صحبت از چهره فقید ورزشی است که داوطلب نامزدی نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد؛ او در پیامی درباره این تصمیم چنین نوشت: من می‌ روم ثبت ‌نام می ‌کنم تا همه متعجب شوند و ببینند حضور یک ورزشی در یک مقام سیاسی چقدر عجیب است، بلکه بفهمند حضور آنها هم در ورزش عجیب و نگران ‌کننده است.
«اگر تایید صلاحیتم کردند که بعید است و رای آوردم برای هر وزارتخانه بهترین گزینه را پیدا می‌کنم اما اجازه نمی‌ دهند تا آن مرحله جلو بروم و اصلا تایید صلاحیت نمی‌کنند اما حداقل این ‌جوری حرفم که ورزش جای آن‌ها نیست را زده‌ام.»
انگار همین دیروز بود که بیمارستان کسری تهران را خیل عظیم علاقه مندان و دوستداران ناصر حجازی سنگربان سابق تیم ملی فوتبال ایران و اسطوره باشگاه استقلال در بر گرفت.
مردمی که از دور و نزدیک آمدند تا برای بهبودی اسطوره ای که صداقت و شهامت او زبانزد خاص و عام بود دست به دعا بردارند، هرچند تقدیر پاسخ رد به آنان داد.
دوستداران و عاشقان ناصر حجازی که خود را «آبی های ناصری» معرفی می کردند، به عشق اسطوره فراموش نشدنی گرد هم آمده بودند و با نصب تصویر بزرگی از سنگربان سابق تیم ملی به دیوار بیمارستان، برای سلامتی وی دعا می کردند و اشک می ریختند.
حوالی ظهر دوم خرداد 90 را هیچگاه فراموش نمی کنم؛ لحظاتی که شاید برای نخستین بار در طول مدت فعالیت کاری، حال و هوایی همچون مصاحبه شوندگان داشتم و اشک در چشمانم جمع شده بود.
برای تهیه گزارشی از حال و هوای بیمارستان کسری و گفت و گو با خانواده و پزشکان حجازی درباره آخرین وضعیت بیماری اسطوره باشگاه استقلال به بیمارستان کسری آمده بودم.
پس از هماهنگی های لازم، گفت و گو با بهناز شفیعی همسر و آتیلا فرزند ناصر حجازی را در کافی شاپ بیمارستان آغاز کردم.
خانواده سنگربان سابق تیم ملی در حال تشریح آخرین وضعیت سنگربان سابق تیم ملی به نقل از پزشکان بودند که ناگهان تلفن آتیلا زنگ خورد و او با دستپاچگی مصاحبه را نیمه تمام رها کرد و با عجله به طبقه فوقانی بیمارستان که حجازی در آنجا بستری بود رفت.
هر چند شواهد نشان می داد که عقاب (ناصر حجازی) پرکشید، اما با این حال گفت و گو را با همسر حجازی ادامه دادم تا اینکه لحظاتی بعد به خانم شفیعی هم اطلاع دادند که باید به طبقه فوقانی بیمارستان برود.
دقایقی چند اصغر حاجیلو پیشکسوت باشگاه استقلال با چشمانی اشکبار خبر قطعی درگذشت اسطوره را اعلام کرد و به این ترتیب پرکشیدن عقاب مخابره شد.
ناصر حجازی در زندگی خود به صراحت لهجه مشهور بود و بر همین اساس بارها و بارها این بیت را تکرار می کرد و به معنای واقعی به آن اعتقاد داشت:
من آن گلبرگ مغرورم که می میرم زبی آبی - ولی از منت و خواری پی شبنم نمی گردم
و حال پس از گذشت هشت سال از درگذشت اسطوره، مفهوم عمیق این بیت شعر و ارادت وصف ناپذیر به زنده یاد ناصر حجازی را با نهایت وجود ابراز می دارم؛ باشد که تعلقات دنیوی ما را از مسیر صداقت، صراحت، اخلاص و جوانمردی دور نکند!
ناصر حجازی روز دوم خرداد ماه سال ۱۳۹۰ پس از تحمل مدت ها رنج ناشی از بیماری سرطان ریه در بیمارستان کسری تهران درگذشت و روز چهارم خرداد ماه ۱۳۹۰ در قطعه نام آوران بهشت زهرا(س) تهران به خاک سپرده شد.
ناصر حجازی و غلامرضا تختی تنها چهره ‌های ورزشی ایران هستند که نام آنها در مجموعه کتاب مفاخر و نام آوران ایران زمین در کنار نام هایی از جمله ابوعلی سینا، سعدی شیرازی، حکیم ابوالقاسم فردوسی، عطار نیشابوری، امیر کبیر، کمال الملک، جلال آل احمد، پروین اعتصامی، محمود حسابی و علی شریعتی قرار گرفته‌ است.
پایگاه خبری کنفدراسیون فوتبال آسیا سال 2018 میلادی طبق نظرسنجی از کاربران خود خواست بهترین بازیکنان تاریخ جام ملت‌ها را انتخاب کنند که ناصر حجازی با آرای حداکثری عنوان بهترین دروازه ‌بان تاریخ ادوار جام ملتهای آسیا را از آن خود کرد.
وی همچنین از نگاه فدراسیون آمار و تاریخ فوتبال جهان به عنوان چهل و یکمین دروازه‌بان برتر قرن بیستم جهان برگزیده شده است.
دوستداران و علاقه مندان ناصر حجازی باوجود گذشت هشت سال از درگذشت وی، همچنان به او عشق می ورزند و همواره با حضور بر مزارش یاد و خاطره اسطوره باشگاه استقلال را گرامی می دارند. روحش شاد و راهش پررهرو باد...
7532/ 2047/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.