امام خمینی(س) مخالف اعمال خشونت به عنوان یک ابزار بودند و ریشه این گرایش بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران را می‌توان در قرآن یافت.

به گزارش جماران، معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) قصد دارد ضمن برگزاری همایش بین‌المللی «قرآن و امام خمینی(س)»، به بررسی موضوعاتی نظیر اصول، مبانی و روش تفسیری قرآن از منظر امام خمینی(س) و جایگاه و نقش قرآن در اندیشه نظری و سیره اجتماعی و سیاسی امام خمینی(س) بپردازند. در همین راستا، در یادداشت ذیل، نوع مواجهه امام با مفهوم خشونت و خشونت‌ورزی و ریشه‌های قرآنی آن مورد بررسی قرار می‌گیرد.

مبنای قرآنی خشونت‌ستیزی امام خمینی(س)
امام خمینی(س) رهبر انقلاب اسلامی ایران، بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده است، فکر ایشان ابعاد فراوانی دارد و این ابعاد را در بخش‌های عرفانی، فلسفی، فقهی، اخلاقی، تفسیری می‌توان مورد بررسی قرار داد، اما آنچه ایشان را متمایز می‌کند اتکای ایشان به قرآن در عمل اجتماعی و سیاسی است. برداشت ایشان از قران برداشتی مبتنی بر علم اسلامی و جها‌نبینی ویژه‌ بوده است که در مقاله حاضر به آن پرداخته نخواهد شد، آنچه این نوشتار در پی بیان آن است، نشان دادن مبنای قرآنی خشونت‌ستیزی امام خمینی(س) است.
با توجه به شرایط امروز جهان اسلامی و ترویج اسلام‌هراسی توسط رسانه‌های غربی، توجه به رویکرد‌های انسانی، عقلانی و قابل دفاع اسلام در زمینه‌های سیاسی، اخلاقی و فرهنگی می‌تواند خط بطلانی باشد بر آنچه از اسلام معرفی می‌شود و اسلام نیست. نگاهی دقیق‌ به اندیشه امام خمینی(س) که نظام جمهوری اسلامی ایران از آن منبعث شده است به عنوان الگویی اسلامی برای حکومت و تدبیر جهان انسانی، خبر از آن می‌دهد که آنچه به عنوان اسلام‌هراسی ترویج می‌شود در آن جایی ندارد.
نفی خشونت به عنوان یکی از این محورها و ابعاد در نظام جمهوری اسلامی یادگاری از بنیانگذار فقید آن است. این مساله در اندیشه امام خمینی(س) ریشه در اندیشه قرآنی ایشان دارد. ایشان به عنوان فقیهی مفسر، اندیشه‌هایی خشونت‌ستیزانه بر مبنای آیات الهی داشتند که می‌توان آن را در انسان‌شناسی ایشان دید. همچنین دیدگاه ایشان نسبت به واژه رحمت و جایگاه آن در قرآن موید چنین رویکردی است. در این میان رویکرد نفی خشونت توسط امام خمینی(س) مطلق نبوده و ایشان اسلام را با منطق درونی اعتدالی آن در نظر گرفته‌اند. از سویی دیگر توجهات امام خمینی به رفع نزاع در میان مسلمانان و تاکید ایشان بر روش‌های مبتنی بر ملایمت در مبارزه سیاسی و اداره دولت خواستگاه‌هایی قرآنی دارد. در ادامه این نوشتار تلاش شده است تا در این زمینه اشاراتی تفصیلی صورت گیرد.

مراد از نفی خشونت
خشونت را استفاده از زور فیزیکی به منظور قراردادن دیگران در وضیعتی بر خلاف خواست و ارده خودشان تعریف کرده اند و مراد از نفی خشونت در نوشتار حاضر مخالفت با آغاز به خشونت و یا توصیه خشونت برای نیل به اهداف است. در این معنا خشونت به عنوان ابزار نفی شده است اما به عنوان چیزی که در وضعیت ضرورت باید به‌کار گرفته شود، نفی نمی‌شود. در این معنا خشونت به عنوان راهی اخلاقی نفی می‌شود و نه به عنوان راهی ناگزیر. مراد از نفی خشونت در اندیشه قرآنی امام خمینی(س) فرازهایی در اندیشه امام است که در مقابل افراط، خشونت، تعارض وجود دارد و این‌ها به نوعی ریشه از قرآن است.

انسان شناسی قرآنی مبنای نفی خشونت(ع) از دیدگاه امام خمینی(س)
خشونت مبتنی بر نوعی از انسان‌شناسی غیرعادلانه است. در یک رفتار خشونت‌آمیز فرد خشن خود را برتر از دیگری می‌داند و این خودبرتربینی می‌تواند مبنایی بر خشونت باشد. نگاهی به ایدئولوژی حزب سوسیال ناسیونالیست آلمان خبر از این پیوند می‌دهد، آلمانی‌های نازی که خود را برترین قوم در جهان می‌دانستند، محق بودند که اسلاو‌ها، یهودیان، معلولان و ... هر فرد انسانی را که از نظر خود غیر انسان می‌دانستند از صحنه روزگار حذف کنند.
انسان‌شناسی رهبر انقلاب اسلامی ایران، اما مخالف چنین انسان‌شناسی است. این انسان‌شناسی که منبعث از آیه‌ای از قرآن است، همه انسان‌های را برابر می‌داند. امام خمینی(ره) ملاک ارزش و برتری انسان‌ها را نزد خداوند متعال نه بر مبنای رنگ، نژاد، جنسیت و قوم خاص که تقوای الهی می‌دانستند ایشان در همین راستا می‌فرمایند: اسلام با صراحت می‌گوید که آنی که پیش خدا کرامت دارد، آدم متقی است؛ آدمی است که روشش صحیح باشد، تقوا داشته باشد، فاسد نباشد، مفسد نباشد و نسبت به همه عرب و عجم و کُرد و تُرک و اینها به طور علی‌السوا به همه نظر دارد. انسان‌شناسی الهی امام خمینی(ره) انسان را از آن روی که انسان است برای رسیدن به رستگاری برابر می‌داند. در جایی دیگر و به مناسبتی دیگر ایشان این نکته را خاطر نشان کرده و فرموده‌اند که «خدای تبارک و تعالی به طبقات نگاه نمی‌کند که این طبقه بالاست، این نخست‌وزیر است، این اعلی‌حضرت همایونی است، این نمی‌دانم چه است، این سردار است، نزد خدای تبارک و تعالی، اینها هیچ مطرح نیست. در اسلام، تقوا مطرح است. آنکه تقوا دارد، هر که تقوایش زیادتر است، پیش خدا کرامتش زیادتر است. با نگاهی به قرآن می‌توان ریشه چنین دیدگاهی را در قرآن جست. ایشان در مطالب بسیاری در قالب سخنرانی، نامه و ... که نمونه‌های از آن اشاره شد از زبان اسلام سخن می‌گویند، این ادعا می‌تواند با استنادات قرآنی تایید و یا رد شود. می‌توان با نگاهی به قرآن بخشی از این استنادات را یافت، برای مثال می توان بیانات ایشان را تعبیر دیگری از آیه ذیل دید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ: اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى‏‌تردید خداوند داناى آگاه است»(حجرات، 13).
بر اساس مفاد این آیه می‌توان دریافت که انسان‌ها چه از لحاظ جنی و چه لحاظ قوم و یا هر ملاحظه‌ این‌چنینی نزد خداوند برابرند و تنها‌ تقوای الهی یکی از معیارهای ارزشمندی انسان عنوان شده است به بیان دیگر به مؤمنان خطاب شده است که آنها از رذایل اخلاقی برحذر نیستند و تنها وقتی می‌توانند به کرامت نزد خداوند شناخته شوند که تقوا پیشه گیرد. به بیان دیگر ارزش انسان به زن یا مرد بودن، رنگ خاصی داشتن نیست و انسان‌شناسی‌های مبتنی بر نژاد و قبیله مورد نقد و نفی واقع شده است.
با تاکید بر همسانی انسان‌شناسی امام خمینی(ره) با آیات متعددی در قرآن می‌توان نتیجه گرفت که ایشان در طرح مدعای خود مبنی بر طرح انسان‌شناسی مبتنی بر برابری بر اساس موازین قرآن حرکت کرده و می‌توان جهان‌بینی او را اسلامی دانست.

آغاز قرآن با تاکید بر سبقت رحمت بر غضب است
امام خمینی(ره) معتقد بودند که رحمت حق تعالی بر غضب او سبقت دارد، ایشان این آموزه را نیز به قرآن مستند می‌کنند. اشاره ایشان به وجود عنصر رحمت در آغاز قرآن استدلالی قرآنی به نفع رحمت است. البته ایشان این اعتقاد را به معنای نبود غضب در فعل الهی نمی‌داند. ایشان کلید و آغاز قرآن را نشانی بر این حقیقت دانسته و می‌گویند:
«اسم رحمان و رحیم، و در تکرار رحمان و رحیم، قرآن آغاز شده است. خداوند به همۀ بندگان خودش رحمت دارد و همین رحمت، موجب ایجاد بندگان و فراهم کردن اسباب رفاه و بندگی آنها است و همین رحمت، موجب فرستادن انبیای بزرگ است. رحمت خدا اقتضا دارد که بندگان خدا را هم در دنیا و هم در آخرت به سعادت برساند. تمام اسباب سعادت را ـ مادی و معنوی ـ فراهم فرموده است. بندگان خدا با اسم «رحمان» و با اسم «رحیم» موجود شدند، و ادامۀ حیات در دنیا و آخرت می‏دهند و در عین حال که رحمت حق تعالی سبقت دارد بر غضب، لکن اگر چنانچه اقتضا بکند و مردم قدر رحمت حق تعالی را نداشته باشند و تخلف از فرمان حق تعالی بکنند و موجب فتنه و فساد بشوند، باب رحمت نیم بسته شود و باب غضب باز شود.»
نفی خشونت نسبی
این عبارات امام خمینی با تاکید بر جایگاه رحمت در قرآن و آغاز‌ کتاب‌الله با رحمت به معنای نفی غضب و خشونت نیست. اولویت با رحمت و ملایمت است و اندیشه قرآنی امام خمینی این مطلب را بیان می‌کند اما هیچگاه امام خمینی(ره) غضب و یا خشونت را به صورت مطلق نفی نکرده است. از این رو می توان نتیجه گرفت که نفی خشونت در نزد امام خمینی(ره) نسبی است و این گفتمان با گفتمان اسلام رحمانی متفاوت است.
پیغمبر اکرم (صلی‏اللّه‏ علیه و آله و سلّم) نبی رحمت بود و با مردم به رحمت رفتار می‏فرمود و همان رحمت بود که مردم را هدایت می‏کرد و برای مردم غصه می‏خورد. برای اشخاصی که در ضلالت بوده‏اند، به واسطۀ رحمتی که داشت متأثر بود ولی وقتی که ریشه‏هایی را می‏دید که اینها مشغول فساد هستند و ممکن است که فساد آنها به فساد اُمّت منتهی بشود و اینها غده‏های سرطانی بودند که ممکن بود جامعه را فاسد کنند، در عین حالی که نبی رحمت بود، باب غضب را باز می‏کرد. یهود بَنی‌قُرَیْظه، همان کاسب‌هایی که الآن هم دنبالۀ آنها صهیونیست‌ها هستند و فاسد، بعد از آنکه ملاحظه فرمود اینها فاسد هستند و موجب فساد می‏شوند، امر فرمود تمام آنها را گردن زدند؛ این مادۀ سرطانی را از بین برداشتند. امیرالمؤمنین (سلام اللّه‏ علیه) با آن همه عطوفت، با آن همه رحمت، وقتی که ملاحظه فرمود خوارج مردمی هستند که فاسد و مُفْسِد هستند، شمشیر کشید و تمام آنها را، الاّبعضی که فرار کردند، از دم شمشیر گذراند. در وقت رحمت، رحمت؛ و اگر کسانی لایق رحمت نباشند، انتقام و غضب».

قرآن و منع نزاع
به نظر می‌رسد خشونت در راستای نگاهی رخ می‌دهد که اصل را بر نزاع نهاده است. می‌توان نگاه نزاع بنیان را شاکله اصلی خواند که به خشونت منجر می‌شود. در همین راستا امام خمینی(ره) علت خشونت و نزاع در بین مسلمانان را به دوری از قرآن و مهجوریت کتاب‌الله در بین مسلمانان نسبت می‌دهد: «قرآن و اسلام مهجور و مظلومند؛ برای اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسائل مهم قرآنی و مسائل مهم اسلامی یا بکلی مهجور است و یا برخلاف آنها بسیاری از دولت‌های اسلامی قیام کردند. از مسائل مهم سیاسی قرآن دعوت به وحدت و منع از اختلاف است ـ با تعبیرهای مختلفی که در قرآن کریم هست ـ منع تنازع بین مسلمین و سران مسلمین است که نکته‏‌اش را هم فرموده است که «لاتَنازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم». ما بررسی کنیم به اینکه آیا این دو اصل مهمی که دو اصل سیاسی مهم اسلامی است، در بین مسلمین چه وضعی دارد. آیا مسلمین اعتنایی کرده‏‌اند به این دو اصل؟ و آیا تبعیتی کرده‏‌اند از این دو اصل مهمی که اگر اطاعت از آن بکنند، تمام مشکلات مسلمین حل می‏شود و اگر اطاعت نکنند فشل می‏‌شوند و رنگ و بویشان از بین می‌‏رود؟»
همراهی رحمت و شدت در قرآن به صراحت مطرح شده است: «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ: مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ: محمد [ص] پیامبر خداست و کسانى که با اویند بر کافران سختگیر [و] با همدیگر مهربانند.» (فتح، 29) رحمت و نفی‌خشونت در قرآن نیز به صورت نسبی و محدود عنوان شده است.

ریشه قرآنی تاکید امام خمینی(س) به ملایمت در مبارزه سیاسی
ایشان در مبارزه سیاسی به ملایمت تاکید داشتند. توجه به شرایط دوران ستم‌شاهی و آگاهی امام خمینی از وضعیت نامطلوب موجود و تاکید بر آرمانی قرآنی ایشان را به سوی مخالفت با رژیم طاغوت و مبارزه سیاسی کشاند. علاوه بر این که کل این حرکت در راستای بازگشت به قرآن ارزیابی شده است، راهکارهای و تاکتیک‌های این مبارزه سیاسی در نزد ایشان را نیز می‌توان قرآنی دانست.
راهکار امام خمینی(ره) در مبارزه سیاسی نیز مبتنی بر نفی خشونت و تاکید بر ملایمت بود. ظلم از نظر امام خمینی قابل تحمل نبود و از همین رو بود که ایشان به سوی سوی مبارزه‌ای سیاسی حرکت کردند. اما در در همین راستا رویکرد امام خمینی(ره) مبتنی بر نفی خشونت بود، اوج چنین رویکردی را در نفی خشونت از سوی ایشان می‌توان دانست. رهبر انقلاب اسلامی در هنگام ترور منصور توسط فداییان اسلام از تایید این حرکت خودداری کردند. ایشان معتقد بودند که امام خمینی در جایی می‌گوید شما مطمئن باشید که ملت ما مسلم است و مسلم ترویست نیست (صحیفه امام، ج11، ص 77 و 78)
امام خمینی(ره) در همین راستا می‌فرمایند: «در مسائل، ملایمت و جهت رحمت بیشتر از جهت خشونت تأثیر می‌کند. من در زمان اختناق رضاخانی وقتی در مدرسه فیضیه صحبت می‌کردم آن گاه که از جهنم و عذاب الهی بحث می‌کردم همه خشکشان می‌زد ولی وقتی از رحمت حرف می‌زدم می‌دیدم که دل‌ها نرم می‌شود و اشک‌ها سرازیر می‌گردد و این تأثیر رحمت است. با ملایمت انسان بهتر می‌تواند مسائل را حل کند تا شدت...».
با توجه به جایگاه امام خمینی(ره) به عنوان یک فقیه مبارز نمی‌توان از انتطابق و پیرجویی این رویکرد امام خمینی(ره) با قرآن خودداری کرد. توجه به آیه «قُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى: و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد». (طه، 44) و مقایسه رفتار ایشان در مبارزه دوران ستم‌شاهی و نیز دوران رهبری خبر از نوعی همسویی میان رفتار و گفتار ایشان در خصوص روش‌های مبارزه و قرآن در تاکید بر ملایمت و نفی خشونت دارد.
ایشان در جای دیگری این مسئله را مطرح می کند که برای مقابله با تخلفات، ملایمت بهتر از خشونت پاسخ می‌دهد: «توجه کنیم این که اگر یکی تخلف کرد جلویش را بگیریم نه با داد و دعوا، گفتن با ملایمت. اگر یک کسی کار خلافی کرده و صد نفر آدم با ملایمت، سلام کرد تعارف کرد... آن کار خوب نبوده؛ تأثیر می کنددر انسان و نمی تواند تخلف کند...».
نفی خشونت توسط امام خمینی(ره) به عنوان روش رفتار اجتماعی نه در دوران مبارزه سیاسی بلکه در دوران رهبری نظام نیز مشهود بود و ایشان هموراه مردم را از تعدی و ظلم در خصوص سران رژیم سابق منع می‌کردند. ایشان در همین راستا فرمودند «افرادی که به عنوان اسیر در اختیار شما قرار می گیرند هرگز مورد خشونت و آزار قرار ندهید. همچنان که سنت اسلامی است به اسیران محبت و مهربانی کنید».

 

منبع: ایکنا

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.