عبدالله بن حسین (ع) معروف به علی اصغر، کوچکترین سرباز کربلاست ودر زیارت ناحیه مقدسه، درباره این کودک شهید،  آمده است: «السلام علی عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمی الصریع، المشحط دما، المصعد دمه فی السماء، المذبوح بالسهم فی حجر ابیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الأسدی». و در یکی از زیارتنامه‌ های عاشورا آمده است: «و علی ولدک علی الأصغر الذی فجعت به».

 از این کودک، با عنوانهای شیرخواره، شش ماهه، باب الحوایج، طفل رضیع یاد می ‌شود.

قرن ها از شهادت این سرباز کوچک کربلا می گذرد اما داغش هر سال محرم تازه تر می‌شود.

مادرانی که کودک شیرخواره دارند در اولین جمعه محرم، نوزادانشان را در آغوش می گیرند تا او را نذر یاری امام زمانشان کنند.

اولین جمعه محرم امسال هم از راه رسید و مادران کردستانی، مهیای عزایی شدند که با همه سوگهای تاریخ تفاوت دارد، می روند تا همراه مادر حضرت علی اصغر(س) عزا بگیرند.

مهدیه سنندج حال و هوایی پر از بغض و گریه دارد، صدای گریه کودکان بلند است، اینجا بزرگترین مجلس عزایی است که کوچکترین مسلمانان برای نوادگان پیامبر (ص) برگزار می کنند.

نوزاد هستند اما سربند لبیک یاحسین(ع) و یا صاحب الزمان(عج) دارند، اینها اگرچه در گهواره هستند اما به وقت قیام، آخرین منجی، از جنس ملت کوفه نخواهند بود و این آمدن به مجمع جهانی حضرت علی اصغر(ع) تاکیدی بر یاری قیام قائم آل محمد (عج) است.

مداح روضه باران می خواند و دلها و چشمها همه بارانی است، مادران بیش از هر زمانی جگرگوشه هایشان را به خود چسبانده اند، انگار می ترسند که حرمله از متن روضه بخواهد به دلبندشان تیر شعبه بیاندازد.

امروز گریه ها و ضجه ها رنگ و بوی دیگری دارد، با هر اشک کودک مادر بی تاب تر از همیشه، همچون پروانه ای بال می گشاید و کودکش را در آغوش می گیرد.

امروز حرف به حرف آب رنگ آتش گرفته است و مادران نمی توانند قطره ای آب بنوشند، اما شیرخوارشان تشنه و گرسنه است و دست به سمت مادر می برد؛ اینجا تاریخ تداعی می شود ورباب به مادران اذن می دهد تا دلبندشان را تشنه نگذارند.

بیمه دردانه به نام نامی نازدانه رباب

نامش ناهید است، از اهل سنت سنندج، دختر بچه ای حدودا ۵ ساله همراه دارد، چشمهایش از فرط گریه باز نمی شود، دلیل آمدنش را می پرسم، جواب می دهد، عشق دلیل نمی خواهد.

هق هق هایش که آرام می شود، دستی به سر دخترش می کشد و می گوید: نارینا را از همین مجلس دارم، چندین سال در حسرت فرزند بودم و حاجتم را از دستان کوچک ۶ ماهه حضرت حسین (ع) گرفتم.

پنج سال است که به این مجلس می آید و نذر خود را ادا می کنند.

خانمی جوراب نوازد پخش می کند، جنس نری او برایم عجیب است، می گوید: کودکان حرم عصر عاشورا پابرهنه بر روی خارها دویدند تا دست حرامیان به آنان نرسد، چند سالی است که نذرم این جورابهای کوچک است.

یکی پارچه های کوچک سبزرنگ نذر کرده، آن دیگری صلوات.

گهواره ای وارد مجلس می شود، می گویند نذر خانمی است که بچه دار نمی شود، به باب الحوائج ۶ ماهه کربلا متوسل شده است تا دامنش سبز شود.

و چه گرهها که به سرانگشت دستان کوچک حضرت علی اصغر باز نمی شود.

۲۴ نقطه کردستان میزبان شیرخوارگان

رئیس شورای هیات‌های مذهبی کردستان گفت: همایش شیرخوارگان حسینی همزمان با سراسر کشور در نخستین جمعه ماه محرم (۱۵ شهریور) در ۲۴ نقطه این استان برگزار شد.

نورعلی خزایی اظهار داشت: همایش شیرخوارگان حسینی هر سال در جمعه اول ماه محرم با حضور مادران و نوزادان شیرخوارشان در شهرهای استان در حسینیه‌ها، مهدیه‌ها و مساجد برگزار شد و مادران استقبال بسیار خوبی داشتند.

لالایی فرشته ها

فرشته ها می دانند طولی نخواهد کشید که عشق از گلوی کوچک این پروانه طلوع کند.

ماهی های بیرون از آب، قدر اشک های او را  می دانند.
امروز ۶ ماهه ترین خورشید، بیدار می شود، امشب که ماه، خودش را بر آسمان می کشد، مادر دیگر نایی برای لالایی ندارد و فرشتگان برایش لالایی می خوانند.

معصومیت را می توان در قنداقه خونی نوزادها هم دید، می توان از گلوی شکفته، تصویر خدا را در چشم ها جاودانی کرد.

تو کوچکترین آیه کربلایی که بر روی دستان پدر پرپر شدی تا مظلومیتت در تاریخ ثبت شود.

قسم به نام باب الحوائجی تو، تا قیامت خون‌خواهت خواهیم ماند.

۹۹۳۷ / ۳۰۳۴

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.