هر بار که تکنولوژی پا به عرصه وجود می گذارد چون فرهنگ استفاده از آن همزمان با ورود آن ایجاد نمی شود مشکلات فراوانی در جوامع جهان سومی بوجود می آید، اوایل که تلفن های همراه مجهز به بلوتوث وارد جامعه ما شد عکس ها و ویدئوهای شخصی دست به دست شدند و بسیاری از آنها منشا ایجاد دعوا، اختلاف و حتی مرگ شد.
سپس شبکه های اجتماعی موبایلی پا به عرصه ظهور گذاشتند و در مدت زمان بسیار کمی جمعیت زیادی به آن پیوستند و کم کم این شبکه ها گسترده تر شدند و مردم از شبکه ای به شبکه دیگر نقل مکان می کردند تا عاقبت با تولد تلگرام سرعت نقل مکان ها کمتر شد و جمعیت زیادی اسیر این شبکه اجتماعی شدند.
فیلتر شدن آن هر چند در ابتدا منجر به ریزش تعداد مخاطبین این نرم افزار پیام رسان شد ولی بعد از مدتی باز هم جماعت ترک کننده به آن بازگشتند چرا که جایگزین مناسبی برای آن نیافتند.
همین استقبال مردمی از این پیام رسان منجر شد در کنار کانال های آموزشی، روانشناسی و خبری، مُد، کسب و کار، موسیقی و غیره کانال هایی هم به اسم روشنگری و با هدف تخریب تشکیل شود که اکثریت گلوله های شلیک شده از چنین کانال هایی پیشانی اقشاری همچون مدیران و خبرنگاران را نشانه گرفته است.
کانال هایی که به راحتی و بدون هیچ واهمه ای مطالب توهین آمیز منتشر و حتی افراد را به بیان شخصی ترین مسایل خانوادگی تهدید می کنند، این روزها فضا به گونه ای شده که همگی عصا بدست در گروه های تلگرامی فعالیت می کنند.
اکثر افراد سکوت و عدم اظهار نظر در ارتباط با مباحث و موضوعات متنوع مطرح شده در این پیام رسان را بر بیان نظرات و پیشنهادات خود ترجیح می دهند که مبادا سخن آنها به مذاق کسی خوش نیاید که اگر نیاید نام او سر از کانال های سیاه در آورد.
هیس، اینجا کسی حرفی نمی زند، چون مبادا نفوذی فلان کانال سیاه در این گروه هم باشد، همین تفکر باعث شده همه ساعات زیادی را تماشاگر پست های ارسالی با محتوای گل و بلبل و یا حوادث و اخبار روز باشند.

** دنیای مجازی که بی اعتمادی در دنیای حقیقی را رواج می دهد
گردانندگان چنین کانال هایی که مدعی حمایت و دفاع از حقوق مردم هستند براحتی بسیاری از این مردم را آماج حملات خود قرار می دهند و بدون هیچ تحقیقی مطالبی را منتشر می کنند که از صحت و سقم آن آگاهی کاملی ندارند.
این کانال ها محلی برای انتقام و زهره چشم گرفتن عده ای هم شده است و هر کسی بنابر دلایلی از فردی کینه ای داشته باشد مطالبی راست یا دروغ را نسبت به فرد مورد نظرش طرح و به این کانال ها ارسال می کند و مدیران چنین کانال هایی هم بدون آگاهی از نیت ارسال کنندگان، اقدام به انتشار آن می کنند.
همین بی در و پیکر بودن و نبود وجدان و اخلاق حرفه ای در این حوزه باعث رواج بی اعتمادی حتی به نزدیکترین آشنایان، دوستان و همکاران شده است.
قطعا کار و زندگی خانوادگی افراد دو مقوله جدا از هم هستند علاوه بر این گذشته زندگی هر فردی به خودش مربوط است ولی گویا چنین مساله ای در فضای مجازی نه تنها رعایت نمی شود بلکه به کارت برنده گردانندگان کانال های به اصطلاح مدافع حقوق مردم تبدیل شده است.
مدیران این کانال ها بیلی بدست گرفته و مدام باغچه زندگی افرادی که به نوعی مخالف افکار و عقاید آنها هستند را شخم می زنند تا کرمی در آن بیابند و آنگاه در بوق و کُرنا کنند و عالم و آدم را از آن با خبر سازند.
کاش وجدان خفته گردانندگان چنین کانال هایی برای مدتی بیدار می شد و به آنها خطاهای شان را گوشزد می کرد و اینکه دور نیست روزی که طبل رسوایی آنها هم در فضای مجازی زده شود همچنان که برای مدیران چندین کانال این اتفاق افتاده است.
*خبرنگار ایرنا سنندج
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.