با محمد اطبایی؛

«از دور شدن عنصر کشف از "کن" تا داغی که هنوز تازه است»

محمد اطبایی با بیان اینکه "عنصری به عنوان کشف از جشنواره‌ی کن دور شده است" درباره‌ی مسائل مختلف این رویداد هنری سخن گفت.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، با سپری شدن جشنواره‌ی فیلم کن؛ ارزیابی این دوره از این رویداد هنری و وضعیت سینمای ایران و دو جایزه‌ای که گرفت و دستاورد حضور پخش‌کننده‌های ایرانی و.... را در گفت‌وگو با محمد اطبایی پخش‌کننده و صاحب‌نظر عرصه‌ی بین‌الملل سینمای ایران بررسی کردیم.

 

در ادامه مشروح گفت‌وگو با محمد اطبایی می‌خوانیم:

جشنواره‌ی کن امسال با حضور پررنگ سینمای ایران برگزار شد، ارزیابی شما از جوایزی که امسال سینمای ایران در مقایسه با سال‌های قبل گرفته  را بگویید.

سال خیلی خوبی برای سینمای ایران بود، هفت سینماگر ایرانی با شش فیلم در بخش‌های مختلف حضور داشتند که چهار فیلم "24 فریم"، "لرد"، "وقت ناهار" و "حیوان"  از محصولات سینمای ایران بودند و دو فیلم "تهران تابو" و "آنها" با کارگردان‌هایی ایرانی و محصول کشورهای دیگر. دریافت دو جایزه در پایان جشنواره نشانه‌ای دیگر بود از موفقیت سینمای ایران، پس باید ارزیابی بسیار مثبتی از حضور امسال سینمای ایران در کن داشت. هر چند نبودن آقای کیارستمی آن هم با نمایش فیلمی از ایشان، بسیار سخت بود. هنوز این داغ تازه است!

 

                                        عنصری به عنوان کشف از جشنواره‌ی کن دور شده است 

 

اختتامیه کن و اهدای جایزه به فیلم سوئدی گویا غیر مترقیه بوده است،ارزیابی شما از فیلم‌های به نمایش درآمده و جایزه پایانی در کن امسال چیست؟

امسال نتوانستم فیلم ببینم و فقط "24 فریم" و فیلم میشل هازاناویسیوس درباره گدار را دیدم. فیلم اقای کیارستمی، کار بسیار بدیع، جذاب و تاثیرگذاری بود. سینمایی که اوج بلوغ فکری سازندهاش را نشان می‌دهد، اثری متکی به عکاسی که با تصویر و موسیقی راهی تازه در سینما باز می‌کند، فیلمی رئال که در عین حال به شدت سوررئال و چند لایه است. هنوز به فیلم فکر می‌کنم. فیلم زندگی گدار را هم اصلا دوست نداشتم. انتخاب‌های جشنواره کن قابل پیش بینی و دیگر آزاردهنده شده‌اند و عنصری به عنوان "کشف" از این جشنواره دور شده است! همچنان در بر پاشنه آشنایی می‌چرخد و هر سال دایره نام‌ها و سینماگران محبوب کن به نوبت وارد این رویداد می‌شوند و شمار اندکی فیلم‌های خوب و شمار بیشتری فیلم‌های بد را به خیل حاضرین پرشمار جشنواره و بازار کن ارائه و آنها را ناامید می‌کنند. بسیاری از دست اندرکاران سینمای جهان  لب به اعتراض گشوده‌اند اما نکته تاسف برانگیز توجه کن به کمیت است و بالاتر رفتن شمار شرکت کننده‌ها در جشنواره و بازار و فیلم‌های ارائه شده! دیگر شلوغی کن را هم نمی‌توان تحمل کرد و شاید هم این ناشی از عوارض بالا رفتن سن باشد! در مورد جایزه‌ها هم چند فیلم محبوب در میان اهل سینما بودند که غالب آنها جایزه گرفتند و کمتر کسی از فیلم سوئدی نامی می‌برد. جایزه‌ها هم هر چند (به ویژه در کار ما) تاثیرگذارند اما در کل خیلی جدی نیستند، به قول آقای کیارستمی، جایزه مثل بازی جک پات است که همه چیز می‌چرخند و می‌چرخند و در پایان قرعه به نام یک نام و یک فیلم در می‌آید.

 

 

    حضور دوباره‌ی عسگرپور به عتوان نایب رییسی فیاپ برای سینمای ایران چه دستاوردی دارد؟

 در مورد فیاپف باید در فرصتی دیگر مفصل‌تر صحبت کرد؛ به خصوص که یکی از تهیه کننده‌های سینمای ایران هم اظهار نظری کرده بود که جای بررسی داشته و خانه سینما هم علی القاعده باید به آن پاسخ دهد. اما همین که دوستان همین فیاپف را دریافته و در جلسات آن شرکت دارند و آقای عسگرپور هم در هیات رییسه فیاپف حضور داشته و نایب رییس حوزه آسیا است، جای خوشحالی دارد.

                    برخلاف عرف جهانی، در ایران اکثریت تولیدات سودای حضور در عرصه‌های بین‌المللی را دارند 

حضور پخش‌کننده‌های بین‌المللی ایرانی در کنار پخش‌کننده‌های قدیمی را چگونه در بازار بین‌المللی سینمای ایران و این دوره کن ارزیابی می‌کنید؟ آیا سینمای ایران ظرفیت این تعداد پخش کننده را دارد؟

کتاب بازار جشنواره کن نشان از ثبت نام 25 شرکت ایرانی داشت که باید دو شرکت نوری پیکچرز (کتایون شهابی) و دریم لب فیلمز (نسرین میرشب) را که به عنوان شرکت‌های فرانسوی ثبت نام کرده بودند را هم اضافه کرد. مطمئن نیستم که همه دوستان در کن و بازار آن حضور داشتند اما بنیاد سینمایی فارابی همچون سال‌های قبل فضای بزرگی را در اختیار داشت که بخشی از آن را در اختیار چند شرکت دیگر گذاشته بود و سازمان سینمایی سوره، دریم لب فیلمز (نسرین میرشب)، ایران آرت هاوس فیلم (مرجان علیزاده) و مستقل‌های ایرانی (محمد اطبایی) غرفههای مستقل خود را در بازار داشتند.

کتایون شهابی هم امسال در خارج از بازار و در یکی از آپارتمان‌های کن به انجام امور شرکت خود پرداخت که دلیل آن را شلوغی بیش از اندازه بازار ذکر میکرد. جدا از دوستان خریدار و تهیه کننده، نه شرکت عرضه و فروش بین المللی فیلم‌های ایرانی در بازار کن امسال حضور داشتند. بنیاد سینمایی فارابی با 11 عنوان فیلم بلند شامل "سارا و آیدا" (مازیار میری)، "یه وا" (آناهید آباد)، "آپاندیس" (حسین نمازی)، "مادری" (رقیه توکلی)، "برگ جان" (ابراهیم مختاری)، "لینا" (رامین رسولی)، "آذر" (محمد حمزهای)، "کلیله و دمنه" (علیرضا توکلی بینا)، "چهل کچل"، "ویلاییها" (منیر قیدی)و "ماجرای نیمروز" (محمد حسین مهدویان) و سازمان سینمایی سوره با پنج عنوان شامل "کمدی انسانی" (محمد هادی کریمی)، "ایتالیا ایتالیا" (کاوه صباغ زاده)، "فصل نرگس" (نگار آذربایجانی)، "بیست و یک روز بعد" (سید محمد رضا خردمندان) و "زیر سقف دودی" (پوران درخشنده) دو نهاد رسمی و دولتی هستند که به نظر عزم جزمی برای حضور و بازاریابی فیلم‌های ایرانی در عرصه های جهانی داشته باشند. نسرین میرشب فیلمهای "تابستان داغ" (ابراهیم ایرج زاد)، "اسرافیل" (آیدا پناهنده)، "رگ خواب" (حمید نعمت الله)، "یک کامیون غروب" (ابوالفضل صفاری) و "ماکی" (نغمه شیرخوان و محصول ژاپن و آمریکا) را تحت قرارداد خود دارد. کتایون شهابی تنها یک فیلم، "بدون تاریخ بدون امضا" (وحید جلیلوند)  را امسال عرضه میکند. علیرضا قاسمی تحت عنوان پرشیا فیلم دیستریبیوشن با 7 فیلم "ملی و راههای نرفتهاش" (تهمینه میلانی) ، "خفگی" (فریدون جیرانی)، "یک قناری یک کلاغ" (اصغر عبداللهی)، "راه رفتن روی سیم" (احمد رضا معتمدی)، "پل سفید" (علی قوی تن)، "افسانه گل آباد" (محمد رضا عباس نژاد) و "حریم شخصی" (احمد معظمی) و الهه نوبخت با عنوان الی ایمیج با شش فیلم ""ماجان" (رحمان سیفی آزاد)، "مرداد" (بهمن کامیار)، "فراری" (علیرضا داودنژاد)، "وقتی پروانه شدم" (آرش زارع)، "شماره 17 سهیلا" (محمود غفاری) و "کارگر ساده نیازمندیم" (منوچهر هادی) در بازار کن به عرضه این فیلمها پرداختند. مرجان علیزاده تحت عنوان ایران آرت هاوس فیلم سه فیلم "زرد" (مصطفی نقی زاده)، "خانه کاغذی" (مهدی صباغ زاده) و "گلدن تایم" (پوریا کاکاوند) و نگین موسوی که مدیریت بین الملل فیلمیران را به عهده دارد با دو فیلم "سوفی و دیوانه" (مهدی کرم پور) و "تیک آف" (احسان عبدی پور) در کن حضور داشتند. جدا از این پخش کننده‌های بین‌المللی حاضر در کن، علیرضا شاهرخی چهار فیلم "یک روز طولانی" (بابک بهرام بیگی)، "بی نامی" (علیرضا صمدی)، "ایستگاه اتمسفر" (مهدی جعفری) و "دو لکه ابر" (مهرشاد کارخانی) و ستار چمنی گل با شرکت ستاک فیلم، فیلم سینمایی "ناکوک" (امیر پورکیان)، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فیلم "پایان رویاها" (محمد علی طالبی) و موسسه شهید آوینی فیلم "چراغ های ناتمام" (مصطفی سلطانی) را عرضه و بازاریابی می‌کنند. شماری از تهیه‌کننده‌ها نیز تصمیم به عرضه جهانی فیلم‌های خود گرفته‌اند که از آن جمله می‌توان علی اکبر ثقفی با فیلم "بیوگرافی" (فاطمه ثقفی) و پیمان جعفری با فیلم "انزوا" (مرتضی علی عباس میرزایی) نام برد که تهیه‌کننده و کارکردان "انزوا" نیز خود به بازار کن آمده و نمایشی را نیز برای فیلم خود ترتیب دادند. پس با احتساب فیلمهای تحت قرارداد بنده، 55 فیلم بلند سینمایی محصول امسال توسط پخشکننده‌های بین‌المللی عرضه و بازاریابی خواهند شد و با توجه به تولید بیش از 200 فیلم در سال جاری، تعداد بسیاری از فیلمها هنوز بدون پخش کننده باقی مانده‌اند. در عرف بین الملل، سیزده پخش کننده بین الملل برای صنعت سینمای یک کشور، تعداد قابل قبولی است اما مشکل از آنجا ناشی می‌شود که برخلاف عرف جهانی، در ایران اکثریت تولیدات سودای حضور در عرصه‌های بین المللی را دارند در صورتی در دیگر کشورها چیزی بین 10 تا 15 درصد تولیدات راه به بازارها و جشنواره‌های جهانی پیدا میکنند. در این حوزه هم مانند بسیاری از موارد از شاخص‌های جهانی بالاتر رفته‌ایم!

                                       بازار فیلم‌های هنری و مستقل کوچک و بسیار پر رقابت است

"مستقل‌های ایرانی" در بازار کن امسال حضورش با چه فیلم‌هایی بود؟ و با توجه به حضور پرتعداد شرکت‌های خارجی در بازار که رسانه‌های حاضر در کن به عنوان رکورد حضور در مقایسه با ادوار مختلف کن از آن نام برده‌اند، ارزیابی‌تان را از وضعیت متقاضیان فیلمی ایرانی در بازار این دوره کن بگویید.

سال شلوغی داشتم! برای اولین بار 9 فیلم بلند را در یک سال عرضه و پخش بین المللی می‌کنم که هر کدام را به دلیلی انتخاب کرده‌ام. دو فیلم اولی دارم، "تمارض" (عبد ابست) که در اولین نمایش جهانی در برلین بود و "خانه" (اصغر یوسف نژاد). دو فیلم ژانر گرفته‌ام که جایش در سینمای ایران خالی بود، "نگار" (رامبد جوان) و "هجوم" (شهرام مکری) که اعتقاد دارم فیلم سینمایی "هجوم" مهم‌ترین فیلم ایرانی بیست سال اخیر است و در ساختار و کارگردانی بسیار از زمانه خود جلوست. فیلم جدید رضا درمیشیان با عنوان بین المللی "صندلی‌های سفید" که کاری بسیار تجربی است، سه درام اجتماعی "یک روز بخصوص" (همایون اسعدیان)، "سد معبر" (محسن قرایی) و "کارت پرواز" (مهدی رحمانی) که هر یک قصه و ساختاری جذاب دارند و فیلم "گیلدا" (کیوان علی محمدی و امید بنکدار) که باز هم کاری جذاب در شیوه روایت دارد. بازار فیلم‌های هنری و مستقل کوچک و بسیار پر رقابت است. امسال هم خوشبختانه با برنامه ریزی در بازار کن حضور داشتم و قرار های با کیفیتی را برگزار کردم و بخش عمده‌ای از اقدامات صورت گرفته و در مرحله بعد باید منتظر پاسخ خریداران و جشنوارها بود.

 

                                ای کاش بزرگداشت عباس کیارستمی برنامه‌ای رسمی‌تر و در خور ایشان بود

و در پایان 

سال عجیبی بود در کن، از طرفی فقدان حضور آقای کیارستمی و از طرفی حضور آقای فرمان آرا که برای من آرامشی به همراه داشت. نبودن علی معلم هم فضای غم باری را برای همگان ایجاد کرده بود به ویژه که پسرش امید و چهره همیشه محزون دکتر هاشمی را در فضاهای آشنا مرتب می‌دیدیم. ای کاش سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی برای بزرگداشت آقای کیارستمی برنامه‌ای رسمی‌تر و در خور ایشان داشتند.

درگذشت دوست دیرین سینمای ایران، آقای کیم جی-سئوک از مدیران جشنواره فیلم بوسان، در روز دوم جشنواره دردناک و غم انگیز بود و سینمای ایران یکی از ستون‌های حمایتی خود را در دنیا از داد. تنها چند هفته پیش او را در تهران دیدیم و چه برنامه جالب و بی‌نظیری برای حمایت از سینماکران جوان آسیا داشت که قرار بود با حمایت خانه سینما آن را برای سینماگران جوان ایرانی اجرا کند.

                                                          جای پاویون سینمای ایران خالی است

امسال نزدیک به صد نفر از سینماگران ایرانی در کن حضور داشتند که جالب توجه بود و البته بخش قابل توجهی برای تجربه کردن و دیدن فیلم ها به کن تشریف آورده بودند. همچنان جای حضور بیشتر سینماگران، منتقدان و روزنامه نگاران و حتی مسئولین در مهم ترین رویداد سینمایی جهان هست و تنها ای کاش با برنامه‌ریزی بیشتری این حضورها صورت گیرد. جای پاویون سینمای ایران خالی است. روز رای‌گیری هم روز به یاد ماندنی بود و چه هیجانی در میان همه سینماگران وجود داشت و جالب ابراز تعجب سینماگران خارجی از ایجاد امکان رای گیری برای ایرانیان حاضر در کن بود که برای نمونه آلبرتو باربرا، مدیر جشنواره فیلم ونیز میگفت دولت ایتالیا باید احترام به سینماگر و هنرمند را اینگونه از دولت ایران یاد بگیرد! برای فراهم شدن این امکان بسیار تلاش و برنامه‌ریزی شد که از دکتر ظریف، دکتر قاسمی و دکتر محمد مهدی موحدی باید تشکر بسیار داشت.

 

 

 

دیدگاه تان را بنویسید