یادداشت جی پلاس؛

فوتبال این قدرها هم خوار نیست!

ناکامی تیم ملی فوتبال در رقابت های جام ملت های آسیا باعث شده که همه اعم از کارشناس و ورزشکار و غیر ورزشکار و سلبریتی و هنرمند موجی از انتقادات را به وجود بیاورند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش سرویس ورزشی جی پلاس، تیم ملی فوتبال ایران در جام ملت های آسیا با شکست سنگین برابر ژاپن از راه یابی به فینال بازماند. اتفاقی که ناکامی قلمداد کردن آن به این راحتی ها نیست و باید مسائل گسترده ای مورد ارزیابی قرار بگیرد. قهرمان نشدن یک تیم زمانی ناکامی قلمداد می شود که آن تیم بخت نخست قهرمانی بوده باشد. این که ایران در این رقابت ها بخت اول قهرمانی بود یا نه مطلبی است که باید به دقت بررسی شود و البته موضوع اصلی نوشتار امروز ما هم نیست.

اما حتی با فرض ناکامی قلمداد کردن نتیجه تیم ملی، موجی از انتقادات روانه شده مبنای درست و حسابی ندارد. برخی انتقادها احساسی و از روی دلسوزی و عرق میهن پرستی است و برخی دیگر نقاب کارشناسی دارد. انتقادهایی با محوریت عدم توجه به فوتبال پایه، نداشتن آکادمی، برنامه ریزی دراز مدت و چه و چه که البته در جای خود درست نیز هست اما یک سهل انگاری بزرگ دارد.

کارشناسانی که زبان به انتقاد از فوتبال گشوده اند و ایرادهای آن را (به درستی) یکی پس از دیگری می شمارند فراموش کرده اند که در کجا و در چه جامعه ای زندگی می کنند. فوتبال یکی از بخش های ورزش ایران است. ورزش نیز تنها یکی از بخش های نهاد و جامعه ایرانیان است. آیا جامعه ما در تمام شاخص های دیگر استانداردها را احصا کرده که این گونه با شدت و حدت به فوتبال می تازیم؟

آیا در سایر رشته ها همه چیز از قبیل امکانات، اعتبارات، زیرساخت ها، استعدادیابی و ... درست است که این گونه به فوتبال می تازیم؟

اصلا از ورزش فاصله بگیریم. در شاخص های مهم فرهنگی و اقتصادی چه اوضاعی داریم؟ وضعیت مبارزه با اعتیادمان چطور است؟ شاخصه طلاق و بزهکاری های اجتماعی؟ مصرف سیگار در میان نوجوانان؟ در تورم و بیکاری قشر تحصیلکرده چه رتبه ای در آسیا داریم؟ در مبارزه با فساد اقتصادی - اجتماعی و رانت خواری چه جایگاهی در جهان داریم؟ رانندگی و فرهنگ ترافیک مان در چه حال است؟ از آمار نزاع های خیابانی؟ از رتبه تقریبا یک رقمی دیابت ایرانی ها چطور؟

بسیاری از کسانی که تیغ تیز انتقاد را بر روی فوتبال کشیده اند، در حوزه هایی غیر از فوتبال و حتی غیر از ورزش فعالیت می کنند. آیا آنها می توانند ادعا کنند که در حوزه خودشان جزو برترین های آسیا هستند؟ آیا سینمای ایران جهانی است؟ آیا وضعیت محیط زیست ایران مطابق با استانداردهای جهانی است. مگر نه این که تهران در کنار پکن یکی از آلوده ترین شهرهای آسیا است؟

فوتبال ایران بیمار است و در این مساله تردیدی وجود ندارد. اما این بیماری بخشی از پیکر بیمار و رنجور جامعه ماست نه چیزی فراتر از آن. اگر سایر مسائل هم این اندازه به دقت زیر ذره بین مردم، رسانه ها  وکارشناسان قرار بگیرد، شاید مشخص شود که فوتبال یک سر و گردن از بقیه بالاتر نیز هست.

این ها را نوشتیم تا به آنهایی که در عمر ورزشی شان شامل ضرب المثل معروف عکس با شورت ورزشی می شوند، بگوییم وقتی قصد انتقاد دارید همه چیز را با هم ببینید، در کنار هم و متاثر از هم و گرنه چماق برداشتن و کوبیدن بر سر این و آن نیازی به ژست منتقد و پروپاگاندی خود عاقل پنداری ندارد و از هر آدم چماق به دستی بر می آید.

دیدگاه تان را بنویسید