پایگاه خبری جماران، امام خمینی شخصیت اسلامی و جهانی بود که در دهه پنجاه و شصت خوش درخشید و نگاه متفکران آزادی خواه و دل مستضعفان جهان را بخود جلب و جذب کرد.

امام خمینی در تمام دوران مبارزات ، نهضت و پیروزی و رهبری؛ بیش از همه به نظر به "فقیهان و روحانیت" معطوف داشت.

امروز معترفیم؛ "فقیهان و روحانیت" و خصوصا شاگردان او ، میتوانستند بهتر از این باشند و طبعا ، بین جامعه و روحانیت فاصله کمتری دیده میشد!

امام خمینی توجه خاصی به اموری داشت که متاسفانه تا حدودی در معرض آسیب قرار گرفته و باید بعد از آسیب شناسی ، آسیب زدایی شود.

اولین نقطه توجه امام که مرتبط با روحانیت است، در رابطه با اخلاق و زی طلبگی بود.

امام در بیانات خود همواره روحانیون را با ادبیات مختلف بر "زی طلبگی" توصیه میفرمود و شهرهائی را می ستود که مردمانش مودب و متخلق بودند، و بعد علت آن را وجود عالمان ربانی در آن مناطق معرفی میکرد .

اما امروز باید اعتراف کنیم که اخلاق آسیب دیده ! دروغ ، تهمت و قدرت طلبی در چشم ها خودنمایی میکند! این نقیصه میتواند علل مختلفی داشته باشد اما نمیتوان نوع برخورد و روش و گویش های برخی روحانیون که با ادبیات و زبان قدرت درخطابه وخطبه دارند ، بی تاثیر دانست.

دومین نقطه از مطالبات امام از روحانیت در رابطه با حفظ دیانت مردم و آبروی اسلام بود.

امام در اولین سخنرانی بر علیه رژیم گذشته مطالبات خود را از "مراجع و روحانیت" در رابطه با آسیب به اسلام مطرح نمود وبعدها درطول رهبری اش از پرشور بودنِ مناسک دینی و تقویت آن حرف زد و بعد از پیروزی هم با توجه میفرمود: «آبروی اسلام بسته به اعمال همه، خصوصاً روحانیون است اگر خدای نخواسته اشتباهی صادر شود این به پای اسلام تمام می شود. اگر در رژیم سابق یک اشتباهی می کردیم پای اسلام حساب نمی شد ….. امروز خطای ما خصوصاً قشر روحانی و قشر پاسدارهای اسلامی، پای اسلام حساب می شود».

اما امروز وضع دینداری بشکل دیگری است؛ ناهنجاریهای مذهبی قابل انکار نیست و خلوت شدن مساجد که نماد دیندارانِ مناسکی است آنقدر جدی است که اشخاصِ صاحب مسئولیت اعتراف تعطیلی دوسوم کل مساجدِکشور را دارند!

توجه به حقوق بشر از وظائف مهم روحانیت و فقیهان و خصوصا شاگردان امام است .

حقوق بشر و احترام به انسان و باور داشتن کرامت انسان یکی از موارد مهمی است که از گذشته دور مورد توجه امام بوده و در کتابهای اخلاقی خودتصریح به مدار ثابت در انسانیت به نام "فطرت" داشت و از فطرت همه فضائل را ثابت میکرد و آن را در انسانها غیر قابل تخصیص میدانست و قائل بود اگر بدرستی حق به انسان عرضه شود حتما مورد پذیرش است و براین باوربود که تحمیل نارواست و میفرمود: "ما هرگز نمیخواهیم ارزشهای اسلامی را تحمیل کنیم، نه بر غرب و نه بر شرق، بــر هیچکس و هیچ‌جا، اسلام تحمیل نمیشود. اسلام با تحمیل مخالف است. اسلام مکتب تحمیل نیست، اسلام آزادی را به تمام ابعادش ترویج کرده است، ما فقط اسلام را ارائه میکنیم، هر کس خواست میپذیرد و هر کس نخواست نمیپذیرد".

اماامروز متاسفانه حرکت فراگیر و شایسته ای در این موضوع را از شاگردان تاثیرگذار امام مشاهده نمیکنیم! متاسفانه ازیک سو دو شاگرد تاثیرگذار امام ، یعنی ؛ آیت الله مطهری و آیت الله بهشتی به شهادت رسیدند و برخی دیگر از شاگردان او که از مراجع کنونی بودند و تلاش علمی بر تثبیت حقوق بشر در فقه داشتند و کرامت ذاتی هرانسانی را باور داشتند، چون مورد بی مهری رسانه ها بودند، به محاق رفتند!

ازسوی دیگر حملات تند و تیز برخی از روحانیونِ -مبارز سالهای شروعِ نهضت- در خطبه های جمعه در دهه هفتاد و هشتاد! و یادرسهای فقه برخی دیگراز آنان در این سالهای اخیر درقم که خبری از جمهوریت و مردم در آن دیده نمیشد تاجائیکه در مقابل قانون اساسی که برای معترض سیاسی "حق" قائل است، ایشان بر محارب بودنِ آنان نظریه پردازی کرد!

و البته اجازه دهید از رفتار دیگرانی که باحق نامزدی وحق رای در شورای نگهبان با حقوق و کرامتی که امام از انسان باور داشت مطابقت نداشت، چیزی نگوییم!

امام، خود و روحانیت رامسئول فریاد برآوردن در برابر فقرِ جامعه میدانست.

امام خمینی به صراحت میگفت ؛"رهبران و روحانیون نظام همه جوره بفکر و در خدمت فقرا ومستمندان و پابرهنه‌ها باشند و فروگذاری نکنند. چون آنان نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند وجمهوری اسلامی رهاورد آنان، و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است". و بر این باور بود ؛ ایجاد نارسائی اقتصادی یک کار غیر انسانی است .

روحانیت و شاگردان او این جمله امام را یاد دارند که تکیه میکرد ؛ "فقه میتواند نیازهای جهان و نیازهای کشور اسلامی را پاسخگو باشدو تمام معضلات را حل کند و جهان را اداره کند و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را در دست خود داشته باشند وهمواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس‌العمل مناسب باشند."

امروز که مردم از فقر اقتصادی مینالند، و حق دارند که از روحانیت انتظار داشته باشند که آنان جلودار فریاد در برابر تورم و گرانی باشند .

خلاصه این مقاله در این عبارت امام در "تحریر الوسیله" است که سکوت علماءدرصورتی که باعث هتک اسلام، تضعیف عقاید مسلمین، منکری جا معروف رابگیردویا تقویت ظالم باشد، ناروامعرفی نموده.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.