سفر حسن روحانی به ونزوئلا با هدف تحویل سمت ریاست جنبش عدم تعهد به کاراکاس انجام شد و اگرچه از تعمیق روابط دوجانبه سخن رفت اما درگیری‌های داخلی ونزوئلا موجب شده فعلا نیکلاس مادورو میراث‌دار مسائلی باشد که او را در کاراکاس آشوب‌زده محبوس کرده است.


به گزارش جماران، آن‌ سوی اقیانوس‌های بی‌کران، در سرزمین رنگ و شادی و پایکوبی، معترضان در حال ورق‌زدن سرنوشت ونزوئلا هستند؛ یا سر‌راست‌تر بگویم، در حال تعیین سرنوشت نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور فعلی این کشور که ادامه‌دهنده همان خط هوگو چاوز است. آنها به برگزاری همه‌پرسی - به تشکیل مجلس مؤسسان و افزایش اختیارات رئیس‌جمهوری - اعتراض دارند؛ درحالی‌که دولت همچنان قصد دارد رفراندومی را که از پیش اعلام شده بود، برگزار کند. این رفراندوم برای بازنگری در قانون اساسی در حالی قرار است امروز برگزار شود که اپوزیسیون آن‌ را پیشاپیش تحریم کرده و انتظار می‌رود که ٢٠ درصد مردم این کشور نفت‌خیز در آن شرکت کنند؛ اما این پرده آخر از تنش‌ها در این کشور نیست. اپوزیسیون پر‌قدرت در این کشور، راه سرنگونی دولت مادورو را بلد است و این کشمکش پرالتهاب ادامه دارد. برای کشوری که تجربه اعتصاب‌های دو‌ماهه را نیز دارد، اکنون این التهاب چیز عجیبی نیست؛ اما ونزوئلا از آنجا برای ما اهمیت پیدا می‌کند که سالیانی نه‌چندان دور، یکی از میهمانان پر‌تردد تهران، رئیس‌جمهوری درگذشته‌اش یعنی هوگو چاوز بود. اکنون میزبان او یعنی محمود احمدی‌نژاد هم با گعده دوستانی که در نارمک و دانشگاه ایرانیان دور خود جمع کرده است و به صورت زیرپوستی این اعتراض را دارد که چندی پیش (٤ سال بعد از پایان کارش) صلاحیت او برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری تأیید نشد.  یکی از مهم‌ترین اقدامات محمود احمدی‌نژاد در عرصه سیاست خارجی، تلاش او برای تحکیم رابطه ایران و آمریکای لاتین بود. در بین کشورهای پرشمار آن منطقه، دیدگاه‌های چپ‌گرایانه هوگو چاوز موجب شد که عجیب به دل احمدی‌نژاد بنشیند. آن‌چنان که حتی مراسم بدرقه با پیکرش نیز از قلم سفرهایش به کاراکاس نیفتاد و حتی برای تسلی دل مادر چاوز، دقایقی سرش را بر شانه‌ گرفت؛ اما چاوز و احمدی‌نژاد هر دو از عرصه سیاست دو کشور رفته‌اند. محمود به نارمک، محله سکونت پیشینش، بازگشته و هوگو، درگذشته‌ است. معترضان در خیابان‌ راه را بر نفس‌های مادورو تنگ کرده‌اند و ایران فعلا نقش ناظر بی‌طرف را پیش گرفته‌ است؛ اما این هم پرده آخر نیست. 
در سال‌های تلاش برای تحکیم رابطه با ونزوئلا که از اواخر دولت اصلاحات آغاز شد، سرمایه‌های زیادی از ایران راهی ونزوئلا شد و زمینه‌هایی برای کار در این کشور فراهم آمد، تکلیف آنها چیست؟ بهتر است کمی به عقب بازگردیم. 
امضای جهانگیری، انتفاع احمدی‌نژاد 
بین ایران و ونزوئلا قرارداد جامع همکاری‌ای به امضا رسیده است که اتفاقا در دولت هشتم (دولت دوم سیدمحمد خاتمی) مورد رایزنی قرار گرفت. این قرارداد در تاریخ دهم شهریور ١٣٨٣ (٣١ آگوست ٢٠٠٤ میلادی) در تهران به‌عنوان «قرارداد جامع همکاری بین دولت جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بولیواری ونزوئلا» به امضای اسحاق جهانگیری، وزیر وقت صنایع و معادن و خسوس آرنالدوپرز، وزیر امور خارجه جمهوری بولیواری ونزوئلا، رسید. اسفند همان سال هم، موافقت‌نامه‌ای بین نمایندگان دو کشور امضا شد. لایحه همکاری بین دو دولت در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسید و همه مراتب و مراحل قانونی اندیشیده شد تا دو کشور به هم نزدیک شوند.  اگرچه دو کشور از دهه ٥٠ میلادی با هم ارتباط داشتند؛ اما گروه خونی هوگو چاوز برای مقامات ایرانی جذاب‌تر از پیشینیان بود. اندکی زمان لازم بود تا چاوز بر مشکلات داخلی کشور فایق‌ آید. کودتای نظامی سال ٢٠٠١، خرابکاری‌های نفتی و اعتصاب‌های عمومی موضوعاتی بود که چاوز توانست آنها را از سر بگذراند و حالا نوبت تحکیم دوستی‌ها در جهان بود. 
در همین راستا سیدمحمد خاتمی سه بار به ونزوئلا سفر کرد. یک سفر برای حضور در اجلاس اوپک، ‌یک سفر برای حضور در اجلاس سارن ١٥ و یک سفر هم برای راه‌اندازی خط تولید تراکتور‌سازی ایران در این کشور که یکی از اولین همکاری‌های اقتصادی دو کشور بود. 
حضور در کاراکاس میان آشوب و گاز اشک‌آور
همکاری اقتصادی بدون راهبرد سیاسی محقق نمی‌شد. اجلاس سران ١٥ در اسفند ٨٢ بعد از دو سال تأخیر سنگ محکی برای چاوز بود؛ درحالی‌که معترضان در مقابل سفارتخانه‌ کشورهایی که سرانشان قصد داشتند در این اجلاس شرکت کنند، تجمع کرده‌ بودند و در خیابان‌ها از سوی پلیس، گاز اشک‌آور زده می‌شد، سیدمحمد خاتمی راهی کاراکاس شد؛ درحالی‌که رؤسای برخی کشورها در آخرین دقایق، حضورشان در این کنفرانس را لغو کرده‌ بودند. یک تحلیلگر که سال‌هاست روابط دو کشور را بررسی می‌کند، می‌گوید آن اجلاس موجب شد که چاوز به این نتیجه برسد که روی ایران می‌تواند حساب کند و همکاری‌های اقتصادی دو کشور بعد از آن اوج گرفت. پروژه‌های اقتصادی بسیاری با همکاری دو کشور کلید خورد؛ سال ٨٣ شرکت تراکتور‌سازی ایران با مشارکت شرکت CVG ونزوئلا، فاز اول خط مونتاژ و تولید تراکتور را با ظرفیت پنج ‌هزار دستگاه در این کشور به بهره‌برداری رساند که سیدمحمد خاتمی رئیس‌جمهور وقت برای افتتاح آن به کاراکاس رفت. 
گفتمان رفاقت
محمود احمدی‌نژاد که راهی پاستور شد، میوه‌چین این درخت بود. او با چند موضوع مواجه بود که می‌توانست نتیجه معادله را به رفاقت با چاوز رقم بزند. سخن‌گفتن از عدالت و توزیع ثروت. احمدی‌نژاد مدعی این مفاهیم بود و چاوز هم درصدد تغییر وضعیت زندگی حاشیه‌نشین‌ها و زاغه‌نشین‌های کشورش. احمدی‌نژاد مدعی آمریکاستیزی و تغییر نظم جهانی بود و این را رسالت هرساله‌اش در نیویورک می‌دانست و اندیشه‌های چپ‌گرایانه چاوز نیز بر این باور بود. احمدی‌نژاد با تحریم‌های سخت و نفس‌گیر مواجه بود که دوستان کمی برای ایران باقی گذاشته ‌بود و چاوز آن‌قدر ریسک‌پذیر بود که در زمان تحریم بنزین ایران، به ما بنزین بفروشد. ایران درگیر مسئله هسته‌ای و اجماع جهانی در شورای حکام بود و دیپلمات‌هایش در حال رایزنی برای جلب یکی، دو نظر مخالف اجماع بودند که ونزوئلا با رفاقت‌هایش، نقش مخالف اجماع را ایفا کرد تا بالاخره تابوی «اجماع شورای حکام» شکسته شود و دولت ایران در داخل خود را موفق اعلام کند. فروش بنزین به ایران همراه با مخالفت با قطع‌نامه‌های شورای حکام درباره حقوق ‌بشر، تروریسم و مسائل هسته‌ای موجب می‌شد که اگرچه قطع‌نامه تصویب شود اما تنها عنوان اجماع از آن برداشته می‌شد که به نظر تیم احمدی‌نژاد کار شایانی می‌آمد. این را باید کنار سفرهای پرتعداد دو رئیس دولت گذاشت. احمدی‌نژاد شش بار به ونزوئلا سفر کرد که بار آخرش برای حضور در مراسم تشییع جنازه چاوز بود. هوگو چاوز رئیس‌جمهوری ونزوئلا در ١٤سالی که بر مسند ریاست‌جمهوری نشسته بود، ٩ بار به تهران، عسلویه و حتی مشهد سفر کرد. اولین سفر او به تهران در دوره دولت اصلاحات انجام شد. 
طلب‌ها و بدهی‌های ما
این سفرها و دیدوبازدیدها اهداف اقتصادی و تجاری بلندمدتی را دنبال می‌کرد که اکنون با ونزوئلای آشوب‌زده بعید است بتوان افق روشنی برای آن دید. برنده بازی شرکت‌هایی هستند که در دوره زمانی کوتاهی آنچه را در قرارداد برعهده‌شان گذاشته ‌شده بود، انجام و پروژه را تحویل داده و طلبشان را ستانده و از ونزوئلا خارج شده‌اند. اگرچه برخی شرکت‌های ایرانی این‌گونه بوده‌اند اما تعدادی از آنها هم تجربه خوشایندی از این همکاری اقتصادی در خاطر ندارند. اما از رهاورد آن همکاری، خطوط تولیدی در ونزوئلا راه‌اندازی شده که به دلیل بحران‌های سیاسی و اقتصادی این کشور رها شده و بلاتکلیف مانده است. اگرچه نباید تأثیر تحریم‌های فلج‌کننده بر پیشبرد اهداف اقتصادی در ونزوئلا را نیز نادیده گرفت. برخی از پروژه‌‌ها به دلیل تلاقی‌شان با تحریم‌ها قابل ادامه‌دادن نبود. 
پتروپارس دست از پا درازتر به خانه بازگشت
یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌هایی که قرار بود ایران به‌عنوان یک کشور نفتی در سرزمین برادر نفتی‌اش اجرا کند، مشارکت در بلوک نفت سنگین دوبوکوبی در ونزوئلا بود. پروژه‌ای که در دولت احمدی‌نژاد منشأ تبلیغات فراوانی از همکاری خارجی بر سر پروژه‌های نفتی بود درحالی‌که شرکت پتروپارس در فازهای ١، ٦ و ١٢ پارس جنوبی درگیر تحریم‌ها و کشمکش بر سر خرید تک‌تک قطعات بود، گروهی را برای مطالعه گسیل کمربند نفتی اورینوکو در ونزوئلا کرد. این شرکت توسعه ۲۶ میدان نفتی دوبوکوبی در ونزوئلا و ساخت سکوهای نفتی در این کشور را برعهده گرفت. قراردادها توسعه پیدا می‌کرد و پتروپارس دنبال توسعه فعالیت خود در این کشور، پروژه‌های بیشتری را برعهده می‌گرفت. اما شرایط آن‌چنان که باید مثبت پیش نمی‌رفت. قیمت تمام‌شده پروژه، نوسان پیدا می‌کرد و توجیه اقتصادی آن کم شد. افت میدان نفتی و کاهش میزان تولید، نفوذ آمریکایی‌ها و تغییر شرایط از سوی ونزوئلا موجب شد تجربه همکاری نفتی دو کشور بی‌نتیجه بماند. پروژه مدتی در تعلیق ماند و بعد تعطیل شد. همه اینها در کنار مشکل اقتصادی ونزوئلا چهره‌ای پیچیده پیدا کرد. سال ٢٠١٦ میزان بدهی شرکت ملی نفت ونزوئلا به رقمی بیش از ۱۳‌ میلیارد دلار رسید و در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. عباس تقی‌پورنیا، مدیر توسعه کسب و کار شرکت پتروپارس ماه گذشته در گفت‌وگو با «ایران‌پترولیوم» علت شکست پتروپارس در ونزوئلا را این‌گونه توضیح داده است: «به دلیل محدودیت منابع مالی ناشی از تحریم‌ها نتوانستیم منابع مالی اجرای این پروژه را تأمین کنیم».
خط مونتاژ رهاشده
سال ٨٩ قرار شد «ایران‌خودرو» و سایپا در ونزوئلا شرکتی مشترک راه‌اندازی و برای ونزوئلایی‌ها سمند و پراید مونتاژ کنند. اگرچه استقبال از این دو ماشین به‌ویژه سمند خوب بود اما با بدقولی ونزوئلایی‌ها بر سر پرداخت‌ها کشتی مونتاژ به گل نشست. چه آنکه کاراکاس از ابتدا با پیش‌پرداخت‌های هنگفت، سرمایه‌گذار ایرانی را جلب کرده‌ بود و حالا عدم پرداخت برای آنها قابل هضم نبود. یک مقام آگاه می‌گوید نزدیک به ١٥ تا ١٦‌ هزار دستگاه سمند و پراید تولید و فروخته شد و در مقطعی سود هنگفتی نصیب ایران شد. اما کاهش قیمت نفت موجب شد ونزوئلا هم با شکست اقتصادی مواجه شود و این پروژه‌ها نیز با مشکل مواجه شدند. 
کیسون برنده شد
دو شرکت خانه‌سازی در کاراکاس و شهرهای دیگر آن دست به خانه‌سازی زدند. این خانه‌سازی‌ها همراه بود با اجرای مسکن مهر در ایران که استقبال چندانی از آن نمی‌شد. اما زاغه‌نشین‌های ونزوئلا، از آپارتمان‌های ایرانی‌ساز راضی بودند. دولت ونزوئلا با کمک شرکت‌های خانه‌سازی ایران در حال اجرای اهدافش در تغییر سبک زندگی حاشیه‌نشینی مردم کشورش بود. شرکت «کیسون» در دو مرحله ٢٠‌ هزار واحد مسکونی در ونزوئلا ساخت و به‌موقع تحویل داد و از مشکلات اقتصادی ونزوئلا جست. حتی این پروژه جایزه بهترین شرکت بین‌المللی را در سال ٢٠١٢ گرفت و گفته می‌شود کیفیت ساخت‌وسازهایش راضی‌کننده بود. اما شرکت «خانه‌سازی ایرانیان» از هفت ‌هزار واحدی که برعهده گرفته، تنها توانسته سه‌هزارو ٥٠٠ واحد را تحویل بدهد و اکنون ادامه همکاری‌اش با این کشور با مشکلاتی مواجه شده است. یک مقام مطلع در این مورد گفت موضوع این پروژه در حال مذاکره است و هنوز مشخص نیست چگونه به پایان می‌رسد. چون دو طرف ادعاهای متفاوتی نسبت به موضوع دارند. 
صدرا  کشتی نساخت
شرکت کشتی‌سازی صدرا قرار بود چهار کشتی با مقیاس ١١٣‌ هزار تن برای ونزوئلا بسازد که با اینکه مبلغ هنگفتی از رقم قرارداد را به‌عنوان پیش‌پرداخت، دریافت کرده اما هنوز یک کشتی هم به طرف ونزوئلایی تحویل نداده است. این شرکت تحریم‌ها را علت این تأخیر اعلام می‌کند.  درحالی‌که ونزوئلا در دوران اعتصاب ٦٣روزه سال ٢٠٠٣، تجربه اعتصاب گاوداران و ریختن شیرها بر زمین و تعطیل لبنیاتی‌ها را دارد، دست به جلب همکاری خارجی در این زمینه زد. کارخانجات سوت ماشین و آٰرد ماشین در ونزوئلا ١٨ کارخانه تولید لبنیات و کارخانه تولید آرد راه‌اندازی کردند. عده این همکاری‌ها هم تا قبل از سال ٢٠١٠ به پایان رسیده است.  بانک ایران و ونزوئلا که سال ٨٧ با حضور احمدی‌نژاد و چاوز در خیابان احمد قصیر تهران افتتاح شد، هنوز یک مراوده بانکی با کاراکاس نداشته است. «به دلیل مشکلاتی از جمله عدم ارتباط کارگزاری و عدم درخواست از جانب آن کشور به علت پایین‌بودن حجم تجاری دو کشور» این بانک قصد دارد از فرصت برجام استفاده کرده و از بانکی دوملیتی به بانکی چندملیتی تبدیل شود. کشورهای آمریکای لاتین هنوز هدف این بانک هستند. یک مقام آگاه که نخواست نامش فاش شود، می‌گوید اغلب این پروژه‌ها در حالی از سوی شرکت‌های ایرانی گرفته شد که شرکت‌های بزرگ چینی و آلمانی و روس نیز دنبال آنها بودند اما عمده آنها با ترک مناقصه و به دنبال رفاقت سیاسی به شرکت‌های ایرانی واگذار شده است. اما اکنون می‌توان گفت همکاری اقتصادی ایران در ونزوئلا نیمه‌کاره و در حال کم‌‌شدن است. 
دولت یازدهم نیز از همکاری با آمریکای لاتین سخن گفت اما دیپلماسی این دولت آن‌چنان درگیر مذاکرات هسته‌ای و مسائل منطقه بوده که کمتر به این حوزه توجه شد. اگرچه معاون وزیر خارجه، وزیر خارجه و رئیس‌جمهور به آمریکای لاتین و ونزوئلا سفر کردند و در ملاقات‌هایشان از لزوم همکاری بیشتر سخن گفتند. سفر حسن روحانی به ونزوئلا با هدف تحویل سمت ریاست جنبش عدم تعهد به کاراکاس انجام شد و اگرچه از تعمیق روابط دوجانبه سخن رفت اما درگیری‌های داخلی ونزوئلا موجب شده فعلا نیکلاس مادورو میراث‌دار مسائلی باشد که او را در کاراکاس آشوب‌زده محبوس کرده است. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.