مشارکت دادن گروه های ذینفع به واقعی شدن آسیب کمک می کند. متاسفانه در چارچوب های نظری نیز، علت شناسی ها به خوبی انجام نمی شود.

علی ربیعی در نشست «ارزیابی سیاست‌های حوزه آسیب‌های اجتماعی»  که روز سه شنبه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که روز سه‌شنبه برگزار شد، گفت: آسیب‌های اجتماعی موضوع جدیدی نیست و از زمانی که جامعه شهری، شهرنشینی و صنعتی ترشدن به وجود آمده، مسأله آسیب‌ به شکل خاص خود همواره جلوه‌گر بوده است.

به گزارش خبرنگار جماران، وی افزود: بررسی وسیاست‌گذاری در حوزه آسیب‌های اجتماعی به لحاظ دیرینگی و سبقه و فهم آن اهمیت زیادی پیدا می کند. جامعه ایران امروز از نظر شخصی، در دوران گذار است؛ البته نه به مفهوم گذاری که جوامع سنتی به صنعتی طی کردند. بلکه ایران بعد از انقلاب اسلامی با تغییر ایدئولوژی و ارزش‌ها و گسترده شدن ارتباطات تغییر کرده است. 

وزیر سابق کار در ادامه گفت: هر دوره ای آسیب‌های خاص خود را دارد و امروزه شاهد گذار از جامعه با ارزش‌های انقلابی به جامعه‌ای با ارزش‌های نسل جدید و علاقه مند به توسعه هستیم. با گذارهای متعددی مواجه‌ایم، به نحوی که حتی در مصرف‌گرایی نیز شاهد گذار هستیم و نگاه متفاوتی در میان نسل جدید به زندگی وجود دارد.

وی ادامه داد: بحث آسیب‌ها دارای پیچیدگی است؛ هرچند در این مورد هنوز به تعبیر منسجمی نرسیده‌ایم. لذا ضرورت دارد که فهم مناسبی از آسیب های اجتماعی داشته باشیم.

ربیعی با بیان اینکه ما درباره آسیب هنوز تعریفی مناسب نداریم ، گفت: ما در اولین جلسه‌ای که رهبرمعظم انقلاب راجع به آسیب‌های اجتماعی تشکیل دادند، گزارشی از سوی وزارت کشور آماده شده بود که در آن منشاء آسیب‌های اجتماعی حاشیه‌نشینی اعلام شد. زمانی که نوبت به من رسید، پرسیدم آسیب اجتماعی چیست؟ هدف از طرح این پرسش این بود که نمی‌دانستم چطور بگویم حاشیه‌نشینی آسیب نیست. به همین خاطر از خودم مثالی زدم. گفتم من بچه جنوب شهرم و در کودکی حاشیه‌نشین بودم. حاشیه نشینی در دوره صنعتی شدن اول که تقریباً بعد از احداث راه آهن، انبار نفت، دخانیات، چیت و روغن نباتی در اطراف میدان راه آهن شکل گرفت، اما در همین کشور وزیر شده‌ام  و تذکر دادم که کوچه‌های محله دوره کودکی من پر از نام شهید است. 

وی گفت: «آسیب» واژه‌ای وسیع است و وسیع بودن مفهوم، سیاست‌گذاری را چالش روبه رو می‌کند.معمولاً ما در سیاست‌گذاری کنونی تنها آسیب‌ها را می‌بینیم. قبل از آسیب، علت و بعد از آن، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری داریم. بنابراین «پیش آسیب» و «پساآسیب» در سیاستگذاری، بنیادی‌تر از خود آسیب هستند. سیاست‌گذاری های ما از پسا آسیب شکل می‌گیرد در حالی که سیاست‌گذاری باید از پیش آسیب یا همان علت، خود آسیب و آسیب دیده ناشی شود.

ربیعی اظهار کرد: سیاست‌گذاری‌های ما معمولاً معطوف به رصد است و در نقدها هم تنها درباره مدیریت آسیب بحث صورت می‌گیرد. پروژه‌های اجتماعی به دلیل داشتن ذینفعان متعدد دشوار هستند. ما مدیریت فنسی را به آسانی انجام می‌دهیم ولی مدیریت پروژه‌های اجتماعی هیچ‌گاه مدیریت فنسی نیستند. برای نمونه ما فنس کشیدن دور پروژه میدان انقلاب یا انجام این کار برای پرتاب موشک را خوب بلدیم، اما مدیریت پروژه‌های اجتماعی دشوار است و ما دانش آن را نیز نداریم.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: دچار فقدان دانش در مسأله مدیریت پروژه‌های اجتماعی هستیم و با اینکه دارای دانشجویان خوب و پایان‌نامه‌های قابل توجه در دانشگاه‌ها هستیم، ولی هنوز نتوانسته ایم در این زمینه گامی جدی برداریم و بسیار کم امکان دارد؛ تولیداتی که در دانشگاه‌ها داریم به حوزه اجرا متصل شود. البته به نظر می‌رسد که تلاش هایی در دولت یازدهم و دوازدهم برای اینکه حوزه علم را به حوزه سیاست‌گذاری نزدیک کند، صورت گرفت. اما معمولاً مطالعه ذینفعان پروژه های اجتماعی در سیاست‌گذاری وجود ندارد.

وی بیان کرد: پیش آسیب به مجموعه‌ای از سیاست‌گذاری‌ها اشاره دارد که موجب آسیب‌پذیر شدن جامعه و افرادی از آن می‌گردد. برای نمونه کشیدن ریل راه‌آهن در یک شهر آسیب پذیری خود را دارد یا زمانی که دانشگاه آزاد، شعبه رودهن را تاسیس کرد، موجب بروز تحولات فرهنگی و یک شبه‌آسیب در آن دوره شد. زیرا اخلاق و سنت های آن منطقه را برهم زد و از آنجا که نزدیک تهران بود، دانشجویانی که وارد آن می شدند اغلب تهرانی بودند و به یک‌باره چهره شهر با ماشین‌های مدل بالا تغییر و تعارض هایی را ایجاد کرد.

ربیعی تصریح کرد: ما در برنامه‌ریزی‌های اقتصادی کلان باید برای جلوگیری از بروز آسیب، مطالعاتی انجام دهیم و پیش آسیب ها را ببنیم. اگر بخواهیم سیاست‌گذاری جامع انجام دهیم یکی از نقطه ضعف ها، ندیدن پیش آسیب‌هاست. متاسفانه دانش و مهارت کافی برای ارتباط گیری با گروه‌های ذی‌نفع برای کارهای اجتماعی را نداریم. در حالی که مشارکت دادن گروه‌های ذی‌نفع بسیار به واقعی شدن آسیب کمک می‌کند. روش ما در حقیقت مبتنی بر دستگاه اجرا و آسیب دیده است، نه موضوع آسیب.

وزیر سابق کار، تعاون و رفاه اجتماعی گفت: آسیب‌های نوپدید ناشی از سبک زندگی و فرآیندهای نوین ارتباطی هستند. سیاست‌گذاری آسیب‌های اجتماعی پیچیده و فرادستگاهی است؛ آسیبی که در این حوزه با آن مواجه هستیم؛ این است که در حوزه برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری آن نوع از سیاست‌گذاری که چندین دستگاه را دربر بگیرد، کم داشته و حتی آموزه‌های اداری ما نیز برای اجرای چنین سیاست‌گذاری‌هایی وجود ندارد.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: ما در سیاست‌گذاری پاسخگو باید توام با شناخت اجتماعی و مطالعه منطقه ای در رابطه با هر عامل عمل کنیم. یعنی بدون شناخت از متن اجتماعی این سیاست‌گذاری ها صورت می گیرد. در سنت جامعه‌شناسی عمدتا رابطه اعتیاد، فقر و بیکاری را با طلاق مقایسه می‌کنیم. من بسیار متاسفم که سیاست‌گذاری طلاق را به شورای انقلاب فرهنگی به عنوان کم دانش ترین مکان برای سیاست‌گذاری برای حوزه اجتماعی و فرهنگ داده اند.

وی بیان کرد: مشارکت دادن گروه های ذینفع به واقعی شدن آسیب کمک می کند. متاسفانه در چارچوب های نظری نیز، علت شناسی ها به خوبی انجام نمی شود. برای نمونه برای بیان علت طلاق، رابطه میان فقر و بیکاری و طلاق مهم ترین عامل قلمداد می شود، در حالی که  براساس یک کار بزرگ و با تحلیل تعداد قابل توجهی مشاوره تلفنی، اولین علت طلاق را فقدان ارزش‌های مشترک، دومین علت آن را سوءظن بیشتر از طرف زنان به مردان و سومین علت عدم آموزش در روابط جنسی بود و فقر و اعتیاد به عنوان چهارمین علت بروز طلاق بود. 

وی درباره معضل اعتیاد در کشور گفت: ثبت اعتیاد در منطقه یک تهران بیشتر از مناطق جنوب شهر صورت می‌گیرد، در حالیکه شاید تصور عموم متفاوت از این باشد.

ربیعی با اشاره به ماجرای گورخوابی که چندی قبل رسانه‌ای شد ، با یادآوری تصویر صفحه نخست یکی از روزنامه‌های آن زمان، در خصوص یکی از گورخواب‌ها گفت: نامش پرویز بود؛ وضع مالی بسیارخوبی داشت و گورخوابی اش با فقر ارتباطی نداشت. او در خیابان ری ، فروشگاه لوازم صوتی فروشی داشته و از روی تفریح مواد مخدر مصرف می‌کرده است و گورخوابی اش زمانی اتفاق می افتد که از سوی خانواده طرد می‌شود.

این استاد دانشگاه گفت: برخلاف تصور رایج که بسیاری فقر را عامل اعتیاد می‌دانند، در علت‌شناسی مساله اعتیاد اولین عامل، «ناامنی روانی» است. امروزه دانشجو، استاد و کارمند معتاد داریم و اعتیاد در میان شاغلین به هیچ عنوان کمتر از اعتیاد در بین بیکاران نیست.

وی از اهمیت عوامل فرهنگی در بروز آسیب‌های اجتماعی سخن گفت و اضافه کرد: ما در دولت، در کاری که برای شناسایی و رفع مشکل کودکان بازمانده از تحصیل انجام دادیم، آنها را با مقایسه اطلاعات ثبت احوال و آموزش پرورش شناسایی کردیم. بعد برای هریک از آنها پرونده تشکیل دادیم و ویژگی‌های خانوادگی و فردی آنها را شناسایی کردیم. در میان بازماندگان از تحصیل، سیستان و بلوچستان 36000نفر، رتبه اول را داشت. یافته‌های تحقیق ما نشان داد که دو عامل فقر و فرهنگ عمومی قوی‌ترین عوامل در بازماندن دختران از تحصیل در سیستان و بلوچستان هستند.  این تحقیق راهی را برای ما بازکرد که به سراغ کودکان بی شناسنامه رویم. بنابراین در سیاستگذاری مبتنی بر دلایل مختلف، برای فقر بسته مشوق، برای معلول مددکار و برای فرهنگ مذاکره صورت گرفت.

ربیعی در پایان گفت: اگر می‌خواهیم در برابر آسیب‌ها سیاست‌گذاری درستی داشته باشیم،  این تجارب زیست تجربی من است که سعی کردم آنها را در دوره‌ای که خدمت می‌کردم، به کار برم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.