجرت معکوس نیز اتفاق بیفتد و کسانی که به دلیل برخی مشکلات وارد ایران شده اند بار دیگر به سرزمین خود بازگردند.»

سخنگوی کمیسیون روابط بین‌الملل و توسعه تجارت خانه صمت نیز در تازه ترین سخنان درباره نوع رابطه اقتصادی ایران و افغانستان می گوید: «در سال گذشته ۳ میلیون و ۳۸۰ هزار تن کالا به ارزش یک میلیارد و ۶۳۳ میلیون دلار صادرات ما به کشور افغانستان بوده است. در نیمه نخست امسال یک میلیون و ۹۶۵ هزار تن کالا به ارزش ۸۱۶ میلیون دلار به کشور افغانستان صادر شد که این میزان نسبت به سال گذشته از لحاظ وزنی با رشد ۲۱ درصدی و ارزش رشد یک درصدی همراه بوده است. افغانستان و ایران هر دو در سازمان همکاری‌های شانگهای و سازمان اقتصادی اکو عضو هستند که این عضویت می‌تواند در رشد و توسعه روابط موثر باشد. »

سایت «تحلیل بازار» نیز در بخشی از یک گزارش درباره فرصت های اقتصادی همکاری ایران و افغانستان می نویسد: « افغانستان ۹۰ درصد نیازهای خود را از کشورهای همسایه اش تأمین می کند. بنابراین نقش مهمی را به عنوان کشور مقصد در صادرات ایران دارد. همزمان با توجه به تحریم های ایالات متحده و اقتصاد سنتی افغانستان، تجارت با این کشور می تواند راهی برای تأمین ارز مورد نیاز ایران باشد. حضور دوباره طالبان در قدرت در افغانستان - با توجه به سابقه گذشته آنها،  سبب ایجاد ترس و نگرانی در بین صاحبان سرمایه شد و در نتیجه بیش از هزار سازمان مردم نهاد و فعال در این کشور و بسیاری از سرمایه گذاران و سرمایه داران از افغانستان خارج شدند. همین مساله  شوک اولیه و بزرگی به بازار و حوزه اقتصادی افغانستان وارد کرد. در حال حاضر  با تثبیت قدرت طالبان بر افغانستان، مراودات تجاری با سایر کشور ها روند معقول تری را دنبال می کند و رو به افزایش است.»

چرا توسعه رابطه اقتصادی با طالبان؟

افغانستان همچنان موضوعی مهم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است و می توان گفت که حتی در میانه بحران های جدی تری چون جنگ اوکراین و جنگ غزه ، صحنه افغانستان همچنان بر تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای تاثیرگذار است. اهمیت و تاثیرگذاری افغانستان برای ایران دو چندان هم است: این کشور در حوزه فرهنگی و تاریخی ایران قرار دارد. زبان فارسی، جمعیت مسلمان به شمول شیعیان، امنیت مرزها، منابع مشترک آبی، موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و برخورداری از ظرفیت قابل توجه در حوزه کریدورها، سهم قابل توجه در تولید و توزیع مواد مخدر، مهاجرت های مداوم در سطح وسیع و تبدیل شدن به بهشت گروه های تروریستی در گذشته؛ همه و همه در مجموع این کشور و تحولات جاری در آن را برای ایران گاه به فرصتی برای توسعه و گاه تهدیدی امنیتی تبدیل کرده است.

با پایان دوره جمهوریت در افغانستان و روی کار آمدن طالبان، هزینه های همسایگی با افغانستان برای ایران بیش از پیش شده و می توان گفت که روزی نیست که یکی از ده ها تبعات بازگشت طالبان به قدرت به تیتر خبری در رسانه های ایران تبدیل نشود. از موج مهاجرت تا بیم از تسری ناامنی به داخل ایران، از درگیری مرزی و شهادت مرزبان های ایرانی تا استنکاف طالبان از توجه به ضرورت پرداخت حق آبه ایران، از بدرفتاری با شیعیان تا محدودکردن زنان و دختران به زندگی در چهاردیواری و محروم کردن آنها از زیست اجتماعی.

در چنین شرایطی بدیهی است که حضور یک هیات پرشمار از اعضای طالبان در ایران تحت عنوان هیات اقتصادی می تواند سوال های بی شماری در ذهن مخاطب ایرانی درباره چرایی شکل گیری این تحول و انگیزه ایران از توسعه و تعمیق رابطه تجاری و اقتصادی با افغانستان در سیطره طالب، ایجاد کند.

در آن سوی میدان تحولات، مقام های رسمی و سیاستگذاران منطق خود را از توسعه این رابطه داشته و دارند. محور این منطق نیز تلاش برای به حداقل رساندن تبعات ناشی از تحولات سیاسی و امنیتی و نظامی رخ داده در افغانستان در دو سال اخیر و بهره برداری از فضای به وجود آمده در در زمین پر رقیب این کشور  است.

 

تاثیر توسعه اقتصادی افغانستان بر مهاجرت معکوس

در حال حاضر شاید مهم ترین و ملموس ترین دغدغه برای افکار عمومی ایران، مدیریت موج مهاجرت جاری از افغانستان به سمت کشور باشد. در این حوزه بعضا با یک نگاه صفر و صدی روبه رو هستیم که در یک سوی آن خواهان برخورد جدی با مهاجران و اخراج آنها هستند و در سوی دیگر چنین مطالبه هایی را برابر با افغان هراسی می دانند.

در میانه این دو نگاه، عده ای خواهان پایان سیاست های درهای باز، مدیریت فضا در مرز و سامان دهی مهاجران هستند. بر اساس گزارش های غیر رسمی روی کار آمدن دوباره طالبان منجر به افزایش به طور متوسط 4 برابری ورود افغانها به ایران شده است. ایران گام هایی چون تسهیل صدور روادید را گامی برای مدیریت و نظارت بیشتر بر جمعیتی می داند که به هرحال تصمیم خود را برای ورود به ایران چه به صورت قانونی و چه غیرقانونی گرفته اند، اما با ورود قانونی، نظارت بر آنها برای ایران آسان تر خواهد بود.

همزمان، جمهوری اسلامی ایران برنامه انسداد مرزی با افغانستان را هم جدی تر از قبل دنبال می کند و همچنان که رایزنی ها برای رسیدن به نقشه راه اجرایی کردن این پروژه با طالبان ادامه دارد، در این سوی میدان ایران کارهای اجرایی آن را آغاز کرده است. جمهوری اسلامی ایران این انسداد مرزی را تنها راه اعمال حاکمیت بر مرزهای شرقی و کنترل ورود  و خروج ها می داند. بخشی از منطق جمهوری اسلامی ایران در توسعه رابطه اقتصادی با طالبان حول این محور است که بهبود وضعیت اقتصادی در افغانستان می تواند در مرحله نخست منجر به کاهش مهاجرت ها به ایران شده و در مرحله بعد ( البته در میان و بلندمدت ) به مهاجرت معکوس کمک کند.

منطق جمهوری اسلامی ایران این است که هرچه اوضاع اقتصادی در افغانستان نابسامان تر شود ، موج مهاجرت افزایش پیدا می کند، قاچاق مواد مخذر بیشتر شده و فضا برای جذب شهروندان افغان به گروه های تروریستی مانند داعش در ازای حقوق های کلان مهیاتر می شود. به  زبان ساده عدم رشد اقتصادی در افغانستان ، تبعات امنیتی برای ایران خواهد داشت.

 

ایران نمی تواند زمین را به رقبا واگذار کند

در نگاه نخست با توجه به وضعیت سیاسی طالبان در سطح بین المللی و انزوایی که این گروه حداقل در معادله های چندجانبه به آن دچار شده، توسعه رابطه تجاری و اقتصادی با آن، تعارف برگ برنده در سینی نقره به ارگ نشین ها است، اما در نگاه کلان و عمیق، این بازی در سطح اقتصادی برد – برد خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران از تحولات افغانستان اثرپذیر است و طبیعی است که از اثرگذاری بر آنها هم تا حدودی برخوردار است اما نکته مهم این است که ایران هم یکی از متغیرها و بازیگران است و زمان معطل هیچ بازیگری نمی شود.

بنابراین، منطق دوم جمهوری اسلامی ایران بر پایه پررقیب بودن زمین افغانستان برای حضور اقتصادی و به تبع آن برخوردار شدن از نفوذ سیاسی سایر کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای است. در این شطرنج ، اتصال زیرساخت های اقتصادی دو کشور و وابسته کردن اقتصاد افغانستان به ایران یکی از اصلی ترین محورهای سیاست خارجی تهران در قبال کابل است.

به زبان ساده، غیبت ایران در حوزه سرمایه گذاری در افغانستان و جذب سرمایه گذاران افغان، تعریف حوزه های جدید همکاری،  تعمیق و به روز رسانی حوزه های سنتی تر رابطه تجاری و اقتصادی می تواند زمین بازی را برای سایرین هموار کند. یکی از پیام های جنگ اوکراین، اهمیت کریدورها در این قبیل منازعه ها بود که با ظرفیت کریدوری که افغانستان دارد ایران می تواند از طریق آن، اتصال بندر چابهار به چین را پیگیری کند. امنیت و ثبات دو پیش نیاز اصلی شکل گیری این کریدور است و تا زمانی که اقتصاد در افغانستان از این وضعیت بحرانی خارج نشود نه از ثبات خبری خواهد بود نه امنیت.

یکی از مهم ترین حوزه های مدنظر ایران در توسعه رابطه تجاری با افغانستان، ترویج کشت فراسرزمینی در مرز سیستان – نیم روز است که با توجه به کم آبی در ایران می تواند به بهبود وضعیت اقتصادی هر دو سوی مرز کمک شایانی کند. اقتصادی شدن مرز دو کشور هم یکی دیگر از رئوس برنامه های تعریف شده در نقشه راه توسعه رابطه تجاری ایران و افغانستان است. از آنجا که  محصولات کشاورزی و دامداری از کالاهای مورد نیاز ایران برای واردات است بسیاری از کارشناسان معتقدند که ایران باید از ظرفیت صادراتی افغانستان در این حوزه بهره برداری بیشتری بکند.

بزرگ ترین هیات اقتصادی طالبان در حالی امروز راهی ایران می شود که اقتصاد به رکن اصلی سیاست طالبان برای حکمرانی تبدیل شده است. طالبان برای تثبیت جایگاه خود و برقراری ثبات و امنیت به افغانستان چاره ای جز بهبود وضعیت اقتصادی کشور ندارد. جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای بازگشت طالب به قدرت، سیاست تحریم این گروه را تأمین کننده منافع ملی ایران ندید و لذا تعامل با آن را برگزید. طبیعتا در حد و حدود این تعامل انتقادهای قابل توجهی به سیاستگذاران وارد است، اما در صورت انتخاب مسیر تحریم یا تقابل ایران تاثیرگذاری خود بر مسائل داخلی افغانستان و البته تأمین امنیت مرزها و به تبع آن امنیت داخلی را از دست داده و افغانستان را به رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای تقدیم می کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.