در این یادداشت آمده است: در بعضی گاه شمارها، در گوشه ای از برخی صفحات، کم رنگ و ریز، به گونه ای که زیاد هم خود را نشان ندهد، مناسبتی را به آن روز نسبت داده اند.
اگر چه بعضی از آنها از جهت یادآوری ضروری است و مناسبتی دارد که می شود تقریبا روی آن حساب کرد، مثل اعیاد و تولدها و شهادت ها و از نظر فرهنگی و اجتماعی، روز معلم، روز پزشک، روز ارتش و امثالهم که سازمان های مسئول هم آن روز تجدید خاطره می کنند و تجلیل از آنان که به نوعی، آن روز به آنها مربوط و منسوب است.
اما خیلی از این مناسبت ها را اکثریت مردم نمی دانند و به نظرشان می رسد لزومی هم ندارد که بدانند، چون برایشان تفاوتی نمی کند حتی روز معلم و روز پزشک که از جمله روزهای اختصاصی است و تجلیل از عزیزانی که حقدارشان هستیم.
از مقدمه بگذریم.
امروز شنبه نهم اردیبهشت روز شوراها است، این روز چرا در گاه شمارها آمده است چه باید کرد، طبق روال هر ساله مسئولان وابسته، خودشان به خودشان تبریک و تهنیت می گویند.
امسال روز شوراها مصادف شده است با انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهر و روستا، که شهروندان ما هم، مثل دیگر شهرها عده ای خود را برای ورود به این پارلمان کوچک شهری کاندیدا کرده اند.
اگر چه دوران کاندیدا دوران شیرین ولی پر التهابی است اما دغدغه های شد یا نشد به همراه دارد، چرا که التهاب این نوع کاندیدایی تا تعیین تکلیف قطعی همواره دغدغه است، در عین حال که شور و شر خودش را دارد.
شور کاندیدا شدن یا نشدن، تایید صلاحیت شدن یا نشدن و بالاخره رأی آوردن و گرفتن جواز ورود به شورا یا به دست نیاوردن جواز ورود، چون آنکه کاندیدا می شود خودش را شایسته و توانمند می بیند و تعداد محدودی هم با، به به و چه چه دیگران دچار شر می شوند، در میان خانواده و دوستان و آشنایان و همکاران و هم محله ای ها، خود را کاندیدای بلامنازع و برنده قطعی معرفی می کنند،غافل از آنکه در مسابقات رقابتی تعداد برنده ها محدود است و امتیازات و شاخصه های حساب شده تکلیف را مشخص می کند.
کلی هزینه های تبلیغاتی و مهربان شدن های افراطی که پیش از این، از آنها کمتر دیده می شده است و عکس هایی با تیپ های متفاوت گرفتن و بعضی ها آرتیستی، که شاید اینها هم برایشان امتیازی باشد و به کارنامه قبولی شان کمک کند که این گونه نیست و چاپ زدن عکس ها در نشریات به بهانه هایی که هیچ ارتباط و همگونی با شاخصه های عضویت شورا را ندارد و پیش از آن هم امتیازی برای تایید صلاحیت شان محسوب نمی شود، با اعلام افراد تایید صلاحیت شده ها، آنان که در این گروه قرار نگرفته اند، تا مدتی، حتی با خودشان قهر می کنند.
به هرحال در کمیسیون تعیین تکلیف تایید شده ها معلوم شدند و بقیه به دلیل فرصت برای اعتراض و درخواست تجدید نظر در یک حالت معلق میانی قرار می گیرند، بی قرار، مثل آدمک ساعت های قدیمی که در یک حرکت پاندولی فقط این طرف و آن طرف می روند تا بالاخره به روز موعود برسیم.
روز اعلام نهایی کاندیداهای پذیرفته شده و آنهایی که باید بروند به دنبال تبلیغات و جلب نظر شهروندان برای به دست آوردن آرا لازم، که این مرحله نهایی و پیچ و شیب خطرناکی است، لبه تیغ قرار گرفتن با دلهره های شدیدتر تا شور و حال انتخابات و آرا برنده در صندوقهای رأی.
اما توصیه ای که همیشه مسئولان بر آن تکیه کرده و ما هم در نوشتارهای گوناگون به آن اشاره داشته ایم اما هرگز به طور کامل صورت نگرفته است، اخلاق انتخاباتی در رقابت ها و تبلیغات و نحوه اجرایی آن و رعایت حرمت رقبا است.
حامیان و طرفداران را وادار ساختن برای ورود به ستادهای انتخاباتی رقیبان و شر و شور به پا کردن در شأن یک کاندیدا و به اصطلاح نماینده مردم برای ورود به پارلمان شهری نیست و از طرفی از دیدگاه و انظار عمومی و تأثیرگذاری رأی دهندگان و نشانه ای از بی اعتمادی کاندیدا و تزلزل شخصی اخلاقی اوست، نه راهی برای کسب قدرت و اقتدار، اطرافیان تان را به تبلیغات و رفتارهای سالم و اخلاقی آموزش بدهید.
چون از کوزه همان برون تراود که در اوست یا تفسیر کنیم، از صندوق همو در آید که حق اوست برای چسباندن پوستر در مکانهایی که شهرداری مقرر خواهد کرد، حق دیگران را هم رعایت، یک جایگاه برای نصب حق فقط یک کاندیدا نیست که روی عکس یا پوستر آنها بچسبانید، یا آنها را پاره کنید، می دانید چرا؟
این نشانه حسادت و خود برتربینی کاذب و دروغین است.
دیوار نویسی نشانه ای از زشت نمایی شهر و بی مسئولیتی و نادیده گرفتن شهر و حق شهروندی است.

**اما برگردیم به شورا و روز شوراها
در ابتدایی ترین و اولین تایید صلاحیت که به خود کاندیداها ابلاغ شد و هنوز هم رسانه ای نشده است چرا که ممکن است در بررسی و تجدید نظر در عدم صلاحیت ها افراد دیگری مورد تایید قرار گیرند- البته در پرانتز به یک مساله هم اشاره کنیم که تایید نشدن بعضی ها نشانه غیرقابل قبول بودن شخصیت های اجتماعی افراد نیست، چه بسا همین ها، از نظر اجتماعی و مشاغل اجرایی، کارآمدها و سوابق خوبی هم داشته باشند اما ضوابط و شاخصه هایی که برای عضویت در شورای شهر در نظر گرفته شامل آنها نشده است.
اما چرا از میان اعضای شورای شهر گذشته البته فقط در مرحله نخستین فقط پنج نفر تایید صلاحیت شدند؟
اینجا است که باید کارنامه چهار ساله گذشته اعضا را بازخوانی کرد شاید در تخلفات دوران عضویت که هرازگاهی در میان مردم شایع می شد، سرنخ های واقعی داشت، هم چنانکه در میانه راه یعنی در اواسط دوره گذشته چند بار بحث تعلیق بعضی از اعضا را داشتیم که برایشان نقطه ضعف به حساب آمده باشد.
اما در مجموع و بطور کلی، در شوراهای گذشته و در جلسات آنچه مورد بحث و گفتگو قرار می گرفت فقط در چهار دیواری جلسات شورای شهر بود و چندان راضی به حضور افراد غیرخودشان در نشست ها نبودند و این بود که هرازگاهی حرف و حدیث ها و نقل قول هایی درست یا غلط بین مردم جان می گرفت.
در حالی که شهروندان، یعنی صاحبان رأی حق دارند بدانند که برگزیدگانشان چه می گویند و چه می کنند و برای شهر و شهروندان چه تصمیمی می گیرند به ویژه خبرنگاران و دست اندرکاران رسانه ای باید این حق حضور در جلسات را می داشتند چون این گروه پل ارتباطی بین مردم و مسئولان از جمله اعضای شورای شهرشان هستند که ظاهرا این گونه نبود و مستنداتی نداریم که در طی چهار سال با احتساب حداقل یک جلسه در هفته و کسر کردن تعطیلات رسمی و افزودن جلسات فوق العاده، بطور متوسط بیش از 50 جلسه شورای شهر برگزار شده است که خروجی و بازخورد آنها از چهار دیواری شورا بیرون نیامده است.
مگر نه اینکه مردم حق دارند از سرنوشت شهر و حقوق شهروندی که مسئولیت آن را به هم دیاری های خودشان و اگذار کرده اند آگاهی داشته باشند.
البته هرازگاهی بعضی از اعضای شورای شهر که مسئولیت سخنگویی شورا را نداشته برای آنکه خودی نشان بدهند از طریق رسانه های نوشتاری و خبرگزاریها حرف هایی می زدند، حرف هایی که بیشتر برنامه های در حال اجرا یا در دست اجرای شهرداری بود، در حالی که شورای شهر مجری و انجام دهنده طرح ها نیست فقط تصمیم گیرنده و تصویب کننده مواردی است که به شهردار اختیار می دهد آنها را به اجرا در بیاورد.
و این در حالی است که عضو دیگری به دلیل اختلاف نظر با دیگر اعضای شورا، نظریات اعلام شده عضوی از اعضای شورای شهر را در مصاحبه های رسانه ای نقض می کرد و حرف آخر اینکه:
آنها که به سلامتی و میمنت و مبارکی شورای پنجم را تشکیل می دهند، حدود و نفوذ وظایف شان را هرازگاهی مرور کنند و طراح و برنامه ریز باشند، شهر و شهروندان را در نظر بگیرند و به شهردار و مجموعه شهرداری دیده و نظر بدهند و برای اجرای آن برابر مصوبات و شرح وظایفی که برای آنها تعریف شده بر اداره شهر نظارت داشته باشند نه دخالت و اگر احیانا در مجموعه شهرداری چالش هایی دیده شد، از دخالت مستقیم بپرهیزند، حتی به خودشان اجازه ندهند که بطور مستقیم در مدیریت های زیر مجموعه شهرداری و مناطق هم مستقیم دخالت و امر و نهی و اصرار بر جابجایی یا تغییر و عزل و انتصاب مدیریت ها داشته باشند.
بگذارند شهردار با آرامش فکری کارش را انجام بدهد و به حاشیه کشانده نشود چون فرصت های تحول و بهبود کیفیت شهری در حاشیه رفتن ها و شهردار را به حاشیه کشیدن از دست می رود فراموش نکنیم شورا فقط وظیفه برنامه ریزی و نظارت دارد و مردم جز این هم انتظاری ندارند.
ای کاش در این روزهای پر شر و شور انتخابات شورای شهر اعضای دوره فعلی شورای شهر از طریق رسانه محلی گزارشی از برنامه های چهار ساله خود را برای آگاهی شهروندان مطرح می کردند.
3209/8066 دریافت کننده: عباداله آذرگون** انتشاردهنده: علی مولوی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.