افول اخلاق در جامعه دیگر اصلاح طلب و اصولگرا نمی شناسد و حتی برخی تا مرز فروپاشی اخلاقی در جامعه ورای مرز بندی های سیاسی پیش رفته است. به عنوان مثال آفتی به نام "رانتخواری" که امروز به جان جامعه افتاده فراتر از مرز بندی اصولگرایی و اصلاح طلبی است!

  • به گزارش جماران؛ مصطفی معین در اینستاگرام خود نوشت:
  •  
  • خانم آئینی خبرنگار شرق از هر دری سوال می کرد، از خاطرات گذشته دوران انقلاب تا جنگ، مسئولیت های گوناگون و گام به گام، جوانان، کوی دانشگاه، انتخابات ۸۴ ، استعفاها، مسائل اجتماعی و... این مصاحبه دیروز(۹۶/۶/۲۰) در روزنامه شرق باحذف قسمت هائی از آن(به ناچار با سانسور!) در صفحات اول و داخلی منتشر شد. مصاحبه مفصل است ولی برای رعایت اختصار فقط برخی محور های آن را در ادامه می آورم :

    افول اخلاق در جامعه دیگر اصلاح طلب و اصولگرا نمی شناسد و حتی برخی تا مرز فروپاشی اخلاقی در جامعه ورای مرز بندی های سیاسی پیش رفته است. به عنوان مثال آفتی به نام "رانتخواری" که امروز به جان جامعه افتاده فراتر از مرز بندی اصولگرایی و اصلاح طلبی است!

    در هر دو گرایش سیاسی افراد اصیل و قلابی داریم ،آنهایی که اصیل هستند با هر گرایش سیاسی قابل احترام هستند و وجودشان برای باروری جامعه ضرورت دارد ، و اگر بدلی باشند که دیگر فرقی نمی کند در کدام جریان دسته بندی شوند ،آنها جمعی منفعت طلب هستند که با آرمان های سیاسی-اجتماعی و فرهنگی ملت بیگانه اند!

     به نظر من نداشتن سرمایه اجتماعی یکی از مهمترین ضعف هایی است که در کشور ما وجود دارد . به بیان روشن تر در جامعه ما بی اعتمادی عمومی وجود دارد و همگی نسبت به هم بی اعتماد هستیم .مردم با دولت ، دولت بامردم ،نخبگان با جامعه و جامعه با نخبگان!

    در مطالعات میدانی در جهان، تایید شده که ارتباط مستقیمی بین فعالیت و تعداد تشکل های اجتماعی فعال با ظهور دمکراسی وجود دارد . همین نسبت بین تعداد نهادهای مدنی با شکل گیری سرمایه اجتماعی وجود دارد! وجود سرمایه اجتماعی بالا هم زمینه ای است برای شکل گیری فرهنگ دموکراسی.

     فضای مجازی فرصت نوظهوری است که می تواند در مسیر تحقق آرمان های اجتماعی و کاهش و رفع آسیب ها و مشکلات دامنگیر جامعه قرار گیرد، از مشکلات زیست محیطی گرفته تا فرهنگی و اخلاقی، تقویت سرمایه اجتماعی و وحدت ملی.

     شما چند نفر را سراغ دارید که وقتی از تعارض مسیر رو به رویشان با آنچه که به مردم و نمایندگان مردم وعده داده بودندآگاه شدند آمدند و استعفا کردند و گفتند شرایط آنطور نیست که ما بتوانیم وعده ها را پیش ببریم؟ چه تعداد از دولتمردان و نمایندگان وجدانشان را میزان عملکردشان قرار داده اند؟

     در مجلسی که در یک چرخه انتخابات استصوابی شکل می گیرد نمی توان خروجی بهتر از این را از آن انتظار داشت(ریزش تعداد اعضای فراکسیون امید، عدم رای به تحقیق و تفحص از شهرداری، تومار ۲۰۷ امضائی تقدیر از شهردار وقت!).

    در شرایط نابرابر انتخاباتی، فقط با فشار جامعه است که اصلاح طلبان می توانند تفوق پیدا کنند، اگر مردم سرخورده باشند و در صحنه نیایند طبیعی است که آینده روشنی نیز قابل پیش بینی نخواهد بود!

  •  به عقیده من حضور چشمگیر مردم در انتخابات فقط آری به آینده نیست بلکه یک نه بزرگ به گذشته هم بوده است، به خاطر ترس از بازگشت دوران ۸ سال سیاهی که پیش از ریاست جمهوری روحانی تجربه شده بود. مردم احساس خطر کردند که نکند یک "مهرورز ثانی" بیاید و نظم حداقلی ایجاد شده در زندگی آنها را بر هم بریزد!

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.