شهید رحمانی زاده متولد دهم شهریور سال ۱۳۳۸ در بجنورد از توابع استان خراسان شمالی است که خانواده اش در علی آباد استان گلستان اقامت دارند.

 شهید تا دوره راهنمایی تحصیلات خود را در شهرستان علی آباد گذرانده و اوقات فراغتش را نیز بیشتر به کار پاره وقت در عملیات ساختمانی مشغول بود.

او دوره متوسطه را در هنرستان تحصیل کرد تا این که سال دوم متوسطه در آزمون ورودی دانشسرا قبول و در تربیت معلم گرگان تحصیلات خود را ادامه داد تا اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کسوت معلمی درآمد.

شهید رحمانی سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران در آمد و در همین سال با فاطمه قزلسفلو با مهریه یکصد هزار تومان ازدواج و در روستای حاجی کلاته شهرستان علی آباد سکنی گزید.

فاطمه قزلسفلو همسر این شهید والامقام می گوید: ایمان، تقوی، اخلاق و رفتار اسلامی و فرهنگی او سبب شد تا به پیشنهاد ازدواج او پاسخ مثبت دهم. ما در زندگی مشکل خاصی نداشتیم و همسرم بسیار با صفا و صمیمی بود.

وی گفت: فقط به علت نداشتن خانه شخصی کمی به دردسر افتاده بودیم که بعد از چند سال با کمک هم منزلی نیمه ساز ساختیم.

همسر سردار شهید رحمانی افزود: همسرم در اوقات فراغت در کار منزل و در پختن غذا و نگهداری بچه ها کمک می کرد. کتاب های گوناگون مطالعه می کرد و در بسیج و سپاه هم فعالیت داشت.

وی اضافه کرد: تحولات روحی و معنوی او هر روز بهتر از روز قبل شد و همیشه سعی می کرد تقوی را پیشه کند. از اشخاص دروغگو و خانم های بدحجاب هم دوری می جست به طوری که از حسن شهرت برخوردار بود. خیلی کم عصبانی می شد و در مشکلات با من مشورت می کرد.

قزلسفلو بزرگترین آرزوی همسرش را زیارت خانه خدا و کربلا عنوان کرد و گفت: غلامحسین علاوه بر آرزوی حج؛ شهادتش هم اجابت شد.

ثمره ازدواج این شهید والامقام، سه فرزند (یک پسر و دو دختر) متولد سال های ۵۹، ۶۱ و ۶۴ است.

در بخشی از آخرین نامه این شهید به خانواده اش آمده است:همسرم زندگی یک کلاس درس بیش نیست که انسان باید دیر یا زود امتحان پس بدهد و اگر من داوطلب (جهاد) شدم شاید موقع امتحانم فرا رسیده باشد. به هر حال از این که تو را و فرزندانم را تنها گذاشتم ان شاءالله مرا ببخشید چون, ایمان دارم که نگهدار ما خداوند است و چون خدا را قادر مطلق می دانیم پس نگران نباش.

در وصف شهید رحمانی

غلامرضا کوگلانی همرزم شهید می گوید: در شب های رزم در داخل کانال، بیل به دست می گرفت و کانال می کَند.
حاج ابراهیم علی آبادی هم گفت: او همیشه از فرمانده لشکر درخواست می کرد گردان امام حسن (ع) تحت فرماندهی اش را به عنوان خط شکن در عملیات شرکت دهد.

ابوالفضل منتظری کتولی درباره روحیه پرتلاش و خستگی ناپذیر سردار شهید رحمانی در جبهه می گوید: زمانی که در منطقه هفت تپه در جنوب کشور بودیم برای آموزش ما را به راهپیمایی می بُرد و تمام شب راهپیمایی می کردیم به طوری که در هفته پنج شب کار ما همین بود و واقعاً بچه ها را ورزیده کرده بود.

واسطه گرفتن شهید برای موافقت فرمانده در عملیات

با آنکه درعملیات کربلای ۵ گردان امام حسن (ع) در منطقه عملیاتی فاو خط نگهدار بود ولی شهید رحمانی به فاو آمده و یکی از دوستان خود را واسطه قرار می دهد تا از فرمانده وقت لشکرخود - مرتضی قربانی - موافقت شرکت در عملیات را بگیرد که فرمانده لشکرهم درخواست او را می پذیرد و به گفته همرزمانش هنگامی که او از خبر موافقت شرکت در عملیات می شنود، خوشحال و سر از پا نمی شناسد.

رحمانی از ۶ فروردین ۱۳۶۵ مسوولیت فرماندهی گردان امام حسن (ع) را در جبهه به عهده گرفته بود.

غلامرضا کوگلانی درباره نحوه شهادت همرزمش می گوید: این شهید در عملیات کربلای ۵ در کانال زوجی سمت راست کانال ماهی ترکش خورد و زخمی شد که او را روی برانکارد گذاشتند و با همان وضعیت، نیروها را هدایت می کرد و ناگهان خمپاره ای در نزدیکی او اصابت می کند، باعث متلاشی شدن سر و شهادتش می شود.

حسین علی اشرفی دیگر همرزم رحمانی می گوید: رحمانی در علمیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه برای سرکشی از نیروها آمده بود که هواپیماهای بعثی اقدام به پرتاب بمب های خوشه ای می کردند ولی او به بچه ها روحیه می داد ناگهان لحظه ای دیدم که نیروهای بسیجی زانوی غم به بغل گرفته و گریه می کنند. فهمیدم که شهید شده است.

رحمانی، سرانجام در همین عملیات با ۲۴ ساعت مقاومت و اصابت ترکش در منطقه شلمچه روز ۹ بهمن ۱۳۶۵ به شهادت می رسد.

مزار این شهید در شهرستان علی آباد قرار دارد. روحش شاد و یادش گرامی.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.