استفاده از اتهام بددینی و انحراف از دین علیه سیاست‌مداران و دگراندیشان، در تاریخ ایران بیشتر مصرف سیاسی داشته است تا بار دینی و اعتقادی؛ به آن نشان که هیچ‌گاه از این حربه علیه سیاست‌مداران همسو استفاده نمی‌شود؛ حتی اگر آن سیاست‌مدار نامعمول‌ترین و عجیب‌ترین سخنان را بگوید یا رفتاری خلاف همۀ هنجارهای دینی از او سر بزند.

به گزارش جماران؛ رضا بابایی در کانال تلگرامی خود نوشت:

این روزها برخی شخصیت‌ها و نهادهای دینی به سخنان آقای حسن روحانی دربارۀ جواز انتقاد از حکومت، حتی در زمان زعامت و حکمرانی معصوم(ع)، واکنش نشان داده و او را سخت سرزنش کرده‌اند. محتوای این نزاع برای من هیچ اهمیتی ندارد؛ اما مایلم سه نکته را یادآوری کنم: 

1. ویژگی مهم و عمومی این گونه نقدها کلی‌گویی است؛ یعنی دقیقا نشان نمی‌دهند که شخص متهم چه گفته است و چرا سزاوار نقد است. مثلا در اطلاعیۀ منسوب به جامعۀ مدرسین هیچ اشاره‌ای به عبارات آقای روحانی نمی‌شود؛ بلکه بسیار کلی او را متهم به انحراف از مسلمات مذهب می‌کند. اما وقتی به نص عبارات او مراجعه می‌کنیم، در کمال شگفتی می‌بینیم که رئیس جمهور، یکی از بدیهی‌ترین مسلمات دینی را بر زبان آورده است. اینکه مردم حق انتقاد از حکومت معصومین را دارند، نص عبارت امام علی(ع) در نهج البلاغه(خطبۀ 216) است. همچنین «حق انتقاد» به معنای «انتقاد حق» نیست که خلاف عصمت باشد. افزون بر این، انتقاد از حکومت، همیشه به معنای انتقاد از رأس حکومت نیست؛ زیرا ممکن است انتقاد از زمامداران میانی باشد؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) خود فراوان از زمامدارانش انتقاد کرده است. 

2. استفاده از اتهام بددینی و انحراف از دین علیه سیاست‌مداران و دگراندیشان، در تاریخ ایران بیشتر مصرف سیاسی داشته است تا بار دینی و اعتقادی؛ به آن نشان که هیچ‌گاه از این حربه علیه سیاست‌مداران همسو استفاده نمی‌شود؛ حتی اگر آن سیاست‌مدار نامعمول‌ترین و عجیب‌ترین سخنان را بگوید یا رفتاری خلاف همۀ هنجارهای دینی از او سر بزند. نمونۀ تاریخی این برخورد دوگانه، داستان غم‌انگیز حسنک وزیر است که چون از چشم سلطان غزنوی افتاد، پروندۀ گفتارها و رفتارها و سفرهای او را گشودند تا آنچه می‌خواهند بیابند و سرانجام نیز یافتند و او را به جرم گرایش به مذهب باطنیان مصر به دار آویختند. در چهل سال گذشته، شگفت‌آورترین سخنان و رفتارهای نامعمول دینی از رئیس دولت‌های نهم و دهم سر زد؛ اما در آن زمان هیچ صدایی برنخاست، مگر در حد زمزمه و تذکرهای بسیار دوستانه و مهربانانه؛ تا اینکه او نیز از اردوگاه خودی بیرون رفت. پس از آن بود که قلم‌ها به کار افتادند و دهان‌ها باز شدند و درد دین به سراغشان آمد.

چرا راه دور برویم! در اردیبهشت امسال یکی از امامان جمعه، خطاب به اصول‌گرایان گفت: «بروید زنای محصنه بکنید، عرق بخورید و انواع فسق و فجور را بکنید، بعد هم توبه کنید، خدا شما را می‌بخشد، اما این گناهی که شما در حال ارتکاب آن هستید که ممکن است سرنوشت اسلام و مسلمین در دست غیر (اصلاح‌طلبان) بیفتد، حتی اگر تا روز قیامت انواع عبادت‌ها را انجام دهید، جهنمی مسلم هستید.» (پایگاه خبری عصر ایران، خبر 583061)

 آیا آن روز کسی اعتراض کرد؟ صدایی برخاست؟ نه! اگر این جمله را دیگران گفته بودند، چند اطلاعیه صادر می‌شد؟ چند نفر برای دین خدا احساس خطر می‌کردند؟ خدا می‌داند.

3. در پایان اطلاعیۀ منسوب به جامعۀ مدرسین آمده است: «اکیداً توصیه می‌کنیم بعضی از مسئولان از ورود به مسائل اعتقادی و تخصّصی فکری در اظهارات خویش پرهیز کنند و بجای آن تلاش خود را به حل مشکلات معیشتی و گرفتاری‌‌های اقتصادی مردم معطوف کنند و آنچه مردم از شماها انتظار دارند گره‌گشائی از مسائل و مشکلات زندگی آنان است، نه اظهار نظر در مسائل اعتقادی و تخصصی که نه تنها گرهی از کار مردم باز نمی‌کند که افزون بر مشکلات دنیوی آنان، دین آنان را نیز با مشکل مواجه می‌کند.» 

این توصیه به این معنا است که مسئولان سیاسی به دین مردم کاری نداشته باشند و برای تأیید دیدگاه‌های خود به سراغ دین نروند. 

انصافا توصیۀ درست و راهگشایی است؛ اما باید شامل همۀ سیاست‌مداران شود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.