آخرین وضعیت فیلم جدید مرحوم کیومرث پوراحمد

علی قائم‌مقامی درباره آخرین وضعیت پروانه نمایش فیلم «پرونده باز است» به کارگردانی کیومرث پوراحمد که سال گذشته در جشنواره فجر رونمایی شد، توضیحاتی را ارایه کرد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس، او که سابقه همکاری با کیومرث پوراحمد را در پنج فیلم سینمایی داشته و تهیه‌کننده آخرین فیلم او را برعهده داشته است، در توضیحاتی داد،گفت: عده‌ای دوست دارند به هر شکلی در فضای مجازی دیده شوند، این افراد درحین برگزاری جشنواره و بعد از آن در مورد مسائل حقوقی و قضایی "پرونده باز است" چنان اظهارنظر کردند که گویی سالها حقوقدان بودند! متاسفانه این صحبت‌های بی‌اساس باعث ایجاد حواشی برای فیلم شد. پس از جشنواره همان نسخه‌ای که در جشنواره به نمایش درآمد و سپس نسخه تدوین مجدد، توسط مدیران مربوطه قوه قضاییه دو بار مورد بازبینی قرار گرفت. مرکز رسانه‌ قوه، همکاری و تعامل خوبی همچون (صدور مجوز فیلمبرداری در زندان‌ها و دادگاه و بررسی نسخه نهایی) با فیلم داشت. چند روز قبل هم طی نامه‌ای به سازمان سینمایی نظر مساعد خود را اعلام کرد و تصور نمی‌کنم مشکل خاصی برای پروانه نمایش وجود داشته باشد و امیدوارم به‌زودی پروانه نمایش آخرین فیلم مرحوم پوراحمد صادر شود. 

ایسنا نوشت؛ قائم‌مقامی در ادامه به برخی حواشی ایجاد شده پس از درگذشت کیومرث پوراحمد اشاره کرده و با یادآوری سابقه همکاری خود با این فیلمساز گفت: همکاری من با آقای پوراحمد به سال ۱۳۷۹ برمی‌گردد که مدیر تولید فیلم «شب یلدا» بودم. در آن زمان تهیه‌کننده‌ای که قرار بود فیلم را تهیه کند، مشکلاتی برایش بوجود آمد و از پروژه جدا شد و به همین دلیل کار در مرحله پیش تولید تعطیل شد. پوراحمد اصرار به ساخت فیلم «شب یلدا» داشت. من در آن زمان سی و دو ساله بودم و شرایط مالی بعنوان تهیه‌کننده مستقل را نداشتم لذا برای تولید فیلم با پوراحمد دنبال تهیه‌کننده بودیم. در آن موقع شرکت تماشا توسط آقایان تقی علیقلی‌زاده، منوچهر شاهسواری و احمدرضا درویش اداره می‌شد. مدیرعامل این شرکت آقای علیقلی‌زاده بود. قبل از فیلم «شب یلدا» در چند فیلم با شرکت تماشا به عنوان مدیر تولید همکاری کرده بودم. فیلمنامه را پیشنهاد دادیم و پیش تولید شروع شد در نهایت «شب یلدا» به عنوان یکی از آثار ماندگار آقای پوراحمد تولید شد. پس از آن پروژه، ما چند بار دیگر قصد همکاری داشتیم که فرصتی پیش نیامد تا سال ۱۳۹۳ که می‌خواستیم فیلم «پرونده باز است» را بسازیم؛ فیلمی که ابتدا «بشنو از نی» نام داشت ولی ابتدای پیش‌تولید آقای پوراحمد به این نتیجه رسید که فیلمنامه «کفشهایم کو؟» را که درباره آلزایمر بود، بسازد. من هم استقبال کردم و بعد از آن سراغ ساخت «تیغ و ترمه» رفتیم. در آن مقطع من تهیه‌کننده یک فیلم کودک به نام «گل به خودی» بودم که کارگردانش احمد تجری، فیلمساز اول بود و چون باید برای فیلم اولی‌ها مشاور کارگردان داشتیم، از آقای پوراحمد خواهش کردم با این فیلم به عنوان مشاور کارگردان همکاری کند که ایشان هم پذیرفت. بعد از این فیلم هم، «پرونده باز است» را کار کردیم و در مجموع از سال ۱۳۷۹ تا ۱۴۰۲ پنج فیلم را با همکاری یکدیگر تولید کردیم.

او افزود: در این سال‌ها اتفاق‌های تلخی هم رخ داد که از زمان نمایش فیلم «پنجاه قدم آخر» در جشنواره فجر شروع شد و رفتارهای نامناسبی با آقای پوراحمد صورت گرفت. وی قبل از این، فیلم ماندگار «اتوبوس شب» را ساخته بود. مناسفانه در چند فیلم آخر مثل «تیغ و ترمه» و همینطور «پرونده باز است» توهین‌ها درفضای مجازی به آقای پوراحمد تشدید شد. روز خاکسپاری ایشان، جوانی برای تسلیت سراغ من آمد و به او یادآوری کردم که در فضای مجازی چقدر مطالب خارج از نقد سینمایی، علیه آقای پوراحمد بیان کرده بود. خود او هم این موضوع را تایید کرد و گفت که اشتباه کرده ولی چه فایده؟! چنین رفتارهایی بارها در رسانه‌های رسمی هم تکرار شد و تیترهای آنچنانی بر علیه ایشان زدند و اگرچه آقای پوراحمد می‌گفت برایش اهمیتی ندارد، اما برخی بی‌احترامی‌ها او را اذیت کرد. نقد حق منتقد است اما نقد سازنده نه توهین و هتک حرمت یک پیشکسوت (البته منظور افراد بی هویت هستند نه خبرنگاران و منتقدان حرفه ای سینما)

وی ادامه داد:‌ پس از فوت ایشان، تعدادی از افراد با آب و تاب از رفاقت با وی صحبت می‌کنند و چنان خاطره‌هایی تعریف می‌کنند که انگار در بیست فیلم و سریال با او همکار بودند! ولی هیچ‌کس در این سال‌های آخر زندگی، پای کارهای کیومرث پوراحمد نیامد. به خاطر دارم برای همین فیلم «پرونده باز است» بعد از بیست و چهار روز فیلمبرداری، باید فیلمبرداری را در یک زندان دیگر انجام می‌دادیم و بخاطر شرایط ملتهب کشور در مهرماه سال گذشته امکانش نبود، به ناچار پروژه را مدتی تعطیل کردیم تا مجوزهای لازم صادر شود.

مرحوم پوراحمد در فیلم "پرونده باز است" سی درصد شریک است. نقدینگی فیلم محدود بود. همان زمان گفت یکی از دوستانش آمادگی دارد که سرمایه‌گذاری کند، ولی بعد از چهل و پنج روز با وجود پیگیری‌های مکرر ایشان اتفاقی نیفتاد و حتی تعدادی از همکاران گفتند سرمایه گذار پیدا می‌کنند یا خودشان شریک می‌شوند اما متاسفانه همه این‌ها صحبت ها جز وعده‌های توخالی هیچ چیز دیگری نبود. پوراحمد کاملا تنها بود. البته به ایشان گفتم که این مسئله، مشکل من به عنوان تهیه‌کننده است و هرطور شده فیلم را تمام می‌کنیم که این اتفاق هم افتاد.

قائم‌مقامی درباره ارتباط خودش با کیومرث پوراحمد نیز گفت:‌ ما مثل دیگر تهیه‌کننده و کارگردان‌هایی که ممکن است دچار مشکل شوند با هم بحث‌ها و اختلاف‌نظرهایی داشتیم ولی آقای پوراحمد چیزی را در دلش نگه نمی‌داشت و هرچه بود را با هم حل می‌کردیم. البته این اخلاق عمومی ایشان بود که حتی وقتی از عوامل گروهش عصبانی می‌شد و برخورد تندی از خود بروز می داد، خیلی سریع برای برطرف کردن آن تلاش می‌کرد. درباره جشنواره فیلم فجر، نظری مخالف هم داشتیم. من و برخی از عوامل دوست داشتم فیلم در جشنواره باشد، ایشان تا لحظه آخر برای آماده کردن نسخه‌ای از فیلم جهت نمایش در جشنواره در استودیو پیگیر کارها بود؛ حتی گفتم وقتی اینطور پای کار هستید چرا آن نامه را برای کناره‌گیری از جشنواره نوشتید که جواب داد، آن حق خودم به عنوان فیلمنامه‌نویس و کارگردان است ولی حق ندارم برای حضور عوامل دیگر در جشنواره تصمیم بگیرم. چند روز قبل شنیدم در رسانه‌های خارجی گفته شده که پایان‌بندی فیلم «پرونده باز است» بخاطر فشارهای نهادهای خاص تغییر کرده در حالی که واقعیت ندارد. آقای پوراحمد بعد از جشنواره فجر، فیلم را مونتاژ مجدد کرد و هرچه تغییر در نسخه جدید فیلم رخ داده با نظر آقای پوراحمد و دخالت مستقیم ایشان بوده است. خشایار موحدیان تدوین‌گر و مهدی جمشیدیان صداگذار فیلم در جریان جزئیات هستند. 

وی در پایان گفت: بعد از فوت پوراحمد یکی دو تا از همکاران از من گله کردند و به من گفتند: چرا دوست داشتی و شرایطی را مهیا کردی که پوراحمد فیلم بسازد! اگر فیلم نمی‌ساخت اینقدر به او حمله نمی‌کردند! به آنها گفتم: این چه حرفی است؟! او بارها اعلام کرده که اگر فیلم نسازد افسرده می‌شود. اخیرا هم فیلمی از او بازنشر شده که می‌گفت من کاری به غیر از فیلمسازی بلد نیستم و اگر در خانه باشم و فیلم نسازم افسرده و پیرتر می‌شوم. پوراحمد در این چند سال که اتفاقا هم پرکار بود، سرش به فیلمسازی گرم بود و زمانی که سر صحنه حضور داشت فقط و فقط به فکر ساخت فیلمش بود نه چیز دیگری.

 

دیدگاه تان را بنویسید