متن کامل این یادداشت بدین شرح است: دوره‌ی دانشجویی در مقطع کارشناسی، تعدادی از دانشجویان را در اردیبهشت‌ ماه به نمایشگاه کتاب می‌بردند. از قبل نام‌نویسی می‌کردند و به اندازه‌ی تعداد مسافران یک اتوبوس، دانشجویان راهی تهران می‌شدند تا بازدیدی یک روزه از نمایشگاه داشته باشند.
هر چند هیچ ‌وقت فرصتی دست نداد تا با دانشجویان همسفر شوم اما همیشه لیستی تهیه می‌کردم و دست یکی از بچه‌ها می‌دادم که کتاب‌ها را برایم خریداری کنند.
برعکس اکثر دخترهای فامیل، کتاب‌ را جزء دارایی‌هایم محسوب می‌کردم اما مثل طلا و جواهرات آنها نمی‌توانستم همه را به خودم آویزان کنم تا ببینند چه چیزهایی دارم! تلاش می‌کردم برای رو کم‌ کنی هم شده، همه را بخوانم تا وقتی با آنها وارد بحثی می‌شوم، از اطلاعاتی که با خواندن‌شان به دست آورده‌ام استفاده کنم و به آنها بفهمانم که چه ثروت هنگفتی برای خودم جمع کرده‌ام.
گاهی هم آنها را به دیدن قفسه‌ی کتاب‌هایم دعوت می‌کردم و حتی تشویق‌شان می‌کردم از کتاب‌هایم به امانت ببرند ولی به شرطی که سالم آن را پس دهند. این داستان چندان ادامه پیدا نکرد. پس از مدت کوتاهی راه ما از همدیگر کاملا جدا شد. آنها در چند و چون گرم و صوت طلا قرار گرفتند و بعد هم درگیر مایکروفر و یخچال سایدبای‌ساید و فرگاز و.... شدند. من هم چسبیدم به کتاب‌هایم و هر از گاهی قفسه‌ای جدید به کتابخانه اضافه کردم و بعد هم وارد عرصه‌ی روزنامه‌نگاری شدم و اندیشه‌هایم با آنها متفاوت شد.
کتاب برای من دوست بی‌بدیلی بوده که هرگز از وجودش خسته نشده‌ام و به معلوماتم بسیار افزوده و به آرامش نسبی‌ام، کمک کرده است.
حالا هم فصل نمایشگاه کتاب است و به هیچ‌عنوان مقدور نیست در آنجا حضور داشته باشم اما می‌توانم حس و حال فضای آنجا را کاملا درک کنم.
شاید اگر کمی با 'یار مهربان' مهربان‌تر بودیم، بسیاری از مشکلاتی که امروزه گریبانگیر جامعه بود را نداشتیم. سرانه‌ی مطالعه در ایران بسیار پایین است و همین مسئله باعث می‌شود، بدیهی‌ترین حقوق خود را به‌عنوان شهروند ندانیم. عموم جامعه فکر می‌کنند، فقط کتاب‌های درسی را باید مطالعه کرد که آن هم از سر ناچاری است.
نه‌ تنها گروه کتاب‌خوان ما چندان چشم‌گیر نیست بلکه چاپ و انتشار کتاب‌هایی که از محتوای خوبی بهره‌مند نیستند، نشتری بر زخم کتاب ‌نخوانی‌مان است. شاید لازم باشد آموزش و پرورش به‌عنوان نهادی که پس از خانواده، مسئول آموزش افراد جامعه را برعهده دارد، در کتاب‌خوان کردن دانش‌آموزان از سنین پایین، همت به خرج دهد تا کمی امیدوار باشیم که نسل بعدی، اهل مطالعه و مشکلات جامعه کم‌تر شود. مشکلات فراوانی که در جامعه بر سر مردم آوار می‌شود ناشی از عدم مطالعه و در نتیجه عدم مطالبه‌گری است.
8066
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.