محرومترین و برخوردارترین استانهای ایران مشخص شدند
استان سیستان وبلوچستان با اختلاف بسیار بالایی، محرومترین استان ایران شناخته شده است.
استان سیستان وبلوچستان با اختلاف بسیار بالایی، محرومترین استان ایران شناخته شده است.
در این سال تحصیلی نرخ ترک تحصیل دانش آموزان در مقطع ابتدایی با افزایش ۰/۲۵ درصدی به ۱/۲ درصد رسیده است. ترک تحصیل در مقطع ابتدایی موجب افزایش بیسوادی در آینده می شود و بسیار نگران کننده است.
همه ما در سال 1402 بارها گیم اُور شدهایم. کارگری که نان برای سفره نبرده، بازی برایش تمام شده است. معلمی که انگیزهاش را از دست داده، گیم اُور شده است. مغازهداری که توان پرداخت اقساطش را ندارد، گیم اُور شده است. بازیگری که نقشی برای بازی کردن ندارد، گیم اُور شده و تاجری که نتوانسته کالا صادر کند و تولیدکنندهای که انگیزه تولید ندارد، بازی را از دست دادهاند. نتیجه گیماور شدن در دنیای واقعی، کاهش رفاه و فقر بیشتر است.
« بانک مرکزی مدتها جشن می گرفت و با دستاورد سازی، اعلام می کرد که در حال تثبیت نرخ هستیم، اما این ادعا، همراه با واقعیت نبود. رقم دلار، همان نرخی بود که می توانست طبق تورم داشته باشد. بانک مرکزی باید بر سیاست کنترل تورم متمرکز شود. اگر بانک مرکزی، از ابتدا سیاست تثبیت را مطرح نمی کرد و مانند همه جای دنیا، اعلام می کرد تا زمانی که توانایی کنترل تورم را نداشته باشد، نمی تواند قدرت ریال را حفظ کند و باید همه کمک کنند که کنترل تورم ممکن شود، به وظیفه خود عمل کرده بود.»
دادههای بانک جهانی نشان میدهد که نرخ فقر ایرانیان از ۲۰ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۲۸.۱ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است. همچنین طبق این آمار، ۴۰ درصد از ایرانیان در معرض فقیرشدن قرار دارند.
کسانی که فقیر به دنیا آمدهاند با کسانی که فقیر نبودهاند و فقیر شدهاند رفتارهای متفاوتی دارند. این سقوط به چاله فقر در ایران شدید بوده است. طبقه متوسط ایران در مقاطعی تا ۶۰درصد جامعه را تشکیل داده است و همه آنان کلیه ویژگیهای این طبقه از حیث سبک زندگی، ویژگیهای تحصیلی و فرهنگی و ارتباطی را کسب کردهاند، ولی اکنون بخش مهمی از این گروه اجتماعی به لحاظ اقتصادی دچار فقر شدهاند و در عین حال، همان سبک زندگی و ویژگیهای طبقه متوسط را دارند و این فقیر شدن عوارض مهمی ایجاد کرده است. از جمله کاهش شدید فرزندآوری است. موضوعی که حکومت و سیاستگذاران آن متوجه ماجرا نیستند.
تورم بالا در سالهای اخیر فشار سنگینی را بر خانوارهای ایرانی وارد کرده بطوری که در موضوع مسکن، ۳۶ درصد از درآمد یک خانوار شهری به هزینه های اجاره و فراهم آوردن ودیعه مسکن اختصاص مییابد. مطابق با داده های منتشره مرکز آمار این رقم در سال ۱۴۰۰ در کل کشور بهطور متوسط ماهیانه حدود ۲ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان بوده البته این هزینه در استانهای تهران و البرز به مراتب بیشتر است بطوری که متوسط هزینه ماهانه مسکن در تهران به ۵.۵ میلیون تومان میرسد.
کامبیز نوروزی حقوقدان در واکنش به ادعای وزیر کار مبنی بر ریشه کنی فقر، نوشت: وقتی از هیچ مقام و مدیری سؤال نمی شود که چه کردی و چه بلا بر سر مردمان آوردی، بعدترش بر مقام و منصبی بالاتر و شیرین تر هم می نشیند، اوضاع می شود همین. برنامه ریزی و قانونگذاری کشور بدل می شود به کتابهای قطور پر از جمله های پوچ و خالی از واقعیت. جمله هایی که نتیجه ای جز فزونی رنج مردم به بار نمی آورند.
اطلاعات درآمدی و معیشتی از جمعیت ۷۷٫۴ میلیون نفر یارانه بگیر در کشور جمع آوری شده و براساس این اطلاعات یک دسته بندی از خانوارها صورت گرفته است.
پایینترین شاخص فلاکت در پایان سال ۱۴۰۰مربوط به استان تهران و بالاترین هم مربوط به استان آذربایجان غربی است. محاسبات به استناد نرخ بیکاری و نرخ تورم اعلام شده مرکز آمار ایران نشان میدهد شاخص فلاکت در تهران ۴۳.۶درصد در سال ۱۴۰۰بوده که برایند نرخ تورم ۳۷.۶درصدی و نرخ بیکاری ۶درصدی این استان است.