دراین مطلب آمده است: سفره های افطار ماه رمضان فرصتی برای دور هم بودن است، صدای ربنا که به گوش می رسد، سفره افطار هم پهن می شود و روزه داران مهیای پایان یک روز روزه داری می شوند. اما روزه دارانی هستند که آرامش یک افطاری در کنار خانواده را فدای آرامش و آسایش دیگران می کنند و در لباس خدمت به شهروندان، ساده و بی آلایش افطار می کنند، برخی هم روزه شان را با تاخیر گاه طولانی به افطار می رسانند چون افطارهایشان با کار گره می خورد آن ها عادت کرده اند تا سفره افطار را در محل کار و در جمع همکارانشان پهن کنند. پزشکان، پرستاران، نگهبانان، آتش نشانان، ماموران پلیس، رانندگان اتوبوس ها و حتی بسیاری از خبرنگاران و شاغلان برخی مشاغل به دلیل حضور در محل کارشان لحظه معنوی و دلنشین افطار را در کنار خانواده نیستند و گاهی افطارشان ساعت ها به تاخیر می افتد.
ایستگاه آتش نشانی
چهارمین روز ماه مبارک رمضان است زمان کمی تا افطار باقی است، مقصد گزارشگر ما یکی از ایستگاه های آتش نشانی زاهدان است، با وجود این که ساعت ها از روزه داریشان در هوای گرم می گذرد با انرژی در حالت آماده باش به سر می برند. تعدادی از آن ها سفره ساده و بی آلایشی را پهن می کند تا اگر ماموریتی برایشان پیش نیاید و بتوانند دقایقی دور هم بر سر سفره افطار جمع شوند روزه شان را افطار کنند. یکی از آتش نشانان می گوید: خوردن افطاری و سحر در محل کار و در لباس خدمت به مردم آدمی را بیش از همیشه به خدا نزدیک تر می کند، سال هاست که برخی از روزهای هفته را در محل کارم افطار می کنم و گلایه ای هم ندارم زیرا معتقدم روزه داری همراه با خدمت به مردم، پاداشی به مراتب بالاتر دارد. «کدخدا» می افزاید: در این سال ها بارها در زمان افطار و لحظه اذان، آژیر به صدا درآمده است و برای حضور در محل حادثه ای اعزام شده ایم و خدا را شاکر هستیم که توانسته ایم ناجی جان و مال بسیاری از شهروندان باشیم. یکی دیگر از آتش نشانان اظهار می کند: عادت کرده ایم در بسیاری از ماه ها و روزهای تعطیلی در محل کار خود حاضر باشیم، به ویژه در ایام عید همه همکاران ما در حالت آماده باش هستند تا بتوانیم به مردم در زمان حوادث ناگوار کمکی کنیم. «سرگزی» ادامه می دهد: این جا خانه دوم ماست و با همکارانمان یک خانواده هستیم، وظیفه ما نجات جان همشهریانمان است و حتی اگر ساعت ها پس از اذان مغرب نتوانیم افطاری بخوریم اما در مقابل به خلق خدا کمک کنیم خشنودتر هستیم.
صدای «ا... اکبر» به گوش می رسد و عده ای از آن ها دور سفره ساده و بی آلایشی که پهن کرده اند جمع می شوند. یک نفر هم در پشت میز برای پاسخ گویی به تلفن هاست و دیگر همکارانش سعی دارند سریع تر روزه شان را باز کنند تا جایشان را با او عوض کنند.
ایستگاه پلیس راهور
گزارش تیم خبری «سیستان و بلوچستان» در چهارمین روز ماه مبارک رمضان مربوط به آن هایی که هنگام افطار در لباس خدمت هستند بنابراین در ادامه به سراغ پلیس راهور هم می روند. مامورانی که کارشان در لحظه افطار سخت تر می شود، چرا که در این ساعت گره ترافیک شهر بیشتر و گاهی هم ممکن است در این شلوغی ها تصادفی رخ دهد. عده ای بر سر چهارراه و تعدادی هم در گشت ها حاضر هستند و با توجه به رسالتی که دارند نمی توانند لحظاتی با ما هم کلام شوند. به سراغ همکارانشان می رویم که در ایستگاه خیابان دانشگاه زاهدان در حالت آماده باش هستند. کمتر از 10 دقیقه تا اذان مغرب مانده است. هنوز خبری از سفره افطاریشان نیست، صداهایی از بی سیم هایی که در دست دارند به گوش می رسد و هر یک به ماموریتی اعزام می شوند، لحظه به لحظه از تعدادشان کاسته می شود، دقایقی از صدای اذان می گذرد اما هنوز موفق نشده اند روزه شان را باز کنند، تا این که به دستور مافوق برای حضور بر سفره افطار فراخوانده و دور میز چوبی جمع می شوند تا بتوانند روزه شان را افطار کنند، برخی از آن ها در کنار خوردن هر لقمه پاسخ گوی دیگر همکارنشان هستند و بعد از دقایق کوتاهی از سفره افطار فاصله می گیرند و به سراغ پست شان می روند. «کریمپور» از ماموران حاضر در این ایستگاه می گوید: ماموران پلیس در شیفت کاری خود در آماده باش هستند و برخی هم در چهارراه ها و خیابان ها ترافیک شهر را کنترل می کنند تا تصادف ها به حداقل ممکن کاهش پیدا کند، با وجود این که بسیاری از روزها نمی توانیم در کنار خانواده باشیم خوشحالیم که گاهی اوقات می توانیم کاری برای شهروندانمان انجام دهیم.
یکی دیگر از ماموران می گوید: بارها هنگام اذان مغرب تصادف هایی گزارش شده است، بدون این که بتوانیم روزه مان را افطار کنیم در محل حادثه حضور پیدا کردیم. بسیاری از همکارنمان که باید در این لحظه در چهارراه ها بایستند شاید ساعت ها نتوانند افطار کنند، اما کارمان را دوست داریم و با همه وجود در خدمت مردم هستیم.
افطار در کنار بیماران سری به بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان می زنیم تا در این لحظه ناب در کنار پرستاران باشیم. یکی از پرستاران می گوید: کارش شغل با ارزشی است و یکی از دلایل انتخاب آن با همه سختی هایی که دارد، انجام یک کار معنوی و نجات جان مریضان است. کمک به بیمار و بازگشت سلامتی به آن ها و خوشحالی دل های خانواده ها لذت خاصی دارد، به ویژه در ماه مهمانی خدا که در اصل همه مهمان سفره الهی هستیم.«صفرزایی» می افزاید: خداوند به مهمانان خود در این ماه قدرت تحمل تشنگی و گرسنگی می دهد و برای آن ها ثواب و پاداش در نظر گرفته است، خوشحالم که به عنوان یک پرستار می توانم پس از ساعت ها گرسنگی و تشنگی با انرژی بر بالین بیماران حضور یابم و کارم را انجام دهم. یکی دیگر از پرستاران اظهار می کند: کارکردن در هر بیمارستانی، معایب و محاسنی دارد که از جمله فشار کاری زیاد، برخوردهای گاه نامناسب برخی از همراهان مریض و چندین موضوع دیگر را می توان نام برد، اما همه با عشق این کار را برگزیدند و تلاش می کنند با سعه صدر و تحمل مشکلات به وظیفه انسانی خود به خوبی عمل کنند، به ویژه در ماه رمضان با تحمل ساعت ها گرسنگی و تشنگی با انرژی دوچندان انجام وظیفه می کنند.«نارویی» می افزاید: باید بیمار را درک و با او ارتباط موثر برقرار کرد بیمار نیز باید به پرستارش اعتماد داشته باشد و درباره بیماری اش با پرستار ارتباط برقرار کند، خدمت به هم نوع یک حس خوب ایجاد می کند که قابل وصف نیست به ویژه در ایامی مانند ماه رمضان که با وجود گذشت ساعت ها از افطار گاهی همکاران به دلیل کمک به مریض افطار خود را باز نمی کنند و خدمت به خلق خدا و نجات جان یک انسان را ارجح تر از افطاری خوردن می دانند.
انرژی 2 برابری در ماه رمضان
مسئول تلفن خانه اورژانس بیمارستان می گوید: در روزهای غیر از ماه رمضان، تحمل تشنگی و گرسنگی برایمان سخت می شود و به سراغ یخچال می رویم اما به برکت این ماه و میزبانی پروردگار از بندگانش ساعت ها تشنه و گرسنه به انجام وظیفه مشغول هستیم و احساس گرسنگی و تشنگی نمی کنیم.«کول» اضافه می کند: در این قسمت تنها کار می کنم، اما هرگز تنهایی سبب نشده است که احساس خستگی کنم، زیرا به کارم عشق می ورزم و به ویژه در ماه رمضان با انگیزه بیشتر به انجام کارها می پردازم. یکی از ویژگی های این ماه به ویژه برای کسانی که در بیمارستان ها مشغول کار هستند اعم از پزشکان، پرستاران و نیروهای خدماتی و اداری افزایش صبر و استقامت است.
هم کلامی با راننده اتوبوس
به سراغ راننده اتوبوس می رویم، «نهتانی» اظهار می کند: سال هاست در سازمان اتوبوسرانی زاهدان مشغول به کار شده ام و هر روز زمان افطار در حال رانندگی هستم تا بتوانم افرادی را که از طریق این ناوگان جابه جا می شوند به مقصدشان برسانم. وی می افزاید: به این شغل عادت کرده ام و هر چند در طول روز و در گرمای زاهدان رانندگی می کنم، حضور داشتن در ساعت افطار در خط واحد و خدمت به مردم را وظیفه خودم می دانم. یک خبرنگار که به گفته خودش 16سال است در این عرصه فعالیت دارد می گوید: در این سال ها به جز ایام تعطیل حتی یک شب هم در کنار خانواده روزه ام را افطار نکرده ام. به نظرم هر چند که خبرنگاری شغل سختی است اما زمانی که با قلممان گره ای از مشکلات مردم باز می شود سختی آن تاثیر کمتری دارد و انرژی می گیریم. هر روز زمان افطار پشت میز کارمان در حال تنظیم خبر یا گزارش، روزه مان را باز می کنیم و وقتی نتیجه کارمان را می بینیم، شیرینی آن بر تلخی دوری از خانواده غلبه می کند.البته بسیاری دیگر از کارمندان هم هستند که لحظه های افطار و سحرشان با کار آنان گره خورده است. نیروهای امدادی، ادارات و شرکت هایی چون آب و فاضلاب ،برق وگازو... که باید به همه آنان خدا قوت و خدا قبول کند گفت.
8006**3213
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.