به گزارش خبرنگار ایرنا، قدرت و توان اقتصادی یک کشور و نیز دستیابی به پیشرفت هـای علمی و تکنولوژیکی به منظور کسب توان رقابت در عرصۀ بین المللی تا حد زیادی بستگی به تعامل و ارتباط مثبت دانشگاه با صنعت و محیط کار دارد.
در کشورهای توسعه یافته تحولات صنعت ابتدا از مراکز علمی و تحقیقاتی آغـاز می شود و در نهایت به شکل صنایع و محصولات جدید و رقابت پذیر در بازارهای جهانی نمود می یابد.
هر چه ارتباط بین صنعت و دانشگاه ضعیف باشد، توسعه فناوری به کندی صورت می گیرد؛ در نهایت موجب پیدایش کاستی در صنعت، وابستگی صنعتی، بهره برداری نامطلوب از منابع طبیعـی، اتلاف سرمایه های اجتماعی و نظایر آن خواهد شد.
آنچه امروز سنگ بنا و ریل توسعه بسیاری از کشورها در عرصه صنعتی و تولید را تشکیل می دهد، بهره مندی مستمر از یافته های علمی دانشگاهها در روند تولید است که برخی از کوچک ترین کشور ها را به بزرگ ترین و با کیفیت ترین تولید کنندگان جهان تبدیل کرده است.
بنا به آخرین گزارش موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، در ایران دو هزار و 800 مرکز آموزش عالی وجود دارد و بیش از چهار میلیون دانشجو در این دانشگاهها مشغول تحصیل هستند.
این در حالی است که کشور چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ دنیا و جمعیتی حدود 18 برابر جمعیت ایران ، تعداد دو هزار و 400 دانشگاه دارد. در این میان کشورهایی همچون هند، کره جنوبی، ژاپن، سنگاپور و مالزی تعداد دانشگاههایشان در مقایسه با ایران ناچیز است؛ اما از توان صنعتی و تولید و همچنین اشتغال زایی بالایی برخودارند و کمتر تحصیل کرده ای را در این کشور ها می توان یافت که مدرک به دست، خانه نشین باشند.
مهم ترین عامل توسعه صنعتی در این کشورها، ارتباط مؤثر و قوی دانشگاه و صنعت است؛ ارتباطی که سبب می شود بیشتر یافته های علمی تبدیل به کالا شود و در این فرایند، ایجاد اشتغال، یافته های علمی تقاضا محور، تولید با کیفیت، توسعه اقتصادی و به کارگیری دانشجو در فعالیت های صنعتی به عنوان مهم ترین دستاورد این ارتباط نمود می یابد.
پایان نامه ها اصلی ترین خروجی و دستاورد علمی هر دانشگاه هستند که ثمره عمر علمی یک دانشجو محسوب می شوند. متأسفانه امروزه در دانشگاههای کشور پایان نامه ها به نوعی به رفع تکلیف تبدیل شده اند و بعضاً با صرف هزینه های هنگفت و استفاده از منابع و مواد گرانقیمت تهیه می شوند؛ چندین سال از بهترین زمان عمر یک دانشجو را به خود اختصاص می دهد تا به سرانجام و رشته تحریر درآیند؛ اما آمارهای رسمی و همچنین اعتراف خود متولیان دانشگاهها خبر از فقدان کاربرد عملی اغلب پایان نامه ها و یافته های علمی و به اصطلاح خروجی های دانشگاه می دهد.
چندی پیش معاون پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفت وگو با رسانه ها اعلام کرد که حداکثر 5 تا 10 درصد پایان نامه های دانشجویی کاربردی و تقاضا محور است و بقیه صرفاً جزوه های نظری و تئوریک یا کپی محسوب می شوند.
جالب اینجاست که این مقام وزارت علوم، اظهار کرد که تعداد رساله هایی که تقاضا محور بوده و همراه با پروژه ای از بیرون دانشگاه باشند، بسیار پایین است و شاید زیر یک تا یک درصد باشد.
از عمده ترین دلایلی که کارشناسان به عنوان غیر کاربردی بودن دستاوردهای دانشجویی در قالب پایان نامه یا تحقیقاتی از این دست به آن اشاره می کنند، فقدان ارتباط دانشگاه با صنعت است. این که این موضوع از چه عواملی ناشی می شود، نیازمند بررسی کارشناسی است.

** خود برتر بینی دانشگاهی
استاد اقتصاد دانشگاه مازندران در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: متاسفانه در دهه های اخیر دانشگاه و متولیان آن به نوعی خود را به بهانه علم آموزی و تحقیق و پژوهش از صنعت دور کرده اند؛ به طوری که استاد بودن و دکتر خطاب شدن اساتید دانشگاه، آخرین مرحله از آرزوهای این افراد است؛ بدون این که بدانند استادی، ابزاری برای انتقال علم و به کارگیری صحیح آن برای بهبود زندگی جامعه است.
دکتر سید حسین حسینی با بیان اینکه دنیای دانشگاه در ایران با کشورهای دیگر متفاوت است، افزود: دانشگاههای ایران محیط های خشک با ارتباط رسمی میان دانشجو و اساتید اداره می شوند به طوری که دانشجویان برای اساتید، اشخاصی بیگانه هستند.
وی توضیح داد: مهم ترین وظیفه دانشگاه ارتباط دانشجو با محیط کار و تولید (در همه حوزه ها) است که عملاً در دانشگاههای کشور چنین رسالتی کاملاً فراموش شده است. مهم ترین عامل به وجود آوردن چنین فضایی در محیط دانشگاهی کشور، غرور دانشگاهیان است که خود را بیگانه و برتر از کار و تولید می دانند.
این استاد اقتصاد افزود: اساتید دانشگاه به روزمرگی و کرسی استادی تکیه زده و آن را به کعبه آمال خود تبدیل کرده اند و مقام خود را بالاتر از آن می دانند که بخواهند به قول خودشان نقش یک رابط را بازی کنند.
حسینی گفت: علاوه بر این، خود مدیریت دانشگاهها نیز هیچگاه تلاش نکرده اند با اصحاب تولید و صنعت ارتباط برقرار کنند تا بتوانند یافته های علمی خود را هدفمند و همچنین نیروهای آزموده را وارد عرصه صنعت کنند.
وی افزود: نباید انتظاری از پایان نامه های دانشجویی به عنوان مهم ترین دستاورد علمی یک دانشجو داشت، زیرا تمامی یافته های علمی محصول فضایی غریبه از تولید است و از طرفی اصحاب تولید نیز نسبت به نیروهای متخصص به دلیل فقدان شناخت مستمر بی اعتماد هستند که مانع از جذب آنان می شود.
حسینی تاکید کرد: در چنین فضایی موضوعات علمی اغلب بر اساس رفع تکلیف و دریافت هرچه سریع تر مدرک تحصیلی انتخاب می شوند زیرا دانشجو و حتی اساتید هیچ شناختی از نیاز داخلی ندارند. به عبارتی اساتید دانشگاههای کشور به حضور در همایش های بین المللی و ارائه مقالاتی که برای کشور های توسعه یافته مورد نیاز است بیشتر از نیازهای داخلی و به دانشجویان خود احساس تکلیف می کنند.

** نبود نظارت بر دستاورد اساتید
حسینی گفت: متأسفانه در ایران دستاورد اساتید مقالات علمی و پژوهشی است؛ در حالی که در تمام کشور های توسعه یافته، سرنوشت علمی و فعالیت دانشجو جزء مهمی از عملکرد یک مدرس و استاد دانشگاه محسوب می شود؛ در حالی که در ایران بر عملکرد اساتید نطارتی وجود ندارد و ارتباط اساتید با دانشجو و صنعت سنجیده نمی شود و بر اساس آن قضاوت نمی شود.
این استاد اقتصاد دانشگاه مازندران با اظهار این که پایان نامه نویسی در دانشگاههای کشور بخصوص در مقطع کارشناسی امری بی ارزش است، توضیح داد: دانشجویان فقط به پایان نامه به عنوان یک عذاب نگاه می کنند که به هر طریقه حتی شده با خرید پایان نامه می خواهند از این عذاب رها شوند.
وی افزود: پایان نامه نویسی در بیشتر مراکز دانشگاهی دنیا یک دستاورد مهم علمی محسوب می شود که از اهمیت مهمی برای دانشجو، دانشگاه و محیط کار برخوردار است اما متأسفانه دانشجویان ما به دلیل نبود یک راهنمای خوب که با دانشجو زندگی و او را به سوی گره گشایی و خلاقیت راهنمایی کند، پایان نامه را سد راه خود برای دریافت مدرک می بیند.
حسینی، نبود آینده شغلی روشن، فقدان کمک و پیگیری اساتید و از همه مهم تر نبود پل ارتباطی میان دانشجو و محیط کار را مهم ترین عوامل برای بی ارزش شدن و ناکارامد بودن پایان نامه های تحصیلی دانست و گفت: هیچکس در دانشگاهها دست دانشجویان را نمی گیرد و دانشجویان ابزاری برای درآمد زایی و چرخیدن چرخ دانشگاهها هستند.

** نیازسنجی، مهره گم شده
نیما اسماعیل پور کارشناس ارشد رشته عمران نیز به خبرنگار ایرنا گفت: متاسفانه پژوهشهای‌ دانشگاهی‌ هیچگاه نتوانسته‌اند جهت‌ رفع‌ معضلات‌ صنعتی‌ کشور آن چنان که باید گام‌ عمده‌ای‌ بردارند و‌ دلیل‌ آن‌ عدم توجه‌ به‌ نیازهای‌ تحقیقاتی‌ صنایع‌ است.
وی افزود: کمتر اتفاق می افتد که یک استاد راهنما در یک دانشکده برای پیشنهاد موضوع تحقیقاتی یا پایان نامه به دانشجویان خود، ابتدا از صنعتگران برای آگاهی از نیازهای تحقیقاتی استعلام کند.
این کارشناس ارشد سی ساله رشته عمران که از قضا بیکار نیز است، گفت: در شرایط کنونی اگر از فارغ التحصیلانی که در رشته های مرتبط با صنعت تحصیل کرده اند بپرسید که چند بار در طول دوران تحصیل از سوی دانشگاه یا اساتید به بازدید از کارخانه های صنعتی و یا واحدهای تولیدی و عمرانی اعزام شدند، در خوشبینانه ترین حالت از تعداد انگشتان یک دست هم عدد به دست آمده فراتر نمی رود.
اسماعیل پور تأکید کرد: برای ارتباط بهتر دانشگاه با صنعت باید ابتدا نیازهای بخش صنعت و واحدهای تولیدی شناسایی شده و سپس، این موضوعات به صورت پیشنهاد پژوهشی (پروپوزال هایی) در آید که اگر دانشجویی به دنبال عنوان پایان نامه یا کار تحقیقاتی بود با توجه به نیازها و موضوع مورد علاقه خود، شروع به تحقیقات کند.
وی اظهار کرد: این مساله نه تنها منجر به جذب و اشتغال دانشجویان می شود، بلکه زمینه علمی سازی صنعت و تولیدات را نیز ایجاد می کند تا در جهان رقابت صنعتی بتوان حرفی برای گفتن داشت.

** استاد محوری به جای دغدغه محوری
«نائیجیان» دانشجوی ارشد رشته مهندسی شیمی نیز به خبرنگار ایرنا گفت: متأسفانه اغلب موضوع پایان نامه ها توسط اساتید بسیار سلیقه ای انتخاب می شود و کمتر استادی موضوعی مرتبط با نیاز و تقاضای صنعت به دانشجو می دهد یا به او اجازه انتخاب موضوعی شخصی داده می شود.
به گفته او، اساتید عمدتاً به دانشجویان برای نوشتن پایان نامه موضوعاتی را تحمیل می کنند تا خود بتوانند از درون آن برای ارتقای شغلی مقالات بین المللی استخراج کنند که عملا هیچ تاثیری بر آینده و احوال دانشجو ندارد.
این فعال دانشجویی افزود: علاوه بر این دانشجویان نیز از هیچ قدرتی برای غلبه دغدغه و موضوع مورد نظر خود بر نظر اساتید برخوردار نیستند و هر مخالفتی از سوی دانشجویان، از طرف اساتید با مقاومت رو به رو می شود و جز وقت کشی برای دانشجو ثمره ای ندارد.
او گفت: امروز تحقیقات بی هدف به یکی از معضلات دانشگاه ها و دانشجویان تبدیل شده است؛ به طوری که دستاوردهای علمی بدون کاربرد و هرگونه بهره برداری صرفاً در قفسه کتابخانه ها خاک می خورند.
متأسفانه در چند دهه اخیر پیوند میان‌ دو بخش دانشگاه‌ و صنعت‌ در ایران بشدت کمرنگ شده است‌ به گونه ای که امروز کمتر دستاورد علمی و دانشگاهی را سراغ دارید که بر اساس نیاز صنعت، تهیه شود.
با توجه به شرایط امروزی کشور و رنج صنایع ما از تحریم های تکنولوژیکی و علمی، لزوم ارتباط قوی فضای تولید با مراکز دانشگاهی ، بهر مندی مستمر از یافته های علمی و همچنین هدف دادن به دانشجویان برای تحقیقات علمی باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد که باز هم دست مسؤولان را می طلبد.
9919/1654
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.