گلشن مهر نوشت: عشق داش آکل بدست صادق هدایت در روح و روان ایرانیان جاری شد؛ یک بار مسعود کیمیایی آن را به مردم ایران یادآوری کرد و این بار نیز محمد عرب آن را به شیوه ای دیگر برایمان خواند، اگر چه داستان برایت تکراری است، اما مثل نجوای عاشقانه دلدادگان و لالایی مادران در گهواره باز هم شنیدنی است و داستانی است دیدنی چون حکایت عشق است آن هم عاشقانه ای آرام برای نسل پر از تلاطم امروز و به تعبیر فردوسی پراز آب چشم است چون به وصال نمیرسد.
داستان جوانمردی و عاشقی توامان است، روایتی است فراموش شده که امروزی ها خیلی درکی از آن ندارند، نمی دانند عاشقی و صبوری چه نسبتی با جوانمردی دارد؟ وقتی فیلم را نگاه می کنی ذهنت مدام در داستان یوسف و زلیخا و آب تنی شیرین در نظامی و ... می چرخد، داستان عاشقی ایرانیان پاسدار سنت را می فهمی، عشقی پاک، ایرانی و صاحب حد و چقدر امروزه ما نیازمند این پدیده هاییم، این که بفهمیم چگونه از دنیا و پدیده هایش لذت ببریم عاشق باشیم پاک باشیم و صاحب حد بمانیم و فتوت و جوانمردی را ترویج کنیم و داش آکل مظهر همه این خلق و خوی حسنه است، البته به تعبیر امروزی ها او یک شهروند عادی است ولی به معنی واقعی کلمه انسان و باز داش آکل به ما می آموزاند که انسان ها مدام در حال تغییرند و باید تغییرات انسان ها را باور کنیم و به آنها اجازه تغییر دهیم و به ما هشدار می دهد که در وجود همه انسان ها ذره ای پلشتی هست و باید با تربیت آن را ترمیم کرد حتی بزن بهادری مدعی مثل کاکا رستم که مهران غفوریان بخوبی از پس نقشش بر می آید نیز با همه پلشتی ها، جوانمردی را می فهمد؛ به هر حال از محمد عرب بخاطر حس خوبی که با عاشقانه داش آکل در شهر پراکند سپاسگزارم، امید که قدر او و محمد عرب های دیگر بیش از پیش شناخته شود تا اینقدر نگران بی هویتی و دور افتادگی نسل امروز با تاریخ شکوهمند خود نباشیم.
برایم جالب است که با این همه امکانات دولتی و خصوصی هنوز دستی بر نیامده تا از فردوسی بزرگ، از مولانای آسمانی، از رندی های حافظ و از عاشقانه های نظامی و از نکته سنجی های سعدی برایمان روایت کند تا فرزندان ما بجای هری پاتر قصه سهراب را حفظ شوند و حکایت های گلستان و مولانا را بر پرده سینما ببینند.
اینها البته حداقل وظیفه ای است که بدست ما ادا نشده است والا ده ها و صدها انسان بزرگ دیگر نظیر بیهقی، عین القضاه، خواجه نظام الملک و ... داریم که شهروندان ما هنوز نیاز به شناخت آنها دارند تا بیاد داشته باشند صاحب چه میراث بزرگی هستند حیف که روزگار می گذرد و قدر دانسته ها و داشته هایمان را نمیدانیم و نمیدانیم برای این که در این جایگاه هستیم چه بزرگانی عمر خود را نهاده اند تا ایران و فرهنگ آن بماند، به هر روی از محمد عرب و داش آکل بخاطر روایت عشق ایرانی های نجیب و جوانمرد سپاسگزارم.
3014/2729
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.