در این یادداشت به قلم حمید مقدس فرد آمده است: در سال های گذشته تعرفه های موبایل همواره افزایش و در موردهای اندکی کاهش داشته ولی روند کلی افزایشی بوده به ویژه در دانلود فیلم.
با همین تعرفه ها درآمد اپراتورها سر به آسمان می زند که معروف ترین آنها در بیلان کاری پایان سال رقمی نزدیک به 5.1 میلیارد دلار را رسانه ای کرد.
این خبر خوبی برای توسعه جامعه ارتباطی نیست که بهای خدمات تلفن همراه در ایران بیشتر از کشورهای همتراز است. درحالی که سهم آن در تولید ناخالص داخلی هم نسبت به کشورهای دیگر پایین تر است و کمتر از آنها به کار تجارت می آید و آنچه هم که به کار کسب و کار می آمده با فیلترینگ آسیب دیده و کمتر شده است.
نتیجه سنگین تر شدن کفه فانتزی و وقت گذرانی به جای استفاده های واقعی و درآمدزا بوده است. سوی بد دیگر این است که گران بودن تعرفه ها انگیزه ای برای کاهش استفاده از موبایل در توده مصرف کننده ایجاد نکرده و آنها همچنان به این اعتیاد گران چسبیده اند.
بر اساس آخرین آمار کاربران تلفن همراه با همه ضمایم آن از مرز 55 میلیون به بیشتر از80 میلیون سیم کارت گذشته است. این بازار بزرگ و سیری ناپذیر که گرفتار انحصارها است برای یک اقلیت سرشار پول های واقعی و برای یک اکثریت اعتیاد به جهانی مجازی آورده است که همه گروه های اجتماعی درهمه سنین را گرفتار هزار توهای دیجیتالی خود کرده است.
خدمات مجازی درگونه های دیجیتالی و بازی های کامپیوتری، برای گروه های کم سن و سال عرضه می شود و هیچ مرز سیاسی و فرهنگی آنها را محدود نمی کند.
خدمات ارتباطی در نرم افزارها و موبایل ها عرضه می شوند که در جامعه بسته بیشتر از جامعه باز، خواهان کم سن وسال دارد. خدمات فانتزی نیز ترکیبی از دو خدمات قبلی است که گونه های
فراوانی از تلویزیون های نسل جدید تا گوشی های موبایل و کامپیوترهای جیبی و آی پد و تبلت را شامل می شوند که مدت هاست کامپیوترهای شخصی و لپ تاپ را کهنه کرده اند. نسلی که شتابان از دوره کودکی به دوره بزرگسالی زودرس می رسد و این دوره را با فاصله های طبقاتی و تضادهای میان نسلی فعال، تجربه می کنند.
پویاترین کانون این گذار، شکاف دیجیتالی است که درست بر روی گسل های میان نسلی و شکاف میان نسل قدیم و نسل جدید، بنا شده و جهان کودکی و جوانی را در فضای مجازی به حال خود رها کرده است. این جهانی مجازی و انتزاعی، مصرف کننده است که سلول های خاکستری مغز در آن پرورش نمی یابند و روابط سازنده با دیگران پدید نمی آید.
در نتیجه، نسل مصرف کننده با آنکه نیاز به تفکر را احساس می کند به آن نمی پردازد و راه ها و امکان های آن را نمی شناسد.
رژیم تربیت و آموزش و گونه های اجتماعی شدن هم این فرایند را تشدید می کنند؛ چون اساس آنها بر اقتدار سنتی است که مانند گذشته ها نافذ و تعیین کننده نیستند و به همین علت، راه تربیت دیجیتالی را هموار کرده اند.
نسل دیجیتالی، تضاد تربیت سنتی و تربیت دیجیتالی را نیز همسان تضادهای طبقاتی و میان نسلی، تجربه کرده اند که هم اکنون از فعال ترین تضادهای جامعه معاصر همراه با تضاد شدید و حل نشده میان تولید و مصرف است. در همه ساختارهای تربیت سنتی درخانواده و آموزش و حتی در محیط های کار، از دریافت این واقعیت بازمانده اند که درمورد همه گروه های مصرف کننده با یک واقعیت بی اندازه پیچیده وپویا روبه رو هستند. ولی درخانواده ها به آنها همچون کودک و جوان خام می نگرند و در آموزش می خواهند آنها را قالبی و یکدست بار بیاورند؛ کاری که زمینه روی آوری به جهان مجازی دیجیتال شده است.
جایی که با آنها همچون توده ای بی چهره برخورد می کند که این شاید تنها نقطه مشترک جهان سنت و جهان دیجیتال است.
تجربه تضادها در این نقطه است که ازکوچک ها بزرگ می سازد و بزرگ ها را کوچک می نماید. نقش دوگانه این تضادهاست که نسل امروز را در جایگاهی پارداوکسی نگاه داشته است. حل پارادوکس هم به این وابسته است که نسل امروز فکر کند و از حلقه مصرف دیجیتالی بیرون بیاید، فانتاسم (خیال پردازی) را وابگذارد و کمی هم بدون عینک های مجازی به دنیای واقعی بنگرد، کمی کتاب بخواند و فکر کند و زحمت بکشد و از مد و جراحی پلاستیک دور شود. ولی درجهان مجازی جایی برای اینها و تفکر نیست چون همه چیز آماده است و به دست آوردنشان فقط با فشردن یک دکمه ممکن است.
بسیاری از ناهنجاری ها و آسیب های رفتاری گروه های اجتماعی فرجام این پدیده بوده که هرچه بیشتر درشبکه های مجازی می گردند درجهان واقعی از هم دورتر می شوند.
این هزینه اجتماعی پر از زیان و بی فایده همراه با هزینه های مالی گزاف که فقط یک نمونه اش پرداخت سالانه تا سه میلیارد دلار برای بازی های کامپیوتری است؛ برای گران ترین اعتیاد روزگار ما که سودهای نجومیش به جیب انحصارها و صاحبان فیلترها و فیلترشکن ها می رود.
7375/ 2027
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.