پایگاه خبری جماران،  بگو مگوی دو استاد در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بر سر یک فرصت مطالعاتی منجر به زد و خورد میان این دو استاد شده است. 

 خلاصه ماجرا:

 هنگامی که یکی از اساتید ادبیات (دکتر ع-ر)  برای امضای برگه فرصت مطالعاتی خارج از کشور نزد معاون آموزشی دانشکده میرود، معاون دانشکده (دکتر م-م)، در حضور رییس دانشکده از امضای برگه درخواست وی امنتاع می کند. دکتر ع-ر از این موضوع ناراحت شده و زیر لب به معاون دانشکده فحش می دهد، عبارت «پدرسگ» را برای او استفاده نموده از اتاق بیرون می رود. اما از قرار، معاون دانشکده می شنود و به دنبال استاد مورد نظر در راهروی دانشکده رفته و با او درگیر می شود. یکی از اساتید دیگر نیز علیه معاون دانشکده وارد مخاصمه می شود. این نزاع با وساطت برخی اساتید دیگر در نهایت به پایان می رسد. 

 هرکس این خبر را بخواند، قاعدتا تاسف خواهد خورد که وضعیت انحطاط اخلاقی جامعه به کجا رسیده که دو استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران که باید مظهر ادب و انسانیت باشند، اینگونه احمقانه به جان هم می افتند. آیا دیگر می توان به چنین جامعه ای امید بست؟

 اما شاید برای نتیجه گیری زود باشد. واقعه ای که گزارش شد نه برای این روزها، بلکه مربوط به حدود پنجاه سال پیش است. این نزاع و کتک کاری نیز میان دکتر علی رواقی (ع-ر) استاد ادبیات فارسی، قرآن‌پژوه، شاهنامه‌پژوه، مصحح و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی از یک سو و استاد مظاهر مصفا (م-م)، قصیده سرای معاصر و معاون آموزشی وقت دانشکده ادبیات دانشگاه تهران صورت گرفته است. راوی ماجرا نیز خانم دکتر امیربانو کریمی استاد وقت دانشگاه تهران، فرزند شاعر سرشناس امیری فیروزکوهی و همسر استاد مظاهر مصفا و مادر علی مصفا بازیگر سینما است. خانم امیربانو کریمی که هم اکنون 87 سال دارد، روایت فوق را درباره همسرش به همراه اتفاقات متعدد دیگر در مصاحبه اخیر خود نقل کرده است که در وبسایت مرکز اسناد کتابخانه آستان قدس رضوی نیز آرشیو شده است. 

 بزرگانی که امروز سرمایه کشور هستند، در زمانه خود اشتباهاتی داشته اند. اشتباه و خطا مربوط به این زمان و آن زمان نیست. شاید این یک خطای شناختی جامعه کنونی ما باشد که از هر اتفاقی هر چند کوچک و طبیعی، نتایج بزرگ و غیرطبیعی می گیرد. من هنوز مطمئن نیستم که جامعه ایران دچار انحطاط اخلاقی شده باشد. حتی مطمئن نیستم وضعیت اخلاق در جامعه ما از گذشته بدتر شده باشد. با این که تقریبا هر روز و در هر جمعی شکایت های بسیاری از وضعیت اخلاقی جامعه می شنویم، ولی همه آنها تعمیم هایی است که از تجربه های موردی به دست امده اند، تجربه هایی که همیشه بوده اند. 

 من هنوز یک تحقیق علمی که گزارش گر وضعیت اخلاقی و اجتماعی جامعه باشد، ندیده و نخوانده ام. البته اذعان دارم که تهیه چنین گزارشی با موانع بسیاری مواجه است. ولی اگر به هر دلیل گزارشی دقیق وجود ندارد بهتر است کمی با احتیاط در مورد وضعیت اخلاقی و اجتماعی جامعه نظر بدهیم. 

 بی جهت گرد ناامیدی بر پیکره جامعه نپاشیم! ایران برای ماندن احتیاج به امید دارد. حوادث خوب هم در اطراف ما  اتفاق می افتند ولی کمتر در باره آنها می گوییم یا می شنویم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 1193243
  • نسخه چاپی

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.