قصرشیرین؛ شهری که جنگ در آن آغاز شد و به پایان رسید
لوله تانکها در برق آفتاب میدرخشید. صدها تانک. بیرحم و مغرور نشسته بودند در بلندی. در ارتفاعات سیاوانه. درست بالای سر شهر. شهرِ تنها نه، آن روزها قصرشیرین، عروس کرمانشاه بود. سیاوانه همان بلندیهای سرسبزی بود که قصرشیرینیها در طلوع و غروب هر روز پنهان شدن آفتاب را در پس آن تماشا میکردند.