با نگاهی به باشگاه های فوتبال لیگ های معتبر اروپایی، گاهی به این اشتباه می افتیم که اینها تیم های ورزشی هستند یا بنگاه های بزرگ اقتصادی؟
اینان به درستی از حق پخش تلویزیونی، درآمدهای تبلیغاتی، حق انحصاری تولید محصولات تجاری و در مجموع از صنعت اسپانسرینگ در حال بهره برداری هستند و وقتی به وضعیت بغرنج اسپانسرشیپ در ایران نگاه می کنیم، اندوهی عمیق فرایمان می گیرد.
دست باشگاه های فوتبال در ایران غالبا به سمت دولت دراز است و چشمشان نگاهی ریز به جیب برخی متمولانی دارد که از درآمد مشکوکشان، درصدی را در فوتبال هزینه کنند. این افراد به دلیل علاقه ای که به شهره شدن دارند، غالبا به باشگاه های فوتبال نه نمی گویند، اما همه اینها مسکنی بیش نیست.
باید حق پخش تلویزیونی که قصه پرغصه فوتبال ما شده است راه بیفتد، باید تبلیغات روی پیراهن و بلیط فروشی ساماندهی شوند، متاسفانه مالکین برخی باشگاه ها مانند نفت طلاییه به گونه ای مسیر را اشتباه رفتند که باعث شد نه تنها خودشان بلکه یک کشور از سهمیه جام قهرمانان آسیا محروم شود، باشگاه های بزرگ سرخابی نیز که همیشه بدهکارترین باشگاه های قاره کهن هستند.
و با وجود اینهمه درس، برای گرفتن عبرت، باز می بینیم مالک جدید باشگاه سپیدرود رشت، راه به خطا رفته دیگران را می پیماید.
در دیدار اخیر سپیدرود با پرسپولیس که دومین دیدار رسمی با حضور کیومرث بیات مالک جدید بود، شاهد رونمایی از اسپانسر جدید، روی پیراهن این باشگاه بودیم.
بانک سرمایه عنوانی بود که روی لباس این باشگاه حک شده بود، اگرچه نباید منکر تلاش آقای مالک در راستای جذب منابع مالی برای مجموعه ای که بیش از سه سال و نیم، عایدی درست و حسابی نداشت، شد؛ اما یادگاری نوشتن روی دیوار اسپانسری که خود درگیر یک اختلاس بزرگ 15 هزار میلیارد تومانی است، کار عبثی می باشد که ممکن است یادآور خاطرات تلخ داماش و امیرمنصور آریا باشد.
صندوق ذخیره فرهنگیان به عنوان موسسه ای که بیش از 46 درصد سهام بانک سرمایه را در اختیار دارد، درگیر اختلاسی باورنکردنی است و از قضا یکی از نمایندگان مردم گیلان در مجلس شورای اسلامی، مسئولیت کمیته تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان را بر عهده دارد و باتوجه به ارتباط نزدیک برخی وابستگان این نماینده با مالک جدید، می توان دریافت که این رخت چگونه برای قامت سپیدرود دوخته شد.
تنها می توان امیدوار بود مالک باشگاه سپیدرود همانطور که قول داده، ایده های بزرگ تر در ذهن بپروراند و به اسپانسرهایی اینگونه فقط به عنوان مسکنی موقتی بنگرد تا هواداران فوتبال در گیلان خاطرات تلخ گذشته را مجددا تجربه نکنند.
2007
انتهای پیام اینان به درستی از حق پخش تلویزیونی، درآمدهای تبلیغاتی، حق انحصاری تولید محصولات تجاری و در مجموع از صنعت اسپانسرینگ در حال بهره برداری هستند و وقتی به وضعیت بغرنج اسپانسرشیپ در ایران نگاه می کنیم، اندوهی عمیق فرایمان می گیرد.
دست باشگاه های فوتبال در ایران غالبا به سمت دولت دراز است و چشمشان نگاهی ریز به جیب برخی متمولانی دارد که از درآمد مشکوکشان، درصدی را در فوتبال هزینه کنند. این افراد به دلیل علاقه ای که به شهره شدن دارند، غالبا به باشگاه های فوتبال نه نمی گویند، اما همه اینها مسکنی بیش نیست.
باید حق پخش تلویزیونی که قصه پرغصه فوتبال ما شده است راه بیفتد، باید تبلیغات روی پیراهن و بلیط فروشی ساماندهی شوند، متاسفانه مالکین برخی باشگاه ها مانند نفت طلاییه به گونه ای مسیر را اشتباه رفتند که باعث شد نه تنها خودشان بلکه یک کشور از سهمیه جام قهرمانان آسیا محروم شود، باشگاه های بزرگ سرخابی نیز که همیشه بدهکارترین باشگاه های قاره کهن هستند.
و با وجود اینهمه درس، برای گرفتن عبرت، باز می بینیم مالک جدید باشگاه سپیدرود رشت، راه به خطا رفته دیگران را می پیماید.
در دیدار اخیر سپیدرود با پرسپولیس که دومین دیدار رسمی با حضور کیومرث بیات مالک جدید بود، شاهد رونمایی از اسپانسر جدید، روی پیراهن این باشگاه بودیم.
بانک سرمایه عنوانی بود که روی لباس این باشگاه حک شده بود، اگرچه نباید منکر تلاش آقای مالک در راستای جذب منابع مالی برای مجموعه ای که بیش از سه سال و نیم، عایدی درست و حسابی نداشت، شد؛ اما یادگاری نوشتن روی دیوار اسپانسری که خود درگیر یک اختلاس بزرگ 15 هزار میلیارد تومانی است، کار عبثی می باشد که ممکن است یادآور خاطرات تلخ داماش و امیرمنصور آریا باشد.
صندوق ذخیره فرهنگیان به عنوان موسسه ای که بیش از 46 درصد سهام بانک سرمایه را در اختیار دارد، درگیر اختلاسی باورنکردنی است و از قضا یکی از نمایندگان مردم گیلان در مجلس شورای اسلامی، مسئولیت کمیته تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان را بر عهده دارد و باتوجه به ارتباط نزدیک برخی وابستگان این نماینده با مالک جدید، می توان دریافت که این رخت چگونه برای قامت سپیدرود دوخته شد.
تنها می توان امیدوار بود مالک باشگاه سپیدرود همانطور که قول داده، ایده های بزرگ تر در ذهن بپروراند و به اسپانسرهایی اینگونه فقط به عنوان مسکنی موقتی بنگرد تا هواداران فوتبال در گیلان خاطرات تلخ گذشته را مجددا تجربه نکنند.
2007
کپی شد
