دراگان اسکوچیچ و احترام برباد رفته!

جماران؛ شبنم روحی؛ ماجرای برکناری دراگان اسکوچیچ که هنوز مشخص نیست چرا 4 ماه مانده به جام جهانی آغاز شد با ابقای این مربی کروات به پایان رسید؛ البته فعلا!

اینکه اسکوچیچ مربی خوبی است یا بد؛ باید می ماند یا می رفت بحث مهم و قابل کارشناسی است اما موضوعی که بعد از ابقای این مربی، مورد توجه قرار می گیرد نحوه ادامه همکاری او با بازیکنانی است که به خاطر رفتن او به لبه تیغ هر آن چه که دلشان می خواست را برزبان آوردند.

مهدی طارمی سرشناس ترین و شاید مهم ترین مخالف اسکوچیچ است که پیش از این هم به خاطر بحث مجازی با او از دو بازی تیم ملی محروم شده بود. حالا از اردوی بعدی و البته در جام جهانی طارمی و اسکوچیچ یکی به عنوان بهترین بازیکن و دیگری با عنوان سرمربی تیم ملی باید در کنار هم برای موفقیت تلاش کنند! شاید هردو بعد از این ماجرا از جملات و عبارات زیبای اتحاد و یکدلی صحبت کنند اما همان طور که کدورت چند ماه پیش هیچ گاه رفع نشد حالا هم بعید به نظر می رسد این اتفاق رخ بدهد. نه تنها طارمی و اسکوچیچ بلکه دیگر بازیکنان که در ماجرای استوری های دو دسته علیه هم موضع گرفتند باید در کنار هم بازی کنند و اتفاقا انتظار یکدلی هم از آن ها داشت.

دراگان اسکوچیچ حتی به اندازه ویلموتس هم روی نیمکت تیم ملی کاریزما نداشت و شاید این از بدشانسی او بود که با وجود نتایج خوب (نه عملکرد فنی مطلوب) نه بین بازیکنان و نه حتی بین مردم به محبوبیت نرسید. حالا چنین مربی با این وضعیت باید بعد از بارها لرزیدن صندلی اش به بازیکنانش امرونهی کند! کاری که قبل از این هم به سختی انجام می داد!

درواقع این مهم ترین و بدترین نتیجه ماجراهای اخیر بود که فدراسیون فوتبال، کمیته فنی و شاید دست های پشت پرده گردانندگان و عاملان اصلی آن بودند. ماجرایی که جز پایین آوردن جایگاه اسکوچیچ به عنوان سرمربی و نفر اول نیمکت یک تیم ملی در تورنمنتی به مهمی جام جهانی هیچ چیز دیگر نداشت.

کمیته فنی که هنوز نفرات آن برای تصمیم گیری های کلان و مهم از سوی برخی از کارشناسان مورد تایید نیستند می توانستند نتیجه جلسه خود را به جای آن که به رسانه ها اعلام کنند به فدراسیون می گفتند و تصمیمات یا نظرات کارشناسی را در جلسات خصوصی ابراز می کردند نه آن که با هررسانه ای صحبت کنند و بگویند ما هم با اسکوچیچ موافق نیستیم اما مجبوریم!

این اجبار درست باشد یا غلط تنها متوجه فوتبال ایران است وگرنه اسکوچیچ هیچ سلاحی برای برای تهدید ندارد و هر آن چه که امروز تیم ملی به آن دچار شده صرفا از جانب خود ایرانی هاست؛ فدراسیون بی رئیس و بی پول، کمیته فنی و هیات رئیسه ناهماهنگ، بازیکنان مدعی اما غیر حرفه ای، دلال های پرقدرت و ... فقط چند مشکل امروز فوتبال ایران هستند که تیم ملی را به چنین شرایط رسانده اند.