جشن‌های روز پیروزی احتمالاً به فرصتی برای مقامات حکومتی تبدیل خواهد شد برای تکرار این ادعای‌شان که "عملیات ویژه" روسیه در اوکراین یک تجاوز جنگی نیست، بلکه مبارزه‌ای برای ریشه کن کردن نازیسم است - ادعایی که رویدادهای روزانه در میدان نبرد و دنیای واقعی آن را تأیید نمی‌کند.

به گزارش جماران به نقل از سى ان ان رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین، سالگرد روسیه را جدی می گیرد. تصادفی نبود که حمله او به اوکراین یک روز پس از روز مدافع میهن، جشنی از دستاوردهای نظامی روسیه رخ داد. در همین مناسبت در سال 2014 بود که پوتین اولین گام را برای الحاق کریمه از اوکراین، از طریق تظاهرات سازماندهی شده طرفدار روسیه در شبه جزیره برداشت.

رهبر به وضوح امیدوار بود که تا روز پیروزی روز دوشنبه، که میهن پرستانه ترین تاریخ کشور است، جشن بیشتری داشته باشد، که نشان دهنده نقش اتحاد جماهیر شوروی در شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم است. در 8 می 1945 (9 مه در منطقه زمانی مسکو) بود که آلمان سند تسلیم خود را در برلین امضا کرد و به نبرد در اروپا پایان داد. اتحاد جماهیر شوروی متحمل بزرگترین تلفات در بین هر کشور شد - حدود 27 میلیون سرباز و غیرنظامی جان باختند.

توجیه جنگ در اوکراین
توجیه روسیه برای جنگ در اوکراین، مهلتی برای موفقیت تا روز پیروزی پیشنهاد می کرد. پوتین و دولت او بارها گفته اند که هدف از به اصطلاح "عملیات ویژه" آنها "بی هویتی" اوکراین است و آزادی این کشور از دست نازی ها موضوع بقای روسیه است. این استدلالی است که وزن واقعی ندارد. پوششی آشکار برای رونشیسم روسی.

حتی با وجود اینکه ماشین تبلیغاتی کرملین از زمان تهاجم فوریه تا کنون با تمام قوا کار می کند، برای پوتین دشوار خواهد بود که شکست های روسیه را در روز دوشنبه به پیروزی واقعی تبدیل کند. در هر صورت، عملیات در اوکراین برای او شرم آور بوده است - حداقل در صحنه بین المللی.

ارتش روسیه از هر نظر بزرگتر از اوکراین است - حتی با سلاح های سنگینی که غرب می فرستد - با این حال نتوانست قلمروی در شمال را تصرف کند، چه رسد به پایتخت، کی یف، و در تلاش است تا حتی در شرق، جایی که در آن به دست آورد، اکنون متمرکز شده است.

نیروهای مسلح اوکراین ادعا می کنند که روسیه بیش از 24000 سرباز را در کمتر از دو ماه و بیش از 1000 تانک، بیش از 2600 خودروی زرهی و صدها هواپیما از دست داده است. سی‌ان‌ان نمی‌تواند به‌طور مستقل این اعداد را تأیید کند و احتمالاً تلفات سنگینی نیز به طرف اوکراینی وارد شده است. با این حال، تضعیف ارتش روسیه غیرقابل انکار است.

رزمناو موشک هدایت شونده روسیه مسکوا - زمانی تاج جواهر ناوگان دریای سیاه این کشور بود - اکنون به یک کشتی شکسته تبدیل شده است که در اعماق دریاغرق شده است.

در همین حال، دشمنان پوتین در غرب، که روسیه طی سال‌ها تلاش زیادی برای ایجاد تفرقه در آنها کرده بود، به طور فزاینده‌ای متحد می‌شوند و همه برای تضمین پیروزی اوکراین.

شکست روسیه
امیلی فریس، محقق مؤسسه خدمات متحد سلطنتی، گفت که شکست روسیه تا حد زیادی لجستیکی بوده است. فریس به سی ان ان گفت: برخی از مشکلات لجستیکی که آنها داشتند تا حدی به این دلیل بود که آنها واقعاً هرگز نتوانستند قطب های اصلی راه آهن را در کل کشور بگیرند. و از آنجایی که نیروهای زمینی زرهی روسیه برای جابجایی تمام نیروهای خود، سخت افزار و تانک های خود به راه آهن متکی هستند.

 آنها هرگز واقعاً نتوانستند به طور خاص به داخل خاک اوکراین پیشروی کنند، و این بدان معنی بود که آنها باید بر قابلیت های خارج از جاده تکیه کنند. فریس گفت، نیروهای روسی در عوض با کامیون‌ها و تانک‌های کند حرکت کردند که بسیاری از آنها در گل و لای گرفتار شده بودند، زیرا هوای گرمتر مانع از یخ زدن زمین و امکان حرکت آزادتر می‌شد.

سپس به این معنی بود که بکسل کردن تانک ها برای تعمیر به روسیه دشوار است، زیرا آنها بسیار دور بودند و بنابراین بسیاری از آنها رها شدند. او گفت: بسیاری از تجهیزات آنها شروع به شکستن کردند زیرا تانک ها فقط می توانند جابجایی زیادی را تحمل کنند. و البته، شما مقاومت بسیار مستندی از سوی اوکراینی‌های محلی دارید که اشغال شدن را خیلی خوب نپذیرفتند.

حتی در شرق، جایی که نیروهای روسی در حال تلاش برای پیشروی از طریق منطقه دونباس هستند، دستاوردهای آنها محدود بوده است. شورشیان طرفدار روسیه سال‌هاست در مناطق خودخوانده جدایی‌طلب دونتسک و لوهانسک مستقر شده‌اند، اما هنوز روسیه آن مناطق را ضمیمه نکرده است و نیروهایش برای عبور از مقاومت شدید اوکراین در شهرهای بزرگ تلاش می‌کنند.

ما هنوز در مورد حجم عظیمی از قلمروها صحبت می کنیم - اوکراین بسیار بزرگ است - حتی اگر آنها فقط بر شرق و جنوب تمرکز کنند. فریس گفت: برخی از ادعاهای فرماندهان ارشد مبنی بر ایجاد یک کریدور زمینی در سراسر جنوب اوکراین، هنوز کار بزرگی است.

این واقعیت که آنها قبلاً نتوانسته‌اند شهرهای بزرگ و قطب‌های راه‌آهن اصلی را ببرند هنوز یک مشکل است. من فکر می کنم که ادامه خواهد داشت.

یک جهان جایگزین

با این حال، با نشستن در روسیه، به راحتی می توان فکر کرد که جنگ برنامه ریزی شده است. تبلیغات روسیه سیل رسانه‌هایی را که تقریباً به طور کامل تحت کنترل دولت هستند، هجوم می‌آورد، اما در ماه مارس، دولت قانونی را تصویب کرد که «اخبار نادرست» درباره ارتش را غیرقانونی می‌کند، جرمی که حداکثر 15 سال زندان دارد.

 در نتیجه، اعتراضات ضد جنگی که در هفته‌های اولیه تهاجم در روسیه رخ داد، به پایان رسیده است. و رسانه ها تا حد زیادی از قانون جدید پیروی می کنند.

در واقع، روسیه با قدرت پیش می‌رود. این در بحبوحه نبرد طولانی در شهر بندری ماریوپول در جنوب شرقی است، جایی که نیروهایش به شدت در حال گلوله باران یک کارخانه بزرگ فولاد هستند که نتوانسته آن را تصرف کند.

به گفته سفیر ایالات متحده در سازمان امنیت، گزارش‌های اطلاعاتی نشان می‌دهند که روسیه ممکن است در حال برنامه‌ریزی برای الحاق لوهانسک و دونتسک «در اواسط ماه مه» باشد و همچنین می‌تواند به اصطلاح «جمهوری خلق» را در شهر جنوب شرقی خرسون اعلام و الحاق کند. و همکاری در اروپا مایکل کارپنتر، که روز دوشنبه با خبرنگاران صحبت کرد.

تاتیانا استانووایا، موسس شرکت تحلیل سیاسی R. Politik، به سى ان ان گفت: هرگونه پیشرفت در رسانه های روسی، جایی که پیام موفقیت بسیار واضح است، تقویت می شود.

او گفت: پیام این است که روسیه طبق برنامه حرکت می‌کند و همه چیز همانطور که باید پیش می‌رود، دستاوردهایی وجود دارد. روسیه اعلام کرده است که ماریوپول را تصرف کرده است و بنابراین همه چیز طبق برنامه پیش می رود.

بر اساس نظرسنجی‌های مرکز لوادا، که نشان می‌دهد نه تنها اکثریت قریب به اتفاق روس‌ها از جنگ حمایت می‌کنند، این پیام‌ها به طور مؤثری برای مردم روسیه فیلتر می‌شوند، بلکه 68 درصد روس‌ها فکر می‌کنند که عملیات با موفقیت پیش می‌رود.

محبوبیت پوتین نیز پس از سرسختی در دهه 60 از زمان شیوع کووید-19 تا فوریه، ماه تهاجم روسیه، به 82 درصد افزایش یافته است. رای گیری در روسیه باید با کمی نمک انجام شود، با این حال، با توجه به اینکه مردم در معرض جریانی از تبلیغات هستند و مخالفت را تحمل نمی کنند.

استانوایا افزود که روایت دیگری در رسانه های دولتی وجود دارد مبنی بر اینکه روسیه قربانی این جنگ است و این کشور به صورت تدافعی عمل می کند.

وقتی چندین روز در حال تماشای تلویزیون روسیه هستید، واقعاً می توانید باور کنید که ما در معرض خطر بزرگ نازی های اوکراینی هستیم. او گفت که ما آسیب پذیر هستیم، باید بلند شویم و از خود محافظت کنیم، در غیر این صورت مسئله وجود روسیه است.

استانوایا استدلال کرد که پوتین حتی نیازی به استفاده از دوشنبه برای اعلام هر نوع پیروزی ندارد. او فقط باید روی احساسات ضد نازی تعطیلات سرمایه گذاری کند تا توجیه خود را برای جنگ تحکیم کند.

دنیا منتظر است

همانطور که روس‌ها به سخنرانی روز پیروزی پوتین گوش خواهند داد، رهبران و ناظران جهانی نیز مشتاق هستند تا بدانند پوتین جنگ بعدی را به کجا خواهد برد. حدس و گمان های زیادی وجود داشته است، اما مثل همیشه در مورد رئیس جمهور روسیه، هیچ کس واقعا نمی داند.

یک حس عصبی فزاینده وجود دارد که با وجود چیزهای کم برای نشان دادن به جهان - اگر نه به روس ها - بیش از دو ماه از جنگ می گذرد، پوتین ممکن است "عملیات ویژه" خود را دو چندان کند.

بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا، حتی هفته گذشته در یکی از ایستگاه های رادیویی بریتانیا پیشنهاد کرد که پوتین ممکن است ظاهر یک "عملیات ویژه" را کنار بگذارد و صراحتاً اعلام جنگ کند.

انجام این کار می تواند باعث بسیج عظیم جنگنده های روسی، حتی سربازان غیرنظامی شود. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین روز چهارشنبه پیشنهاد والاس را "بیهوده" رد کرد. اما اگر ارتش روسیه به سرعت کاهش یابد، غیرممکن نیست که پوتین در مقطعی چنین تصمیمی بگیرد.

آندری کولسنیکوف، یکی از اعضای ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی، گفت که فکر می‌کند برنامه اولیه پوتین اعلام پیروزی و پایان دادن به خصومت‌ها در روز دوشنبه بود.

او در گفتگو با سد ان ان از مسکو گفت: اما بدیهی است که جنگ در حال طولانی شدن است و نقشه پوتین واضح تر نمی شود. اما او باید یک حرکت نمادین یا عملی داشته باشد.

اینجا همه می ترسند که بسیج نسبی یا کامل را اعلام کند. اگرچه چنین اقدامی ممکن است نامحبوب باشد: روس‌ها نظامی‌گرا شده‌اند، اما آنها نظامی‌گرایان تنبل، سربازان مبل هستند.

کولسنیکوف، که رهبر را به ساده‌سازی جزئیات تاریخی و «تبدیل جشن به یک جشن» متهم می‌کند، گفت: «در حالی که روز پیروزی درباره جنگ جهانی دوم است، اما به منبعی برای مشروعیت پوتین تبدیل شده است که رهبر را متهم به ساده‌سازی جزئیات تاریخی و «تبدیل جشن به یک آیین پرشکوه» می‌کند.

در سال های پوتین، اسطوره های مربوط به جنگ جهانی دوم دگرگون شده است. مورخان خاطرنشان می‌کنند که این فداکاری شوروی را ستایش می‌کند، در حالی که تمایل استالین برای هدر دادن جان انسان‌ها را کم اهمیت جلوه می‌دهد. تاریک‌ترین فصل‌های جنگ را پنهان می‌کند: پیمان اتحاد جماهیر شوروی با آلمان نازی که مقدمه‌ای برای جنگ بود. اخراج کل جمعیتی که توسط شوروی غیرقابل اعتماد تلقی می شد. و تجاوزهای دسته جمعی توسط سربازان شوروی در آلمان اشغالی در روزهای رو به پایان جنگ.

حتی یک رژه مردمی معروف به "هنگ جاویدان" برای گرامیداشت کسانی که در جنگ جان باختند، توسط دولت انتخاب شده است. پوتین اکنون به طور معمول خودش راهپیمایی ها را رهبری می کند. استالین - که باور نمی کرد ارتش آدولف هیتلر به اتحاد جماهیر شوروی حمله کند - در روز 9 مه به طور فزاینده ای به عنوان یک قهرمان تجلیل می شود، نه به عنوان رهبر که در حمله آلمان در سال 1941 غافلگیر شد.

کولسنیکوف گفت: البته، نسل‌های جدید واقعاً اهمیت این تعطیلات را درک نمی‌کنند. کسانی که تاریخ را می‌فهمند و می‌دانند، از شیوه خصوصی‌سازی پوتین وحشت زده شده‌اند.

و روز دوشنبه، بسته به آنچه پوتین می‌خواهد بگوید، ممکن است اهمیت 9 مه دوباره تغییر کند.

جشن یک روز تعطیل
شایان ذکر است: روسیه پیروزی در جنگ جهانی دوم را یک روز پس از اکثر نقاط اروپا جشن می‌گیرد و این جشن یک روز تعطیل "بی‌همتاست". همچنین این روز فرصت مهمی برای دولت در مسکو است تا روایت خود را در مورد درگیری‌های گذشته و حال ترویج کند.

در روز ۹ مه روسیه پیروزی در جنگ جهانی دوم را جشن می‌گیرد - جشنی ملی که نظیری ندارد، برای بسیاری از خانواده‌ها عمیقاً شخصی است، اما همچنین فرصتی بزرگ برای تبلیغات دولتی است. امسال این روز یک تاریخ کلیدی برای ارتش روسیه است، زیرا گمان می‌رود ولادیمیر پوتین می‌خواهد از این فرصت برای اعلام دستاوردهای جنگ اوکراین استفاده کند.

اهمیت این روز چیست؟

جنگ جهانی دوم بزرگترین درگیری مسلحانه جهان تا به امروز بوده است. این جنگ با حمله به لهستان در سپتامبر ۱۹۳۹ آغاز شد (اگرچه روسیه این تاریخ را آغاز آن نمی‌داند) و در سال ۱۹۴۵ به پایان رسید.

ده‌ها میلیون نفر جان خود را از دست دادند و میلیون‌ها نفر دیگر در سراسر جهان آواره شدند.

اتحاد جماهیر شوروی بخشی از ائتلاف گسترده کشورهایی بود که آلمان نازی را در این جنگ شکست داد و شاید بدترین آسیب را متحمل شد، زیرا بسیاری از نبردها در قلمرو این کشور اتفاق افتاد.

در ماه مه ۱۹۴۵ آلمان نازی تسلیم بی قید و شرط خود را در جنگ جهانی دوم امضا کرد و شکست خود را در اروپا پذیرفت. این سند حقوقی به خصومت‌ها در این قاره پایان داد، اگرچه جنگ علیه ژاپن در آسیا تا اوت همان سال ادامه داشت.

تسلیم رسمی و قطعی در پایان روز ۸ مه در نزدیکی برلین امضا شد و آلمانی‌ها رسماً تمام عملیات خود را در ساعت ۲۳:۰۱ به وقت محلی - که در مسکو بعد از نیمه‌شب بود - متوقف کردند.

و سپس روز بعد برای بار دوم در مقر روسیه در نزدیکی برلین. ژنرال پ.ه. استومپف (سمت چپ)، به نمایندگی از لوفت‌وافه، مارشال کایتل (مرکز)، از ورماخت و دریاسالار هانس گئورگ فن فریدبورگ (راست)، از نیروی دریایی آلمان در حال امضای سند تسلیم آلمان در مقر روسیه در کارلسهورشت در شمال شرقی برلین.

در نتیجه روز پیروزی که به نام VE (پیروزی در اروپا) نیز شناخته می‌شود، در اکثر کشورهای اروپایی و در ایالات متحده در روز ۸ مه و در روسیه، صربستان و بلاروس در روز ۹ مه جشن گرفته می‌شود.

روز پیروزی به جنگ طولانی و خونینی پایان داد که در آن اکثر خانواده‌ها در اتحاد جماهیر شوروی عزیزان خود را از دست دادند، اما دیری نگذشت که این روز از هدف خود برا ی بزرگداشت فراتر رفت و به ابزار ایدئولوژیکی کلیدی برای دولت تبدیل شد.

نزدیک به دو دهه پس از پایان جنگ، روز ۹ مه در اتحاد جماهیر شوروی تعطیل ملی نبود و تنها در شهرهای بزرگ با آتش‌بازی و مراسم جشن محلی از آن تجلیل می‌شد.

در سال ۱۹۶۳ رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی، لئونید برژنف، سیاستی را برای ایجاد یک کیش پیروزی در جنگ علیه آلمان نازی آغاز کرد که احتمالاً برای تقویت پایه ایدئولوژیک رو به زوال کشور و احساسات میهن پرستانه بود.

این شامل مراسم ملی در سراسر کشور، رژه نظامی در میدان سرخ و - یک روز تعطیل در ۹ مه بود.

در اوایل قرن بیست و یکم، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، برای تقویت معنای روز پیروزی، حتی تلاش بیشتری کرد تا آن را به بخشی جدایی‌ناپذیر از روس بودن تبدیل کند.

جشن‌های روز پیروزی بزرگتر شد، اما هر سال تعداد کمتری از جانبازان جنگ و شاهدان عینی وجود داشت که هنوز زنده بودند و می‌توانستند در جشن‌ها شرکت کنند.

روایت نقش کلیدی روسیه در شکست نازیسم نیز در اصلاحات قانون اساسی روسیه در سال ۲۰۲۰ گنجانده شد.

در میان سایر تغییرات، که بر ارزش‌های محافظه‌کارانه و ملی‌گرایی تأکید داشت، شهروندان روسیه از زیر سؤال بردن روایت تاریخی رسمی درباره پیروزی منع شدند.

اولگ بودنیتسکی، مدیر مرکز بین المللی تاریخ و جامعه شناسی جنگ جهانی دوم در مدرسه عالی اقتصاد مسکو به بی‌بی‌سی گفت: "کیش پیروزی در روسیه در دهه ۲۰۰۰ با زرق و برقی حتی بیشتر از دوران شوروی بازسازی شد. به همین دلیل است که پیروزی‌گرایی همچنان هم در رسانه‌ها و هم در آگاهی توده‌ها حاکم است."

این کارشناس می‌گوید: "این کار پیامدهای مثبتی داشت: به عنوان مثال، تمرکز بیشتر بر مطالعه تاریخ این جنگ. میلیون‌ها سند، عمومی و دیجیتالی شد." و با اشاره به شعار "ما می‌توانیم دوباره این کار را انجام دهیم" که در دهه گذشته در جشن‌های روز پیروزی روسیه ظاهر شد و به احتمال زیاد به این اشاره می‌کند که ارتش روسیه می‌تواند مانند سال ۱۹۴۵ نیمی از اروپا را تصرف کند، می‌افزاید: "اما از سوی دیگر - ما شاهد افزایش نظامی شدن توده‌ها هستیم."

جشن‌های دسته جمعی میهن پرستانه دانش واقعی بیشتری به همراه نداشت. مورخان خاطرنشان می‌کنند که روایت جنگ جهانی دوم، یا آن‌طور که در روسیه شناخته می‌شود 'جنگ بزرگ میهنی' ، اغلب عناصر کلیدی، مانند تلفات انسانی بزرگی که اتحاد جماهیر شوروی در توقف تهاجم آلمان متحمل شد، را کم اهمیت جلوه می‌دهد.

بر اساس یک نظرسنجی دولتی در سال ۲۰۲۰، اکثریت روس‌ها اطلاعات چندانی نداشتند که بستگانشان ایام جنگ را چگونه و کجا سپری کرده‌اند.

کمتر از یک سوم جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله می‌دانستند که 'جنگ بزرگ میهنی' چه زمانی آغاز شد (زمانی که آلمان نازی در ژوئن ۱۹۴۱ به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد).

از سال ۲۰۱۴ و آغاز تنش‌ها در شرق اوکراین، رسانه‌های دولتی تأکید خود را بر مؤلفه میهن‌پرستانه مبارزه با نازی‌ها افزایش داده‌اند.

مقامات روسیه به دروغ ادعا کردند که جناح راست افراطی در اوکراین به قدرت رسیده است و در عین حال بر نقش تاریخی روسیه در شکست فاشیسم تأکید کردند.

برخی از ابتکارات مدنی مردمی برای یادبود کشته‌شدگان جنگ توسط دولت تصرف شد. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۱ گروهی از روزنامه‌نگاران مستقل در شهر تومسک سیبری یک مراسم ابتکاری محلی را برای بزرگداشت کشته‌شدگان جنگ آغاز کردند و نام آن را "هنگ جاویدان" گذاشتند.

ایده این بود که مردم در روز پیروزی با در دست داشتن عکس‌هایی از کشته‌شدگان جنگ راهپیمایی کنند و به این ترتیب یک "هنگ" یادبود ایجاد کنند. این حرکت ابتکاری به سرعت در سایر نقاط روسیه گسترش یافت و به یک پدیده ملی تبدیل شد.

در سال ۲۰۱۵ یک سازمان دولتی با همین نام ایجاد شد، اما نامی از بنیانگذاران جنبش اصلی در میان نبود.

"هنگ جاویدان" به یک ابتکار دولتی تبدیل شد که در آن کارگران بخش دولتی، دانش‌آموزان مدارس و رسانه‌های دولتی، گاهی به صورت اجباری، درگیر بودند. به این ترتیب به نظر می‌رسید که مقامات روسیه می‌خواستند این را نشان بدهند تنها روش حکومتی بزرگداشت روز پیروزی، روش درست است...

در سال ۲۰۲۰ جشن هفتاد و پنجمین سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم به دلیل همه‌گیری کووید-۱۹ باید از ماه مه به پایان ژوئن منتقل می‌شد، اما همچنان به یکی از مجلل‌ترین جشن‌هایی تبدیل شد که روسیه تا به حال به خود دیده است.

بیش از ۲۰ هزار پرسنل، صدها هواپیما و خودروی زرهی در این رژه نظامی عظیم شرکت کردند و جدیدترین ابزار نظامی این کشور را به نمایش گذاشتند که هدف آن تحت تاثیر قرار دادن جهان با توانایی نظامی روسیه بود.

کمتر از دو سال بعد، این کشور درگیر تهاجم تمام عیار به اوکراین شد و کمابیش از همان ابزار استفاده خشونت آمیز شد. اهداف روسیه، همانطور که پوتین بیان کرد، "غیر نظامی کردن" و "نازی‌زدایی" اوکراین بود..

بسیاری از کارشناسان می‌گویند که ارتش روسیه مایل است از رویداد امسال برای جشن گرفتن پیروزی در اوکراین استفاده کند

از آنجایی که کارزار نظامی نتوانست نتایج سریعی را به همراه داشته باشد - برای مثال، تصرف کی‌یف یا سرنگونی دولت اوکراین - تصور می‌شود تاریخی که فرماندهان روسی برای آن اصرار داشته‌اند ۹ مه بوده است.

اگر تا آن روز روسیه موفق به دستیابی به دستاوردهای ارضی قابل توجهی شده باشد، مسکو قادر خواهد بود یک بار دیگر روز پیروزی را برای اهداف تبلیغاتی دوباره ابداع کند.

جشن‌های روز پیروزی احتمالاً به فرصتی برای مقامات حکومتی تبدیل خواهد شد برای تکرار این ادعای‌شان که "عملیات ویژه" روسیه در اوکراین یک تجاوز جنگی نیست، بلکه مبارزه‌ای برای ریشه کن کردن نازیسم است - ادعایی که رویدادهای روزانه در میدان نبرد و دنیای واقعی آن را تأیید نمی‌کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.