ثانیه ها سخت می گذشت، گویا زمان خیال حرکت کردن نداشت، صدای گلوله و زنجیر چرخ ها هر لحظه نزدیک و نزدیکتر می شد بوی خون و باروت در فضا به مشام می رسید.  

اضطراب و دلهره درون با نوای یا علی (ع) و یا زهرا(س)  غلبه می کردند، هرکس به سو. یی می دوید تا اوضاع را سروسامان دهد، آخر اینجا کنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان است و نیازی به ترس و دلهره نیست.

برغم تشدید درگیریهای خارج از کنسولگری بین طالبان و نیروهای افغان همچنان کنسولگری به فعالیت خود ادامه می داد زیرا دولت افغانستان امنیت جانی اعضای سفارت و خبرنگار ایرانی مستقر در کنسولگری را تضمین کرده بود.

امروز از حادثه  ۲۱ سال گذشته می گوییم ۲۱ سالی که خیلی ها نبودند و خیلی ها که بودند امروز نیستند  اما تاریخ باید همیشه گواهی دهد بر مقاومت و ایستادگی و ایثار بزرگ مردان و زنانی که در سخت ترین لحظه ها ماندند و با پایمردی و ایثار خود افتخاری بزرگ برای ایران و ایرانی افریدند.

داستان امروز

داستان امروز قصه تلخ در عین حال پر افتخار  هشت دیپلمات به همراه خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی در ۱۷مرداد ۷۷ است که در اوج جنگ های داخلی افغانستان در این سرزمین آشوب زده ماندند.

طالبان قدم به قدم به "مزار شریف" نزدیک می‌شد بی‌مهابا شهر را زیر آتش گرفته بودند جنگ طالبان کلاسیک نبود و بیشتر حالت چریکی داشت بطوری که توانسته بودند به معنای واقعی بر اغلب نقاط افغانستان حاکم شوند.

طالبان برای اینکه بتوانند مزار شریف را تصرف کنند، بسیار حرفه‌ای عمل کرد و این نشان می‌داد که آنها از یک نقشه‌ حساب شده استراتژیک که از خارج طراحی شده بود پیروی می‌کردند.

سیاست طالبان در جنگ، سیاست زمین‌های سوخته بود، بطوری که وقتی طالبان کابل را تصرف کرد، تمام درختان زمین‌های اطراف فرودگاه را که متشکل از باغات انگور بود و اهالی آن هم بیشتر شیعه بودند، از ریشه قطع کردند و عملا مزارشریف سقوط کرد.

 هیچ دفاعی از شهر صورت نگرفت. نیروهای وفادار به جبهه شمال، ژنرال دوستم و عبدالملک اندکی مقاومت کردند اما باز هم ناموفق بودند مشکل اساسی این نیروها تفرقه‌ای بود که بین خود آنها وجود داشت.

مزار شریف یک بار دیگر توسط طالبان سقوط کرده بود و این بار حمله نهایی باعث شد مزارشریف کاملا به دست طالبان بیفتد.

اتفاق آن روز اگر چه به شهادت ۹ تن از جوانان ایرانی در حین انجام وظیفه ختم شد اما باعث گردید تا نام ایران و ایرانی زنده و پرچم پرافتخار ایران بار دیگر در جهان به احتزاز درآید.

در ۱۷مرداد سال ۷۷ زمانی که دیپلمات ها به وظیفه خود و خبرنگار ایرانی به انتشار اخبار جنگ داخلی افغان می پرداخت گروه متحجر و بی ریشه طالبان در اقدامی وحشیانه خلاف قوانین کنوانسیون بین المللی  وارد محوطه کنسولگری ایران شدند و بی وقفه اقدام به کشتن و شهادت این ۹ جوان ایرانی نمودند.

'مزار شریف' سقوط کرد. هفدهم مرداد ماه ۱۳۷۷ اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند. خبر فوری، فوری. مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عده‌ای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده می‌شوند به من بگویید که چه وظیفه‌ای... ی. ' 
این آخرین پیام محمود صارمی، خبرنگار جمهوری اسلامی در افغانستان بود،  او بعد از این خبر به آسمان ها پرواز کرد و این خبر خود باعث شد تا دنیا از جنایت طالبان در افغانستان مطلع شود خبری که ناخواسته خبر شهادت خبرنگار را در دنیا مخابره کرد و باعث شد مظلومیت خبرنگاران در حین انجام کار برهمگان آشکار شود.

این خبر همچون مرگ ققنوس تولد دیگری را به دنبال داشت چرا که به بهانه ۱۷مردا سالروز شهادت خبرنگار ایرانی روز خبرنگار به همت شورای فرهنگ عمومی در تقویم تاریخ ملت ایران ثبت شد و از این روز به بعد خبرنگاران روزی را به نام خود رقم زدند تا به پاس خون شهدای خبرنگار از یک سو در مسیر  خدمت محکمتر گام بردارند و از سوی دیگر یک روز در سال ناگفته ها و سختی حرفه خبرنگاری را بیان کنند.

حرفه خبرنگاری بی‌ هیچ قید و شرطی جزو مشاغل سخت و پرمخاطره است؛ بطوری که براساس آمارها همه ساله تعداد زیادی از خبرنگاران در اقصی نقاط جهان بازداشت، کشته و یا مورد ضرب و شتم قرار می گیرند.

دفاع مقدس ملت ایران در مقابل تجاوز بیگانه فصلی تأثیرگذار در تاریخ این مرز و بوم است که بخشی از آن نتیجه تلاش خبرنگاران، نویسندگان و روزنامه‌نگارانی بود که با هدف اطلاع‌رسانی و نیز انتقال فرهنگ اسلامی - انقلابی جبهه به این معرکه وارد شده بودند. بسیاری از این خبرنگاران پس از جنگ نیز همچنان به آرمان‌های خود وفادار مانده و به تلاش خستگی‌ناپذیر خود ادامه دادند.

"محمود صارمی" از جمله خبرنگاران پر تلاش و آزاده‌ای بود که از حضور در خطرناک‌ترین میدان‌ها ترس به دل راه نداد و به رسالت خویش تا انتها وفادار ماند.  

 با اشغال سفارت  اول این ۹ تن را به زیرزمین بردند و بعدها از مستنداتی که به دست آمد آنها را بلافاصله تیرباران کرده و به شهادت رسانده بودند و  ظاهرا جنازه شهدا را هم در مدرسه‌ای‌ دخترانه در مزار شریف که یک حیات بزرگ خاکی داشت دفن کرده بودند.

در آن زمان برای انتقال خبرها به تهران  پیشرفته‌ترین و گسترده‌ترین وسایل مخابراتی در اختیار بود اما در این سرزمین طاعون زده باید بدانیم که شهید صارمی در دفتر خود از یک بشکه به عنوان میز استفاده می‌کرد و دستگاه فکس خود را روی بشکه دیگری گذاشته بود. با وضع مصیبت‌بار خطوط تلفن مزارشریف، بدون اغراق ساعت‌ها طول می‌کشید تا خبر را به خبرگزاری ایرنا بفرستد.

شهید صارمی زمانی در افغانستان بود که آثار جراحی به واسطه بیماری شدیدش هنوز وجود داشت. واقعا افغانستان در آن زمان شرایط بسیار ناگواری برای زندگی ایرانیان داشت حال  تصور کنید شهید صارمی در آن وضعیت و در اوج جنگ با وجود بیماری چطور فعالیت می‌کرد. این مساله عشق و علاقه‌ شهید صارمی به حرفه خبرنگاری را نشان می‌داد.

 صارمی،  به بلندگوی مردم افغانستان تبدیل شده بود؛ چون تقریبا او در زمانی وظیفه‌ خبرنگاری را در افغانستان به عهده داشت که تقریبا هیچ خبرنگاری داخل افغانستان نبود و وقتی کابل سقوط کرد، تقریبا همه‌ خبرنگاران را یا اخراج کرده بودند یا عده‌ای خودشان از ترس جنگ فرار کرده بودند و هیچ ‌کس نبود صدای مردم افغانستان را به گوش جهانیان برساند.

نگاهی به زندگی شهید صارمی 
شهید محمود صارمی در سال ۱۳۴۷ درخانواده ای مذهبی در  بروجرد متولد شد و  بعد از اخذ دیپلم و امتحان کنکور، در رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری دردانشگاه تهران پذیرفته شد.  
شهید صارمی درزمان تحصیل دردانشگاه تهران به عضویت بسیج دانشجویی درآمد و در زمان جنگ تحمیلی با رها کردن تحصیل، راهی صحنه نبرد حق علیه باطل شد و مدت ۱۷ماه را در جبهه های جنگ گذراند و بعد از آن برای ادامه تحصیل به دانشگاه بازگشت و مجددا برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد در دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد.
جذب شهید محمود صارمی در ایرنا 
شهید محمود صارمی در سال ۱۳۷۰ جذب خبرگزاری جمهوری اسلامی شد و بعد از پنج سال تلاش و فعالیت، به عنوان یک مدیر ایرنا به خارج از کشور اعزام و مسئولیت دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی را در مزارشریف برعهده گرفت.  
شهید صارمی دو سال به عنوان خبرنگار در افغانستان فعالیت کرده و در نهایت به شهادت رسید. مسئولیت پذیری و متعهد بودن وی به اندازه ای بود که وقتی شهر مزار شریف توسط طالبان سقوط کرده و خود محل استقرار ایشان در معرض خطر بود لحظه ای دست از رسالت خود برنداشته و آخرین خبر وی برای ایرنا به شرح زیر است:'مزار شریف سقوط کرد. هفدهم مرداد ماه ۱۳۷۷، اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند. ' در خبر دیگر شهید صارمی چنین آمده است: خبر فوری. مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عده‌ای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده می‌شوند در اینجا ارتباط تلفنی شهید صارمی با ایرنا قطع شد.  
فرازی از وصیت نامه شهید صارمی 
ای برادران و خواهران جهادگر، خطاهای من گنه کار روسیاه را که باعث رنجش شما شده ببخشید تا خدای بزرگ از من راضی شود. ای خدا، مرا که در اثر غرور و خودپرستی گناه می‌کنم ببخش زیرا این بدن ضعیف من توانایی تحمل آتش جهنم را ندارد و خدایا مرا جزء توبه کاران واقعی قرار بده.  

۶۰۵۲/۷۲۷۳

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.