مومنی تاکید کرد: شهید بهشتی و استاد عالی نسب بصورت جدی و سیستمی قائل به اجرای بدون تنازل قانون اساسی به مثابه یگانه راه برون رفت از گرفتاری هایی کشور بودند. هر دو آنها در دوره بعد از تصویب قانون اساسی حداکثر تلاش خود را کردند که راه را بر برخوردهای نادرست و احیاناً فرصت طلبانه از قانون اساسی ببندند.

به گزارش جماران؛ در این گفت وگو فرشاد مومنی، برداشت هایی عمیق از راهبردها و کارکردهای اندیشه ای شهید آیت الله بهشتی و استاد عالی نسب در توسعه ایران امروز ارائه می دهد و به خوبی ما را با نقاط مشترک اندیشه ای دینی و علمی شهید بهشتی و استاد عالی نسب آشنا می سازد.

فرشاد مومنی با بیان اینکه فیلسوفان بزرگ علم عموماً معتقدند راه حل اصولی مواجه شدن با بحران ها، بازگشت به بنیان های اندیشه ای شکل دهنده آن است، گفت: مهمترین ویژگی بنیان های اندیشه ای شکل دهنده وضع موجود این است که از اصول و مبانی آرمان‌های انقلاب اسلامی فاصله گرفته اند، این فاصله گیری در چارچوب برنامه تعدیل ساختاری صورت گرفته و به شیوه های گوناگون بنیان های اندیشه ای شکل دهنده انقلاب اسلامی و آن توانایی های که برای اداره پر افتخار دوره جنگ، در نظام ملی ایجاد شده بود را تغییر داد و به سمت یک سلسله اصول و مبانی جدید حرکت کرد که این موارد را می توان جزء به جزء در زمان مناسب موضوع بحث قرار داد و نشان داد که این اندیشه های وارداتی غیر مبتنی بر بنیان‌های هنجاری و ارزشی ج

وی ادامه داد: برای برون رفت از این شرایط به همان اندازه که زیر ذره‌بین قرار دادن بنیان های اندیشه ای شکل دهنده ی وضع موجود ضروری است، بازنگری بنیادی روی اصول و جهت‌گیری‌های که انقلاب ما را پیروز کرد و باعث دفاع سرافرازانه از میهن شد، هم به عنوان بنیان های اندیشه ای شکل دهنده به وضع مطلوب ضروری است. تلاش ارزشمندی که شما در این زمینه انجام می دهید، در واقع ناظر بر این کار دوم است.

این استاد دانشگاه گفت: آن پیوند نمادینی که روزنامه عصر اقتصاد میان خطوط کلی اندیشه‌ی شهید بهشتی و استاد فقید میرمصطفی عالی نسب مورد توجه قرار داده است، به نظر من یک کار ابتکاری بسیار جذاب و مهم است. از زمانی که شهید آیت الله دکتر بهشتی از آلمان به ایران برگشتند تا پایان حیات پر برکت ایشان جلسات منظم و ارتباطات اندیشه‌ی بسیار نزدیکی میان این دو استاد وجود داشته است. شرح آن جلسات و مطالبی که فی مابین آنها رد و بدل شده‌، یک موضوع مستقلی است که می توان با تفضیل بیشتر درباره آن صحبت کرد تا درک درستی از چگونگی شکل‌گیری آن اندیشه‌های نجات‌بخش کشور داشته باشیم.

نقش آفرینی شهید بهشتی و استاد علی نسب در جلسات تنظیم جهت‌گیری‌های قانون اساسی

وی ادامه داد: بنیاد نشر اندیشه و آثار شهید آیت الله بهشتی مستنداتی را در اختیار دارد که نشان می دهد در جلسات تنظیم جهت‌گیری‌های قانون اساسی جمهوری اسلامی و جلسات تدوین مواضع حزب جمهوری اسلامی و همچنین جهت‌گیری‌های ناظر بر حل و فصل مشکلات اقتصادی کشور در دولت شهید رجایی، همواره دوعضو اصلی تمامی این جلسات شهید بهشتی و استاد علی نسب بودند. در این مستندات، به صورت جلسه های متعدد و کتاب‌های بسیار مهمی که در آن جلسات موضوع مطالعه مشترک گروهی بوده است نیز اشاره شده است.

این اقتصاددان با اشاره به اینکه کتاب «مبانی نظری قانون اساسی» یکی از برجسته ترین میراث های اندیشه باقی مانده شهید بهشتی است، گفت: در این کتاب شهید بهشتی یک وقوف روش شناختی را از خود به نمایش گذاشت که پرداختن به امر اقتصادی در اداره جامعه اسلامی به صورت انتزاعی و جدا از یک سلسله اصول و مبانی که سایه سنگین خود را بر روی کل عرصه‌های حیات جمعی انداخته باشد، امکان پذیر نیست. به همین دلیل برای این که درک اشخاصی مانند شهید بهشتی و استاد عالی نسب را از چرایی و چگونگی اتخاذ آن جهت‌گیری‌ها برای اداره اقتصاد کشور متوجه شوید، باید به اندیشه های آنها به صورت سیستمی نگاه کنید. در واقع آن جهت‌گیری‌های اقتصادی، ریشه در بنیان های اندیشه ای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و مناسبات بین المللی این دو استاد دارد و این موارد اساساً از یکدیگر قابل تفکیک نیستند.

وی ادامه داد: بنده این توفیق را داشتم که در محضر استاد عالی نسب ایده ها و نکته های را که ایشان و شهید بهشتی در مورد آنها به تفاهم رسیده اند را در مقطع های مختلف دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد باشم و این موارد از طریق آثار و اندیشه‌های شهید بهشتی و ایده های اثر بخش استاد عالی نسب که در دوران دفاع مقدس پیگیری می کردند، قابل ردیابی است.

تلاش شهید بهشتی و استاد عالی نسب در اجرای بدون تنازل قانون اساسی

مومنی تاکید کرد: شهید بهشتی و استاد عالی نسب بصورت جدی و سیستمی قائل به اجرای بدون تنازل قانون اساسی به مثابه یگانه راه برون رفت از گرفتاری هایی کشور بودند. هر دو آنها در دوره بعد از تصویب قانون اساسی حداکثر تلاش خود را کردند که راه را بر برخوردهای نادرست و احیاناً فرصت طلبانه از قانون اساسی ببندند. 

رئیس موسسه دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه پایه های فکری اقتصاد ملی در پرتو نگرش اسلام، در اندیشه‌های شهید بهشتی را می توان در میان آثار و کتاب‌های اقتصادی مهمی که از ایشان منتشر شده است، جستجو کرد، گفت: به ویژه کتاب جدید «نظام اقتصادی در اسلام» ( مبحث نظری و کاربردی) و همین طور کتاب «بانکداری, ربا و قوانین مالی اسلام» و کتاب «اقتصاد اسلامی» که در سال های ابتدایی بعد از شهادت ایشان انتشار پیدا کرد، برای درک بهتر اندیشه‌های شهید بهشتی قابل مراجعه است. در آثار اقتصادی ایشان به اضافه کتاب «بایدها و نبایدها» که موضوع آن امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن است و همچنین کتاب «حق و باطل از دیدگاه قرآن» و به ویژه کتاب «پیامبری از نگاهی دیگر»، خطوط اصلی و تصویری که شهید بهشتی از قانون اساسی ارائه داده است را می توان پیگیری کرد.

عدالت اجتماعی ،رکن اصلی اندیشه شهید بهشتی و استاد عالی نسب

وی افزود: شهید بهشتی در کتاب «پیامبری از نگاهی دیگر»، بحث قرآن درباره کرامت انسان را مطرح می کند و ترجمان عملیاتی این مساله در دوران جمهوری اسلامی به این صورت است که برای عینیت بخشی به کرامت انسانها، باید نظام اقتصادی جمهوری اسلامی به گونه ای تنظیم شود که افراد بتوانند با یک شیفت کار شرافتمندانه از عهده ی یک زندگی شرافتمندانه، برآیند. تمام دقت نظرها و نکته سنجی هایی که استاد فقید مرحوم میر مصطفی عالی نسب در دوران دفاع مقدس مورد توجه داشتند، یک رکن اصلی آن دیده بانی از همین اصل موضوع بود. شهید بهشتی هم در آثار خود به این نکته اشاره کردند که لازمه عینیت بخشی به کرامت انسانها این است که یک رکن دیگر در برپایی نظام اسلامی در مرکز توجه باشد و آن هم مساله عدالت اجتماعی است.

این اقتصاددان به بررسی اندیشه شهید بهشتی در مورد عدالت اجتماعی، پرداخت وگفت: شهید بهشتی مساله عدالت اجتماعی را علاوه بر اینکه یک امر اجتماعی می دیدند، آن را یک امر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هم می دانستند و تمامی این موارد را هم در بنیان های اندیشه ای عدل محوری می دیدند. شهید آیت الله بهشتی درباره عدالت اجتماعی تصریح می فرمایند؛ از دیدگاه اسلامی، عدل اخلاقی زیربنای همه انواع دیگر عدل است.

وی افزود: دیدگاه قرآن و سیره پیامبر و ائمه درباره عدل اخلاقی بسیار قابل اعتنا است و باید واکاوی های جدی تری در این مورد صورت گیرد.

مومنی با تاکید بر اینکه زیر بنای شکل دهنده به مناسبات معطوف به عدالت اجتماعی، عدل اخلاقی است، گفت: درچار چوب این دیدگاه با ابزارهای غیر پاک نمی شود آرمان پاکی را محقق کرد. این موارد در کلام امام علی علیه السلام در سیره پیامبر گرامی و در قرآن به شکل های مختلف ذکر شده است. کسانی می توانند رهروان صادق تحقق عدالت اجتماعی باشند که ابتدا ملکه عدل را در رفتار و گفتار خودشان متجلی کنند. اگر کسانی پیدا شوند که عفت کلام نداشتند و متعهد به خودداری از دروغگویی نبودند و به سهولت می‌توانستند ظلم یا فساد کنند اما در عین حال ادعا و شعار آنها هم عدالت‌خواهی باشد، با توجه به رکن بنیادی اندیشه ای عدالت اجتماعی از دیدگاه شهید بهشتی به سهولت می توان فهمید که آنهایی که این ویژگی‌های دارند و پرچم عدالت در دست گرفتند، صداقت ندارند و به لوازم عدالت اجتماعی عالم نیستند.

وی افزود: در صفحه ۷۸ کتاب «بایدها و نبایدها» که درباره امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن کریم است، شهید بهشتی بحث های بسیار خارق العاده ای می کنند راجع به اینکه فقط کسانی می توانند عدالت اجتماعی از دیدگاه قرآن را خوب درک کنند که عقل محور باشند و نه نقل محور. بحث های بسیار خارق العاده ای ایشان در این زمینه مطرح کردند که واقعا جای واکاوی دارد.

اسلام با علم و عقل شروع می‌شود و با وحی، تکامل پیدا می‌کند

این استاد دانشگاه تصریح کرد: شهید بهشتی عقل را پیامبر درونی انسانها معرفی می کند و می فرمایند؛ خداوند با در اختیار گذاشتن عقل برای انسان ها مسیری را باز کرده است که با تکیه بر عقل حتی در غیاب وحی هم می‌توانند بسیاری از امورات خود را به راحتی اداره کنند. شهید بهشتی در کتاب درخشان و منحصر به فرد «پیامبری از نگاه دیگر» درباره رابطه میان عقل، علم و وحی بحث های را مطرح کرده‌اند که جز منحصر به فرد ترین صورت بندی ها از موضع اسلامی درباره نوع رابطه میان این سه مؤلفه است. از نظر بهشتی اسلام با علم و عقل شروع می‌شود و با وحی، تکامل پیدا می‌کند

وی ادامه داد: شهید بهشتی درکتاب «بایدها و نبایدها» به صراحت می فرمایند؛ ما به عنوان مسلمان خودمان را جز عدلیه به حساب می آوریم و عدلیه از جنبه اندیشه ای کسانی هستند که در زمره ی مخالفان تعطیلی عقل هستند و در ادامه می فرمایند؛ اشاعره که معتقد به این بودند که در جهان زشت و زیبا خوب یا بدی وجود ندارد و ما باید چشم و گوش بسته باید ها و نبایدهای دین را انجام دهیم، دیدگاهشان هیچ نسبتی با اسلام حقیقی ندارد به دلیل اینکه در اسلام حقیقی پیامبر درونی یعنی عقل یکی از بزرگ ترین نقاط اتکاء انسانها برای اداره امور خودشان است.

عدل محوری از دیدگاه شهید بهشتی

وی افزود: شهید بهشتی در ادامه این بحث بیان می کنند که چگونه بنیان های اندیشه ای عدل محوری ترجمان نفی هرج و مرج فکری در زمینه ارزش های اخلاقی و اجتماعی است، یعنی همان بحثی که راجع به عنصر زیربنایی بودن عدل اخلاقی مطرح می فرمایند در اینجا به این صورت جلوه گر می شود. شهید بهشتی در ادامه می فرمایند؛ حتی این عدل محوری یک پیوند تمام عیاری با جهان پس از مرگ انسان ها و نظام باورهای ما دارد و کسی که به معنای اسلامی کلمه قائل به عدل است، نمی‌تواند انتظار پاداش های بدون عمل را در این دنیا و آخرت داشته باشد.

مومنی در ادامه گفت: شهید بهشتی در کتاب «سه گونه اسلام» و «بایدها و نبایدها» بیان می‌کند که از دیدگاه اسلام، قیامت به معنای تجلی گاه عمل انسان ها است. این دیدگاه را می‌توانید مقایسه کنید با دیدگاه افرادی که معتقد هستند عقل منزلتی ندارد و باید خرد را نادیده گرفت.صورت بندی هایی که آنها از رفتارهای مسلمانان ارائه می‌دهند این است که یک انسان مسلمان می‌تواند همه نوع گناهی انجام دهد و در یک مناسبت دینی خاصی اظهار پشیمانی کند و وارد بهشت شود. در حالی که شهید آیت الله بهشتی عمیقا بر این باور بودند که بهشت را به بها می دهند، یعنی اینطور نیست که اسلام از طریق عدالت اجتماعی اجازه دهد که ما دچار هرج و مرج فکری در زمینه‌ی ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی باشیم.

بنیان های اندیشه ای عدالت اجتماعی شهید بهشتی در قانون اساسی

این استاد دانشگاه به بنیان های اندیشه ای عدالت اجتماعی شهید بهشتی در قانون اساسی اشاره کرد و گفت: در چارچوب این طرز نگرش به عدالت اجتماعی، شهید بهشتی در زمان تدوین و تصویب قانون اساسی در بند دوم اصل چهل و سوم آن یک ابتکارات عملی را برای برپا کردن مناسبات عادلانه پی ریزی کرد. ایشان در کتاب شریف «اقتصاد اسلامی» بند ۲ اصل ۴۳ قانون اساسی را به عنوان نظریه وفور عوامل تولید مطرح کنند و در آنجا با جزئیات توضیح دادند که در چارچوب این رویکرد چگونه با موازین اسلامی به صورت عملیاتی در دنیای مدرن کنونی می‌توانیم از‌ ایجاد زمینه های استثمار انسان از انسان، جلوگیری کنیم. بنابراین یک حیطه بسیار جذاب و وسیع بحث این خواهد بود که در آثار شهید بهشتی که جلوه های خودش را در قانون اساسی منعکس کرده است، ببینیم چگونه نظام اسلامی با عدالت اجتماعی پیوند تمام عیار دارد و این عدالت اجتماعی وجوه اندیشه ای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن از وجه اقتصادی آن بسیار مهمتر است، بعد بر اساس آن مبانی اندیشه ای تکلیف جنبه اقتصادی هم مشخص می شود. از این زاویه و با آن مبانی زمانی که کتاب شریف «بانکداری ربا و مسائل مالی در اسلام» را مطالعه می کنید متوجه می شوید که آن سخت گیری ها که به نظر شهید بهشتی خداوند در قرآن مجید علیه ربا و مناسبات ربوی داشته، چگونه پیوند برقرار کرده است با عدالت اجتماعی. در این کتاب با جزئیات توضیح داده می شود که مبارزه با ربا و مناسبات مربوط به زایندگی پول، یک رکن بزرگ در اندیشه برپایی جامعه آرمانی اسلام است و در آن مبارزه با ربا جایگاه بسیار مهمی دارد.

مومنی در ادامه سخنان خود به حدیث «اتقوا فراسة المؤمن فانّه ینظر بنور الله» اشاره کرد وگفت: رسول اکرم (ص) می فرمایند؛ آنها که با نور خدایی به مسائل نگاه می کنند، می توانند نکته‌هایی را استخراج کنند که بشر با کوشش های بسیار ارزشمند تجربی و عملی خودش به تدریج به آنها می رسد.

وی افزود: در کتاب «بانکداری ربا و مسائل مالی در اسلام» شهید بهشتی با یک صورت بندی عقلگرایی منحصر به فرد حرمت ربا را مستقل از آن رهنمودهای مبتنی بر وحی در چارچوب تجربه های زندگی بشر در دوران مدرن، با استدلال های خالص عقلانی به تصویر کشیده است .

ماجرای توسعه و توسعه نیافتگی در ایران

این اقتصاددان به کتاب «صنعتی شدن و توسعه» اشاره کرد و گفت: در این کتاب «تام هیویت» در معرفی تجربه های توسعه روی این مساله تاکید می کند که هیچ تجربه موفق توسعه در قرن بیستم وجود نداشته، مگر اینکه راه را بر زایندگی پول بسته باشند، تعبیر امروزی آن این است که از طریق بستن مجاری زایندگی پولی ما هزینه فرصت مفت خوارگی را بالا ببریم و فقط در جامعه هایی که هزینه فرصت مفت خوارگی بالا رفته باشد، امکان توسعه وجود دارد. در این کتاب شیوه های اجرایی و عملیاتی این مساله را در تجربه کشور کره مطرح می کنند که چگونه «پارک چونگ هی» که آغازگر جریان توسعه در کره جنوبی بود، از طریق ملی کردن بانک‌ها راه را بر ربا خواری و زایندگی در مسیرهای غیر مولد بسته و امکان توسعه را در کره جنوبی فراهم کرده است.

رئیس موسسه دین و اقتصاد خاطر نشان کرد: در سال ۱۳۳۸ سازمان و برنامه بودجه و برای ایجاد مقدمات برنامه سوم عمرانی قبل از انقلاب، از یک گروه مهندسین مشاور از دانشگاه هاروارد جهت مشاوره و تدوین برنامه توسعه دعوت کرد، این گروه بعد از ترک ایران، ۴ جلد کتاب منتشر کردند و ارزیابی‌های خودشان را از ماجرای توسعه و توسعه نیافتگی در ایران شرح دادند. این چهار کتاب هیچ کدامشان در فاصله ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۷ امکان ترجمه و انتشار به زبان فارسی پیدا نکردند. دلیل این مسئله این بود که در آن کتاب ها خیلی شفاف درباره بستر های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مانع تراش در برابر توسعه در تاریخ پهلوی صحبت شده است.

با ساختار نهادی موجود محال است ایران توسعه پیدا کند 

مومنی تاکید کرد: با وجود اینکه نزدیک به ۶۰ سال از عمر این 4 جلد کتاب می گذرد؛ ولی هنوز آموزندگی های بسیار بزرگ برای فهم چرایی و چگونگی شکل گیری بحران های موجود در ایران، به کار می آید. در میان این چهار جلد کتاب به اعتبار موضوعی که اشاره کردم کتاب دیگری به نام «تأمین مالی صنعتی در ایران» "Industrial Finance in Iran" به همت «سید محمد بحرینیان» از طریق اتاق بازرگانی مشهد، ترجمه و انتشار پیدا کرده است. در این کتاب «ریچارد بندیکت» که یکی از اعضای گروه تدوین برنامه سوم عمرانی قبل از انقلاب است، در سال 1338 ‌بیان می کند، ایران محال است توسعه پیدا کند. حالا شما مناسبات بین ایران و آمریکا را در آن زمان در نظر داشته باشید و اینکه این فرد از مطرح ترین و معتبرترین دانشگاه آمریکا، دانشگاه هاروارد آمده جهت مشاوره به حکومت پهلوی ولی در این کتاب به صراحت نوشته است که محال است ایران توسعه صنعتی پیدا کنند. «ریچارد بندیکت» در مقام استدلال در این زمینه می‌گوید؛ ایران نمی‌تواند توسعه پیدا کند به دلیل اینکه ساختار نهادی موجود اجازه می دهد که از طریق تجارت پول (از تعبیر سوداگری بر روی پول استفاده کند) و از طریق سوداگری مستغلات، به برخورداری های بزرگ، بی زحمت و بدون ریسک دست پیدا کند. تا زمانی که از طریق این شیوه ها مفت خوارگی در ایران رایج است کسی زحمت حرکت به سمت تولید صنعتی مدرن را به خودش هموار نخواهد کرد و اگر هم به سمت تولید برود بیشتر تمایل به مونتاژ کاری پیدا خواهد کرد. این نظر نزدیک به ۶۰ سال پیش بیان شده است، ولی همچنان می تواند برای توضیح بحران های کنونی ایران موضوعیت داشته باشد.

جایگاه ویژه رباخواری در ایران

مومنی در ادامه به کتاب مقدمه ای بر اقتصاد ایران اثر«عباس شاکری» اشاره کرد و گفت: این کتاب یکی از درخشان ترین کتاب ها درباره اقتصاد ایران طی ۵۰ سال گذشته است. دکتر شاکری در این کتاب نشان می‌دهد، از دوره 1372 تا 1394 در حالی که تحولات (CPI) شاخص قیمت مصرف کننده که با آن نرخ تورم را اندازه گیری می کنند، نشان دهنده این است که سطح قیمت های در ایران ۳۷ برابر شده، شاخص خلق ارزش از طریق سوداگری روی مستغلات، مسکن و زمین در ایران ۱۰۷ برابر شده است. تا همین امروز هم چنان آن حرفی که «ریچارد بندیکت »زده است، موضوعیت دارد و هنوز هم ساختار نهادی در ایران اجازه می‌دهد که افراد از طریق رفتارهای سوداگرانه و غیرمولد زمین بازی و خرید و فروش سوداگرانه مسکن بتوانند پول های بسیار بزرگ، بدون زحمت و بدون ریسک به دست بیاورد. عیناً شبیه این مساله را دکتر شاکری در زمینه تجارت پول در ایران را در کتاب «مقدمه ای بر اقتصاد ایران» محاسبه کردند و نشان دادند که متاسفانه تجارت پول که بیان محترمانه است برای فعل کثیف رباخواری هنوز در ایران جایگاه بسیار رفیعی دارد و طبیعتاً تا زمانی که از این شیوه ها بتوان کسب درآمد بدون زحمت و بدون ریسک کرد، کسی به سمت تولید صنعتی مدرن نمی‌رود. دقیقا به همان شکلی که «ریچارد بندیکت» مطرح کرده است. اگرکسانی هم به سمت تولید حرکت کنند، سراغ مونتاژکاری می رود که در واقع در آنجا تولید به محملی تبدیل می‌شود، برای کسب درآمد از طریق واردات.

رئیس موسسه دین و اقتصاد در ادامه به مطالعه «سید محمد بحرینیان» در صنعت خودروسازی ایران اشاره کرد و گفت: اگر نظام تصمیم گیری اقتصاد ایران فقط به این مطالعه توجه کند، می‌تواند از چرایی و چگونگی شکل گیری بحران های گسترده و عمیق در حیطه اقتصاد ایران رمزگشایی کند. بحرینیان نشان داد که در میان کل خودروسازهای ایران، آن خودروساز هایی که در معرض ورشکستگی و زیان انباشته بالا قرار دارند که به سمت عمق بخشی به ساخت داخل حرکت کردند و خودروسازهای سود ده، خودروسازهای مونتاژکاری هستند. بالاترین سطوح سودی هم دقیقاً تناسب دارد با بالاترین سطح وابستگی به واردات قطعات از خارج کشور یعنی یک مونتاژکاری کامل.

کارنامه پرافتخار اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی

این اقتصاددان با تاکید بر اینکه هنوز هم بنیان های اندیشه ای شهید بهشتی و استاد عالی نسب قدرت توضیح دهندگی مسائل کشور را دارد، گفت: درباره اینکه چرا کشتی اقتصاد ایران به گل نشسته است، شهید بهشتی بنیان‌های اسلامی این مسئله و استاد عالی نسب بنیان‌های علمی مساله را صورت‌بندی نظری کردند. از طریق ردگیری دقت نظر و حساسیت های شهید بهشتی و استاد عالی نسب، دقیقا می‌توان متوجه شد که پر افتخار ترین دستاوردهای تاریخ اقتصادی ۵۰ ساله اخیر، مربوط به دوره جنگ می باشد.

مومنی به کارنامه اقتصادی دوران جنگ تحمیلی اشاره کرد و گفت: شکل بسیار گسترده کارنامه اقتصادی آن دوران در کتاب «میر نامیرا» جمع آوری شده است. این کتاب یک کار پژوهشی است که در موسسه مطالعات دین و اقتصاد انجام گرفته که مبانی نظری و اصول جهت گیری هایی که استاد فقید عالی نسب در دوران دفاع مقدس پیگیری می کردند و هم کارنامه عملی آن جهت گیری ها، علی رغم شرایط جنگی مطرح شده است. در این کتاب نشان دادیم که چگونه است که در طی سال های دفاع مقدس در اقتصاد ایران چنین کارنامه‌ پر افتخاری رقم خورده است، که نسبت به دوره مشابه خودش در دوره پهلوی و دوره بعد از پایان جنگ بسیار موفق تر بوده است. متاسفانه ما شاهد این بودیم که در دوره بعد از پایان جنگ مسئولان اقتصادی وقت کشور ایران به سمت فاجعه تعدیل ساختاری حرکت کردند.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه سخنان خود به کتاب «اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی» اشاره کرد و گفت: این کتاب که توسط یکی از موسسه های پژوهشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۸۷ منتشر شد است از نظر جمع آوری آمار و اطلاعات و امکان پذیر کردن مقایسه های بین زمانی، کتاب بسیار ارزشمندی است. اگرچه از نظر بنیه تحلیلی نزدیک به صفر است و مولفان این کتاب به دلیل محصوریت و محدودیتی که داشتند مطلقاً وارد تحلیل ماجرا نشدند، ولی از نظر جمع آوری شواهد قابل قبول است.

وی ادامه داد: با توجه به شواهد کتاب «اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی»، برای اینکه مشخص شود اقتصاد جنگی را با اتکا به مردم چگونه می شود اداره کرد، خوب است مقایسه ای کنیم تغییرات تعداد کارمندان دولت فرانسه در جنگ جهانی و تعداد کارمندان دولت ایران در جنگ تحمیلی. تعداد کارمندان دولت فرانسه از حدود ۷۰۰ هزار نفر در سال 1939 به حدود ۲ میلیون نفر در سال ۱۹۴۵ رسیده است(تا پایان جنگ جهانی دوم)، یعنی تقریباً در یک دوره هفت ساله تعداد کارمندان نزدیک به ۳ برابر شده است. دقت داشته باشید که فرانسه در آن زمان یک کشور توسعه یافته و ترتیبات نهادی آن مبتنی بر آزادی اقتصادی بود. اما در زمان شروع جنگ در ایران تعداد کل کارکنان دولت یک میلیون و شصت هزار نفر بود و در پایان جنگ تعداد کارکنان دولت به 1 میلیون و ۴۹۲ هزار نفر رسید. با وجود اینکه تعداد کارکنان فرانسه سه برابر شد، اما در ایران کمتر از ۵۰ درصد رشد داشته است، یعنی در تجربه ایران رشد کارکنان دولت در زمان جنگ کمتر از فرانسه بوده است.

 توجه استاد عالی نسب به منافع فرودستان و تولیدکنندگان

وی افزود: در دوره جنگ بر اساس موازین اسلامی به کرامت انسانها اهمیت داده می شد و مردم با یک شیفت کار شرافتمندانه می‌توانستند از عهده هزینه‌های یک زندگی شرافتمندانه بربیایند. همچنین با راهنمایی های استاد فقید میر مصطفی عالی نسب اعتماد تولید کننده‌ها به دولت در بالاترین سطح قرار داشت و منافع تولیدکنندگان و فرودستان به منافع رانت خوار ها و واردات کنندگان ارجحیت بیشتری داشت که در نتیجه شاهد این بودیم که در دوره جنگ بی سابقه ترین پیوندهای مبتنی بر اعتماد بین دولت و مردم وجود داشت. در دوران دفاع مقدس آنقدر بار فعالیت های داوطلبانه مردم در زمینه بر عهده گرفتن مسئولیت های دولت بالا بود که ما حتی در مقایسه با کارنامه فرانسه متوجه می شویم که در ایران چه رکورد افتخار آمیزی ثبت شده است

این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود به راهکارهای برون رفت از بحرانهای کشور اشاره کرد و گفت: پیشنهاد ما این است که بیایید از بنیان های اندیشه ای اسلامی و علمی اداره اقتصاد کشور در دوران دفاع مقدس رمز گشایی کنید، و آن بایدها و نبایدهایی که در آن دوره رعایت شده است را در دستور کار قرار دهید. یقین داریم که ایران می‌تواند نجات پیدا کند و از این بحران‌ها با سربلندی بیرون بیاید. اما اگر مناسبات همانی باشد که در چارچوب برنامه تعدیل ساختاری مشاهده کردید، یعنی رونق دهی به رانت و فساد تحت عنوان آزادی اقتصادی ایران، اگر این مسیر را ادامه دهد به یقین دائماً بر گستره و عمق مشکلات افزوده خواهد شد.

جنگ روانی غیر مولد ها علیه استاد عالی نسب

مومنی با تاکید بر اینکه مسیری که در دوران دفاع مقدس طی شد، به ویژه تحت راهنمایی های استاد فقید عالی نسب یک مسیر سخت، سرشار از رنج، مبارزه و خون دل خوردن بود، گفت: زمانی که استاد عالی نسب روی اقتصاد ملی، عدالت اجتماعی و کرامت انسانها پایمردی می کردند طیف غیرمولد به سمت کارهای کثیف غیر اخلاقی هم حرکت می کردند و اقدامات دولت در دوران دفاع مقدس برچسب سوسیالیستی می زدند و انواع اقسام جنگ روانی و اتهامات را علیه آقای مهندس موسوی وتیم اقتصادی ایشان درآن زمان به کار می‌بردند، اما زمانی که محک تجربه به میان می آید وما دست اوردهای عملکردی اقتصاد ایران، در دوران جنگ را با دوره های مشابه قبل و بعد خودش مقایسه می کنیم، می ‌بینیم که این جهت گیری ها همه مبتنی بر اسلام و قانون اساسی بود و اگر هم پوشانی هایی هم با سوسیالیسم دارد، اصالت با سوسیالیسم نیست بلکه اصالت با اسلام است. اسلام به حکم آنکه به عدالت اجتماعی اهمیت می‌دهد و برای آن یک جایگاه منحصر به فرد قائل است، ناگزیر گرایش های اجتماعی قدرتمندی در آموزه اسلامی وجود دارد.

اهمیت توجه به حقوق مالکیت در دولت دفاع مقدس

وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس، امنیت حقوق مالکیت هم در بهترین شرایط نسبت به دوره مشابه قبل و بعد خودش قرار داشت. علیرغم شرایط جنگی به اعتبار اینکه در دولت مهندس موسوی تا این اندازه به امنیت حقوق مالکیت بها داده می‌شد، پس باید به آنها برچسب لیبرالی هم بزنند، اگر چنین برچسبی بزنند آن وقت بی مایگی هر دو برچسب آشکار می شود، چون آن اهتمامی که به حقوق مالکیت اشخاص در دوران جنگ تحمیلی وجود داشت، مبتنی بر آموزه اسلامی بود و ربطی به سوسیالیسم نداشت.

 عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: مگر جز این است که تحت تعالیم پیامبر گرامی و ائمه معصوم گفته می‌شود که اگر انسان مسلمانی در دفاع از مایملک شخصی خود کشته شود، شهید است. بنابراین اگر ما به مالکیت خصوصی اهمیت می‌دهیم و حقوق مالکیت را گرامی می داریم، این تحت تاثیر آموزه‌های سوسیالیستی نیست بلکه کاملاً اسلام را به عنوان یک سیستم در نظر می گیریم که وقتی جنبه اجرای عملیاتی پیدا می کند، در قالب قانون اساسی جلوه گر می شود. زمانی که شما به سمت اجرای بدون تنازل قانون اساسی حرکت می کنید یعنی بر اساس موازین اسلامی هم عدالت اجتماعی برای شما بسیار حیاتی و غیر قابل صرف نظر کردن می‌شود و هم تعریف و تضمین اجرای کارآمد حقوق مالکیت اشخاص و این به نظر من نیازمند آن است که در یک موقعیت دیگری شرح مبسوط تری بدهیم از خون دل هایی که استاد فقید آقای عالی نسب و جناب آقای مهندس موسوی می خوردند و مثل سربازان راستین اسلام از مرزهای عقیدتی و عملی اسلامی در پرتو قانون اساسی دفاع می کردند و خداوند به آنها این توفیق را داد که علیرغم شرایط جنگی و پیچیدگی‌های بسیار شدیدی که اوضاع در آن زمان داشت، چنین کارنامه پرافتخاری رقم بزنند. من این را میراث اندیشه ای دینی و علمی شهید بهشتی و استاد فقید مصطفی عالی نسب می‌دانم که با همت و پایمردی آقای مهندس موسوی جنبه اجرایی و عملیاتی پیدا کرد و امروز هم مایه مباهات و افتخار جمهوری اسلامی است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 1206288
  • منبع: عصراقتصاد
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.