آمریکایِ ترامپ به هیچ چیز توجهی نمی کند و هیچ تعهد اخلاقی، سیاسی یا استراتژیکی را به رسمیت نمی شناسد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «توماس فریدمن» تحلیلگر شناخته‌ شده روزنامه «نیویورک‌ تایمز» در یادداشتی نوشت: مشاهده این که اخیرا ترامپ «جاستین تردو» نخست وزیر کانادا را متهم به این کرد که از پشت به او خنجر زده، مرا واداشت تا یک سوال ساده را در گوگل جستو کنم: از آوریل 2002 که کانادا در کنار آمریکایی ها در افغانستان جنگیده اند، چند کانادایی کشته یا زخمی شده اند؟ پاسخ: 158 کشته و 635 زخمی است.

در مورد آن فکر کنید: آمریکا، و نه کانادا، در 11 سپتامبر مورد حمله قرار گرفت. با این وجود، متحد ما در شمال، هزاران نفر از مردان و زنان جوان خود را به افغانستان فرستاد تا به ما در از بین بردن نیروهای القاعده که به شهرهای ما حمله کردند، کمک کنند و 158 کانادایی در این تلاش ها جان خود را از دست دادند.

با این حال، هنگامی که نخست وزیر آنها به آرامی در مقابل خواسته ها برای کاهش تعرفه های کانادا بر شیر، پنیر و ماست از آمریکا اعتراض کرد، ترامپ و تیم اش او را علنا متهم به خیانت و خنجر زدن از پشت کردند و آنها را لایق جایی ویژه در جهنم دانستند!

یک مکان ویژه در جهنم؟ تنها به دلیل تعرفه؟! برای یک کشور که در تاریک ترین ساعاتمان، در کنار ما ایستاد؟ این واقعا کم لطفی است.

اما این مسئله برای شما روشن می کند که چگونه دیدگاه جهانی ترامپ با هر کدام از پیشینیانش - جمهوری خواه یا دموکرات - تفاوت می کند. همه چیز یک معامله است: شما امروز برای خاورمیانه چه کرده ای؟ این مفهوم که آمریکا به عنوان نگهدارنده آخرین قاعده قوانین جهانی و حقوق بشری است دیگر تمام شده است.

«رابرت کاگان» مورخ، در واشنگتن پست نوشت: «آمریکایِ ترامپ به هیچ چیز توجهی نمی کند و در حافظه تاریخ محاصره نشده است. این آمریکا، هیچ تعهد اخلاقی، سیاسی یا استراتژیکی را به رسمیت نمی شناسد. بدون توجه به تاثیر گذاری ها روی متحدان و یا جهان، آزادانه به دنبال اهداف خود است. این کشور هیچ حس مسئولیتی نسبت به چیزی فراتر از خود ندارد. »

​اما آنچه در مورد ترامپ وحشت آور است این است که او به نظر می رسد دیکتاتورها را به متحدان دموکراتیک ما در همه جا ترجیح می دهد.

همانطور که ترامپ به روزنامه نگاران در مورد دیکتاتور کره شمالی در روز جمعه گفت: «او صحبت می کند، و مردم گوش می دهند. من می خواهم مردمم همین کار را بکنند.»

ترامپ بعدا گفت این یک شوخی بود. با عرض پوزش، هیچ رئیس جمهوری در آمریکا نباید چنین شوخی ای بکند. او ترجیح می دهد که شرکتی از مردان قوی داشته باشد و تا زمانی که او را ستایش کنند، اهمیتی نمی دهد که چه بر سر مردم بیاورند.

در حالی که این رویکرد ممکن است در مذاکره با کره شمالی برای ما کمی زمان بخرد، در بسیاری از نقاط دیگر به ما و دوستانمان  آسیب می رساند؛ چرا که این امر به عنوان یک مجوز آزاد برای دیکتاتورها در همه جا، نه فقط برای متلاشی کردن انقلابیون و تروریست ها، بلکه حتی برای مردم محسوب می شود. این کار هیچ فضایی حتی برای مخالفان وفادار باقی نخواهد گذاشت.

مصر را در نظر بگیرید. در روز 31 مه دیده بان حقوق بشر گزارش داد که پلیس مصر از اوایل ماه مه سال 2018 موجی از منتقدان «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور را سرکوب کرده است. کسانی که دستگیر شده بودند عبارتند از «حازم عبدالعظیم» فعال سیاسی؛ و «وائل عباس» روزنامه نگار و مدافع حقوق بشر شناخته شده؛ و همچنین «شادی الغزالی حرب» جراح؛ «هیثم محمدین» وکیل؛ «امل فثی» فعال؛ و «شادی ابو زید» یک طنزپرداز.

من بعضی از این جوانان را از زمان بهار عربی می شناسم. آنها اسلامگرایان رادیکال و خشن نیستند. آنها شگفت انگیز و صلح جو هستند که به دنبال قانون اساسی هستند و مشتاق هستند تا با هر رهبر مصری که خواهان ساختن یک جامعه سیاسی و مدنی بازتر، متعهدتر باشد، کار کنند. 

سیسی باید به دلیل زندانی کردن چنین جوانان خوبی سرش را از شرمساری پایین بیاندازد - و کنگره آمریکا باید در صورتی که رؤسای جمهور و وزیر خارجه ما این کار را نادیده بگیرند، کاری بکند.

همین مسئله امروز در ترکیه و تحت رهبری «رجب طیب اردوغان» هم دیده می شود. من روزی را می بینم که تمامی دوستان روزنامه نگار من در ترکیه توسط «خلیفه ستمگر یعنی اردوغان» محبوس شده، اخراج شده و یا تبعید می شوند.

در عربستان نیز «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور ابتدا دم از اصلاحات و قدرتمند کردن زنان زد. اما بازداشت شاهزادگان و شخصیت های برجسته این کشور در کنار 17 زن فعال حقوق بشر نشان داد که فضایی از ترس در آنجا حاکم است. این اقدام او، سرمایه گذاران را از این کشور فراری داد و تلاش های او را برای جذب سرمایه های خارجی با شکست مواجه کرد.

در بحرین به عنوان دیگر متحد آمریکا نیز «عبدالجلیل السینگیس» وبلاگ نویس و مدافع حقوق بشر در سال 2011 به دلیل مخالفت با دولت به حبس ابد محکوم شده است.

در کشورهای دیگری نظیر فیلیپین و لهستان هم اوضاع مشابهی حاکم است.

به خاطر داشته باشید که این رهبران رادیکال های خشونت آمیز را سرکوب نمی کند، بلکه به معنای واقعی کلمه «مخالفت ها و بحث و جدل ها» را مجازات می کنند و شهروندانشان اکنون فکر می کنند که ما با این اقدامات مشکلی نداریم. اگر چنین است، جهان در نهایت تبدیل به یک مکان خطرناک برای همه ما خواهد شد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.