اگر چه عربستان با اسرائیل روابط مخفیانه دارد و مسئولانی از این کشور که عضو خاندان حاکم هستند به سرزمین های اشغالی سفر کرده اند اما تا کنون حاضر نشده است به مانند امارات و بحرین با تل آویو توافقنامه عادی سازی روابط امضا کند.

 

به گزارش جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در سرمقاله روزنامه رأی الیوم نوشت: وقتی روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» نزدیک به «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا درباره وجود اختلاف میان «ملک سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان و شاهزاده«محمد» پسرش و ولیعهد این کشور درباره مساله امضای توافقنامه صلح با دولت اشغالگر اسرائیلی به مانند کاری که امارات و بحرین اخیرا کردند، سخن می گوید این یعنی این اختلاف -به دلیل برخی شواهد  البته نه به طور کامل درست- وجود دارد و این مساله را آن هم بنابر شرایط کنونی عربستان باید جدی گرفت.

این روزنامه که یکی از روزنامه های مورد پسند و مورد علاقه شاهزاده محمد بن سلمان است و وی به آن توجه ویژه ای کرد و مصاحبه هایی با آن کرد و مسئولان دیگر عربستانی نیز با آن مصاحبه کردند و بسیاری از فعالیت های کشورش را به ویژه برخی از جنبه های جنگ یمن را پوشش داد، تأکید کرد ملک سلمان امضای توافقنامه عادی سازی روابط با دولت اشغالگر را نمی پذیرد و با پسرش که از قبل به وی توافقنامه امارات و بحرین را اطلاع نداد مخالف است و به طرح صلح عربی و ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی بر عکس ولیعهدش پایبند است.

چهار نشانه اصلی آشکار وجود دارند که بخشی از آن چه روزنامه آمریکایی می گوید را محتمل تر می کند و می توان آنها را در پایین ذکر کرد:

نخست: تماسی که ترامپ با ملک سلمان پادشاه عربستان برقرار کرد و تلاش کرد که وی را برای ضرورت امضای توافقنامه صلح مشابه قانع کند اما این تماس تا کنون به هیچ نتیجه ای منجر نشده است و رئیس جمهور آمریکا به این بسنده کرد که بگوید« عربستان اقدام به عادی سازی روابط خواهد کرد اما در زمان مناسب».

دوم: بیانیه ای که نشست شورای وزیران عربستان در جلسه ای به ریاست ملک سلمان در روز سه شنبه هفته گذشته صادر کرد از توافقنامه های امضا شده توسط امارات و بحرین استقبال نکرد بلکه حتی به طور کلی به این توافقنامه ها اشاره نکرد و در این بیانیه آمده است که «پادشاه عربستان سعودی بر وحدت و سلامت اراضی عربی و ایستادن عربستان در کنار ملت فلسطین و حمایت از تلاش ها و اقدامات برای حل عادلانه و فراگیر برای مساله فلسطین تأکید کرده است».

سوم: عربستان سعودی عادت ندارد که تابع هیچ کشور عربی دیگر  باشد حتی اگر بخواهد توافقنامه صلح با رژیم اشغالگر اسرائیل امضا کند زیرا همیشه ترجیح می دهد به تنهایی کار خود را بکند و نه در همراهی با دیگر کشورها که به لحاظ جایگاه از آن پایین تر و کوچکتر باشند. این مساله معمول شده است که هر مسئول آمریکایی یا عربی که بخواهد به منطقه سفر دوره ای داشته باشد سفرش را باید از ریاض آغاز کند یا اینکه به کشورش برگردد و باز به ریاض سفر کند؛ اگر این شرط پروتوکلی درباره سفرهای رسمی به اجرا در می آید بنابراین درباره اقدامات و توافقنامه های محوری مانند معاهده های صلح نیز به اجرا در می آید.

چهارم: شاهزاده خانم «ریم بنت بندر» سفیر عربستان در آمریکا در مراسم امضای توافقنامه ها در کاخ سفید در روز شنبه هفته گذشته حاضر نشد و هیچ کس را به نمایندگی از خودش یا سفارتش برای حضور در این مراسم نفرستاد.

بعید نیست که شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به «جارد کوشنر» دوست صمیمی اش و سرمدار این توافنقامه ها و داماد رئیس جمهور وعده داده است که عربستان همان راهی را برود که امارات و بحرین رفته اند و توافقنامه دوم و سومی را امضا کند اما در قانع کردن پدرش برای این کار شکست خورد و اجازه ورود هواپیماهای اسرائیلی از حریم هوایی منطقه و دادن چراغ سبز به بحرین برای رفتن به راهی که امارات رفت را پنهان کرد ولی همه این گمانه زنی ها بدون دلایل و مدارک قانع کننده در این زمینه باقی می مانند.

یک نظریه داخل و خارج از عربستان رایج است که می گوید « تبادل نقش ها» اکنون میان پادشاه عربستان سعودی و ولیعهدش رخ می دهد یعنی پادشاه مخالفت می کند و ولیعهد قبول می کند زیرا عربستان سعودی گام های عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر را به شکل «مخفیانه» انجام داده است و مسئولانی را به سرزمین های اشغالی فرستاده است که برخی از آنها شاهزادگانی در خاندان حاکم هستند مانند شاهزاده «ترکی الفیصل» رئیس اسبق سازمان اطلاعات عربستان. همچنین ارتش های سایبری خود را برای تهیه بستر لازم برای این عادی سازی و تشویق نزدیکی و سفر به اراضی اشغالی فلسطین به کار گرفت.

برای هر ناظری دشوار است که درباره صحت این نظریه یا عدم صحت آن با توجه به پنهانکاری شدید عربستان درباره سیاست ها و موضع گیری های مرتبط با این پرونده در این روزها، به قطع و یقین برسد. مضاف بر اینکه پادشاه عربستان سعودی بسیار کم حرف می زند و دیدارهای مستقیم نیز بسیار اندک انجام می دهد این در حالی است که ولیعهد نیز از مدت ها پیش و چه بسا بنابر دلایل امنیتی از انظار پنهان شده است و با مشت آهنین خود رسانه ها را هدایت می کند و هرکسی داخل خاندان حاکم یا در نهادهای دینی و رسانه ای جرأت کند و ساز مخالف در شبکه های اجتماعی بزند بازداشت می کند و اکنون تعداد زیادی از شاهزاده ها و علمای دینی هستند که به دلیل مظنون بودن یا حتی انتقاد در نشست های خصوصی پشت میله های زندان به سر می برند.

جایگاه رهبریت عربستان در جهان اسلام و عرب طی سال های اخیر به دلیل شبهات عادی سازی روابط با دولت اشغالگر و به دلیل جنگ یمن افول کرده است و رهبرانش می ترسند که هر گونه اقدام شان برای گام برداشتن در عادی سازی روابط با تن دادن به فشارهای آمریکا منجر به بحران هان های داخلی و از دست دادن«جاه و جلال» این کشور و اداره مطلق اماکن مقدسه در مکه و مدینه در سایه وجود رقابت شدید و رویکردهای قوی توسط کشورهای اسلامی که می خواهند این مدیریت را از این کشور بگیرند و به دنبال بهانه هایی در این زمینه هستند، از دست بدهند.

اگر روایت روزنامه آمریکایی یاد شده درست باشد که میان پادشاه عربستان و ولیعهدش اختلاف وجود دارد این مساله پیامدهای خطرناکی برای این کشور در آینده نزدیک دارد و چه بسا بر تغییرات غیرقابل انتظار در پیکره حکومت عربستان در هفته ها یا ماه های آینده بازتاب پیدا کند...و خدا بهتر می داند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.