در این مطلب آمده است: لیگ فوتبال دسته اول باشگاههای ایران فصل (96-95) به هفته های پایانی نزدیک می شود و جدای از اینکه حدود پنج، شش تیم در بالای جدول برای عبوراز دروازه لیگ برتر تلاش می کنند، به همین تعداد هم در قعر جدول برای گرفتن سند بقا جدالی نزدیک و نفس گیر دارند.
یکی از این تیمها که برای زنده ماندن و زندگی دوباره در لیگ یک می جنگد شاگردان محمود امیری هستند که پس از باخت (1-2) به ایران جوان بوشهر در هفته سی و یکم در شرایطی کاملا بحرانی قرار گرفته اند و برای نجات از این حالت چاره ای به غیراز بردن حریفان در سه هفته پایانی ندارند.
اگر چه وحدت یزد حال و روز خوشی ندارد اما چون می خواهد بماند، بنابراین نباید ناامید شود و قطعا استارت ماندن را از همین بازی فردا با نساجی مازندران می‌زند.
با اینکه امیری و تیمش به دلایل مختلف که فعلا جای بحثش نیست نتوانسته اند انتظارات خانواده فوتبال یزد را بر آورده سازند و در بیشتر بازی ها روی دور ناکامی حرکت کردند و اینکه اگر دیر بجنبد باز هم حاشیه امنیتی برای بقا نخواهند داشت، پس باید این باور را در خود تقویت کنند که در سه بازی با نساجی، فجر سپاسی و گل گهر حق اشتباه ندارند و راهی به غیر از گرفتن «7» امتیاز از «9» امتیاز ممکن برایشان باقی نمانده است.
بی تردید گرفتن جشن بقا که چند سالی است برای وحدت (فولاد یزد سابق) به یک عادت تبدیل شده بدون داشتن صلابت لازم امکان پذیر نخواهد بود و می طلبد استارت آن با غلبه بر نساجی زده شود و وحدتی ها با روحیه ای بهتر پا به میدان فجر سپاسی و گل گهر بگذارند.
وحدت که به خوبی خطر سقوط را احساس کرده است در سه بازی هفته پایانی باید حواسش را از موارد حاشیه ای دور و همه فکر و ذکرش به بردن، بردن و بردن معطوف شود و به گونه ای حرکت کند که دچار کوچکترین لغزش و خطا نگردد.
می گویند کارهای بزرگ را باید به آدمهای بزرگ سپرد تا موفقیت حاصل شود و امروز حفظ تنها سهمیه فوتبال استان یزد در لیگ دسته اول، کار بزرگ و عظیمی است که گشودن قفل آن فقط به دست بازیکنان بزرگ وحدت آن هم با حمایت بی شائبه مسئولین و هواداران امکان پذیر خواهد شد و باور کنید این مهم شدنی است.
اگر چه بعضی ها به زمین گذاشتن پرچم سقوط توسط وحدتی‌ها را باور ندارند و با حساب و کتابهایی که می کنند شانسی برای بقای این تیم متصور نیستند ولی معتقدیم در فوتبال هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و به ضرس قاطع نمی توان حکم به سقوط داد، بلکه این «خواستن، توانستن است» که در این شرایط می تواند معادلات را بهم ریخته و تاریکی سقوط را به روشنایی بقا مبدل نماید.
به هر حال هنوز کار تمام نشده و منطق می گوید: «این وحدت اگر بخواهد و بستر آرامش، انگیزه، همگرایی، همدلی و وحدت رویه» برایش فراهم شود، پتانسیل بقا را دارد، پس فکر کردن به این که باید «زانوی غم بغل گرفت» و آب شدن وحدت را به نظاره نشست اشتباه است و می باید امیدواربود، چرا که گفته اند:
در ناامیدی بسی امید است *** پایان شب سیه سپید است
7532/ 6197
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.