به گزارش ایرنا؛ سیستان و بلوچستان به عنوان پهناورترین استان کشور در ناحیه جنوب شرق با هزار و 300 کیلومتر مرز زمینی با کشورهای پاکستان و افغانستان و 370 کیلومتر مرز آبی در کرانه های شمالی دریای عمان از چنان مواهب طبیعی برخوردار است که بیننده را بشدت تحت تاثیر قرار داده و سفری به یادماندنی را برای گردشگران و مسافران رقم می زند.
این استان با 188 هزار و 222 کیلومتر مربع که 11 و نیم درصد از گستره کشور را در بر می گیرد از شمال به استان خراسان جنوبی، ازجنوب به دریای عمان، از شرق به کشورهای پاکستان و افغانستان و از غرب به استان های هرمزگان و کرمان محدود شده است.
زاهدان، میرجاوه، خاش، سراوان، ایرانشهر، بمپور، نیکشهر، چابهار، سرباز، کنارک، دلگان، مهرستان، سیب و سوران، قصرقند، فنوج، زابل، زهک، نیمروز، هامون و هیرمند 20 شهرستان این استان را تشکیل می دهند که هر یک دنیایی راز و رمز را در خود جای داده اند.
پیشینه تاریخی سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال(سیستان) و جنوب (بلوچستان) تشکیل شده است.
سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در بر می گیرد در کتاب اوستا به عنوان یازدهمین سرزمین آفریده شده از سوی اهورامزدا نامیده شده و زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی و قهرمانان و پهلوانان اسطوره ای شاهنامه فردوسی و یعقوب لیث و عیاران احیاگر زبان فارسی است و در اساطیر ایران بنیان سیستان را به گرشاسب یکی از نوادگان کیومرث نسبت دادند و نام سیستان از نام اقوام آریایی سکا گرفته شده است.
سرزمین بلوچستان امروزی که ناحیه جنوبی استان را تشکیل می‌دهد در قدیمی ترین اسناد تاریخی به اسم مکا مشهور بوده و در نوشته های هرودت تاریخ نگار یونانی از آن به عنوان گدروزیا یاد شده و به دنبال سقوط هخامنشیان توسط اسکندر مقدونی وی مسیر بازگشت خود از هند را گدروزیا انتخاب کرده است، پس از ساسانیان با حمله اعراب مسلمان در زمان خلیفه دوم اکثر مردم این سرزمین به اسلام گرویدند.
سکاها در حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافتند، نیمروز نام دیگر سیستان است همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطوره ای ایران چون سام، زال و رستم نسبت داده و زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار می‌آمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.
اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین پس از پذیرش اسلام یعقوب لیث صفاری بود و بعد از صفاریان سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک مدتی در این سرزمین فرمان راندند از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزئی از ایران محسوب می شد تا این که با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملا به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد از این به بعد بلوچستان مانند سایر دولت ها و ولایت های کشور حکومت خان خانی داشت تا در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی پس از شکست دوست محمد خان بارکزهی قدرت حکومت مرکزی در این خطه تثبیت شد.

**آیین ها و مراسم
در سیستان و بلوچستان آیین ها از اقلیم طبیعت منطقه، اعتقادات و طبقات اجتماعی مردم برگرفته است و به مناسبت های مختلف انجام و اجرا می شود از جمله: آیین ها در موقع کار
مراسم اشر: آیین کهن لایروبی بستر رودخانه هیرمند است که حاکی از یک نوع تعامل همبستگی منطقه ای و تفکر عینی اتحاد در حل معضلات است.
مردم روستایی سیستان از قرن ‌ها پیش برای ساختن بندها و لایروبی رودخانه و انهار بزرگ، 2 ماه از سال را با رضایت کامل به بیگاری می ‌پرداختند که به گویش محلی آن را «اشر» یا «حشر» می ‌گویند، هنگام لایروبی رودخانه که به صورت جمعی با استفاده از «تیشه» انجام می شد به منظور افزایش نیروی کار کشاورزان یکی از آنان از میان جمعیت با صدای بلند اشعاری در وصف پیامبر (ص) و حضرت علی(ع) می خواند و دیگران با شوق و علاقه به کار ادامه می دادند.
یکی از مواریث معنوی مهم استان که درسیستان با نام اشر و در بلوچستان با نام مدد به شکل دیگری وجود دارد بعنوان نشانه تعاون و همدلی اقوام استان در فهرست ملی به ثبت رسیده است، در اشر ﻫﺮﻛﺲ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﻬمی که ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﺪ.
اشر از قدمت بالایی در سیستان برخوردار بوده و مردان سیستانی همواره با نمادی از غیرت و تعصب در جهت آبادانی منطقه خود با تیشه های معروف سیستانی پای به این نهرها گذاشته و انهار مربوطه را لایروبی می کنند.
تشکیل اشر و لایروبی دستی انهار علاوه بر اشتغال موقت جوانان و جلوگیری از مهاجرت روستاییان باعث احیای سنت ‌ها و فرهنگ ‌های کهن منطقه خواهد شد.
اشر بارزترین مصداق تلاش و اتحاد مردم در مبارزه با عوامل خشن طبیعت سیستان است.
مراسم جشن گندم: جشن و پایکوبی به مناسبت برداشت گندم و شکرگزاری از درگاه ایزد منان است که با رقص و پایکوبی خاص سیستانی برای هر تازه واردی بسیار جذاب است.
جشن زر خوشه ها در منطقه سیستان، قدمتی چند هزار ساله دارد و هر سال با به پایان رسیدن فصل برداشت گندم این جشن ها از سوی کشاورزان گندم کار سیستانی برپا می شود.
کشت پاییزه گندم در سیستان و بلوچستان از اوایل آبان آغاز و تا اوایل دیماه ادامه دارد.

**آیین های مذهبی
در اعیاد مذهبی نیز مردم به زیارت اهل قبور رفته و یک نوع شیرینی محلی به نام چلبک تهیه می کنند.
سحر خوانی یکی از میراث مذهبی و مهم مردم سیستان در ایام ماه رمضان است بدین صورت که یک فرد با چاوشی در کوی و برزن روستاها به همراه مردم که فانوس به دست او را همراهی می کنند مردم را به این ضیافت الهی می‌خواند مردم نیز با توجه به نیت و نظر خود از هر چه که توانایی دارند به چاوش خوان می دهند.
در نوروز و جشن سیزده بدر نیز مردم به زیارت کوه خواجه و سایر زیارتگاه ها می روند و جشن می‌گیرند و شادی می‌کنند.
اگر با چهارشنبه سوری به پیشواز نوروز می رویم و ناخوشی ها را با آتش از بین می بریم پس از 12 روز بهاری، سیزه بدر را حسن ختام جشن نوروزی قرار می دهیم تا با رفتن به دل طبیعت و آرزو کردن سال خوش و خرم نوروز را تا سال بعد بدرقه کنیم.
آیین های سیزده بدر در سیستان و بلوچستان مانند دیگر نمادهای سنتی و محلی پرشمار، زیبا و دوست داشتنی است، بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های محلی (چوب بازی و رقص شمشیر)، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، لطیفه گویی ، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورهای قوم سیستانی و بلوچ دارد.
هر چند در اذهان عمومی، سیستان و بلوچستان منطقه ای کویری و خشک محسوب می شود اما اقلیم چهار فصل این استان زیبایی طبیعت این منطقه را دوچندان کرده و آن را نسبت به سایر نقاط کشور متمایز ساخته است.
سیستان و بلوچستان آرمیده از هامون تا پهنه آبهای نیلگون عمان جلوگاه تمام نمای طبیعتی متمایز است به گونه ای که از شمال تا جنوب کویر، آتشفشان، دریاچه، رودخانه، جنگل، دریا، اقیانوس، پرنده، خزنده، ماهی و آفتاب و برف را در هم آمیخته دارد.
در روز ۱۳ فروردین غم و اندوه و خمودی حرام است زیرا در باورهای کهن از غم و اندوه، گرفتاری و پریشانی به عنوان هدیه اهریمن و از عشق، شور، نشاط، حیات، تعالی و تندرستی به عنوان تحفه و هدایای خداوندی در این روز یاد شده است.
گروهی از صاحبنظران و حتی بسیاری از کسانی که سیزده بدر را به عنوان یک آیین کهن ملی اجرا می کنند، با این باور که تمامی روزها در فرهنگ ایران باستان مقدس و قابل احترام است، نحسی سیزده و وجود چنین چیزی را در ایران باستان رد می کنند.

**مراسم ازدواج
یکی از مراسم خوب ازدواج در بلوچستان «بیجاری» است از آن ‌جایی که داماد هزینه نسبتا بالایی برای مراسم ازدواج خود پرداخت می کند اقوام داماد و عروس مبلغی وجه نقد به عنوان کمک هزینه ازدواج برای زوجهای جوان جمع آوری کرده و به عروس و داماد تقدیم می کنند که به این هدیه بیجاری گفته می شود و نشانی از همبستگی و همیاری مردم مهربان بلوچستان است.
بیشتر ازدواجها در سیستان و بلوچستان، فامیلی و درون طایفه ای است به گونه ای که در گذشته بیشتر زوجین در سیستان «ناف برید» یکدیگر بوده اند یعنی اینکه وقتی نوزادی چشم به جهان می گشود اگر دختر بود ناف او را به نام و نیت پسر یکی از اقوام مورد نظر والدین می بریدند و مثلا می گفتند «زهرا ناف بریده محمد است» و هنگام رسیدن به سن ازدواج باید با یکدیگر ازدواج می کردند و به احترام خانواده ها هیچ پسر دیگری به خواستگاری این دختر نمی رفت.
شب اول عروسی در سیستان به شب حنابندانی معروف است که در اصطلاح محلی شب «سرشویی» هم گفته می‌شود. حنا به مقدار زیاد خیس می ‌شود وبعد از آماده شدن برای اطلاع همسایه‌ها و اقوام مقداری از حنا به در خانه‌ها برده و توزیع می شود.
اقوام و آشنایان داماد در خانه پدر او جمع می‌شوند و دسته جمعی در حالی که دو سینی حنای مخصوص که برای داماد و عروس تدارک دیده‌اند و در جلو جمعیت دو نفر بر روی سر دارند به خانه عروس می‌روند و زنان همراه داماد با کف و دایره با آهنگ زیبا ابیاتی را می ‌خوانند.
در شب حنابندانی، عروس در خانه‌ای مخصوص قرار می‌گیرد و اقوام عروس درب ورودی خانه را می‌بندند تا خانواده داماد به راحتی عروس را نبرند.
اگر هوا خوب باشد در فضای باز فرش پهن می شود و گرنه در اتاق بزرگی مکانی در نظر گرفته می‌شود و در حالی که داماد به اصطلاح برتخت (صندلی یا چند بالش تمیز) نشسته است، دلاک جورابهای داماد را در آورده و مراسم حنابندان را شروع می‌کند و دست و پای داماد را حنا می بندد.
بزرگان و ریش سفیدان در قسمت بالای مجلس و دور و بر تخت شاه یعنی داماد نشسته و نظارهگر مراسم حنابندان هستند. سپس هر کدام بلند می‌شود و مقداری پول نقد به پای داماد می‌ریزند این پولها در حقیقت همان حق الزحمه دلاک یا سلمانی است.
در اتاق مجاور، زن دلاک مراسم حنابندان عروس را به شرحی که در مورد داماد گفته شد انجام می‌دهد و براساس یک رسم، داماد این شب را تا صبح در منزل پدر همسر خود می‌ماند.
برپایی مراسم ازدواج در میان بلوچ های ایرانی کما بیش همچون رسم سال های دور این قوم است و دستکم هشت مرحله از مراحل عروسی همچنان در میان بلوچ ها به اجرا درمی آید و در واقع هفت شبانه روز با ساز و دهل به شادی می پردازند.
گرچه اینک به واسطه تغییر وضعیت اقتصادی مراسم هفت شبانه روزی عروسی بلوچی به برنامه ای سه شبانه روزی محدود شده اما هنوز پایبندی به سنت ها در آن ملموس و مشهود است.
در عروسی بلوچی سفره عقد و جهیزیه وجود ندارد و مراسم عقد معمولا در مسجد و بدون تشریفات خاصی برگزار می شد.
اما اینک علاوه بر مسجد در خانه نیز مراسم عقد به اجرا گذاشته می شود، به گفته محمد شه بخش یکی از شهروندان بلوچ؛ به هنگام خواندن خطبه عقد عروس به طور مستقیم به داماد «بله» نمی گوید، وقتی عاقد برای خواندن خطبه به خانه داماد می رود یک نفر را به خانه عروس می فرستد تا عروس شخصی را به عنوان وکیل تعیین کند.
این وکیل به طور معمول از خانواده پدری عروس تعیین می شود و عروس معمولا عموی بزرگ یا پدر خود را به عنوان وکیل معرفی می کند.
سپس با تعیین وکیل، عاقد از داماد و از وکیل عروس درباره مهریه و نکاح می پرسد و بعد خطبه را می خواند.
در عروسی بلوچی هیچ خبری از جهیزیه نیست، بنابراین هیچ خانواده ای نگران خرید وسایل خانه برای دختران خود نیستند و در عوض تمام وسایل زندگی را باید پسر تامین کند.

**رقص شمشیر
سیستانیان از دیرباز به جنگاوری، سلحشوری و دلیری شهره بوده اند و برای حفظ آمادگی دفاعی خود پس از پوشیدن لباس رزم محلی و حمایل کردن شمشیر و بستن دستار بر سر، به صورت دسته جمعی به صورت دایره و همراه با ساز و دهل محلی به حرکات نمایشی رقص شمشیر می پردازند که از جمله کهن ترین رقص های حماسی کشور محسوب می شود.
رقص محلی سیستان که در زبان محلی به چاپ سیستانی معروف است در سیستان به گونه‌ های مختلفی تقسیم می ‌شود که هر کدام در مناسبت ویژه ‌ای به اجرا گذاشته می‌شوند و در یک تقسیم بندی می ‌توان رقص سیستانی را به دو نوع مردانه و زنانه تقسیم بندی کرد.
از انواع رقص زنانه سیستانی می‌توان به رقص چاپی اشاره کرد که صورت ویژه آن کوبیدن متناوب پا بر زمین به دنبال ضرب‌های مشخص ساز دایره است.
در میان رقص‌ های مردانه سیستانی نیز می ‌توان به رقص شمشیر یا صورت ساده‌ تر آن رقص چوب اشاره کرد که به همراه ساز و دهل (به گویش سیستانی دول و ساز) اجرا می‌ شوند.
رقص سیستانی یا چاپ و چوب بازی در مراسم عروسی و جشن ها اجرا شده و علاقه مندان بی شماری چه در داخل استان و چه در خارج استان دارد و مورد توجه قرار می گیرد.
موسیقی و رقص سنتی دوچاپی از مهمترین آیین های همزاد با قوم بلوچ است که در مناسبت‌های مختلف اجرا و زمینه ساز همبستگی اجتماعی است.

**پوشاک
تهیه و دوخت لباس در طول تاریخ به عنوان نماد فرهنگی هر منطقه در بین اقوام و ملل مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است که در این بین مردم سیستان و بلوچستان با تمدنی چندین هزار ساله پوشاک مخصوص خود را داشته که هنوز با گذشت سالها اصالت خود را حفظ کرده اند.
پوشاک مردم سیستان و بلوچستان با توجه به موقعیت زمانی و مکانی تفاوت عمده ای دارد و در فصل های مختلف سال با توجه به طبقات اجتماعی در گروه زنان، مردان، کودکان و نوجوانان متفاوت است.
پوشاک حوزه فرهنگی سرحد با پوشاک بلوچ های ساکن در سیستان تا حدودی شبیه به هم است و نسبت به حوزه فرهنگی مکران واقع در جنوب بلوچستان از رنگ ‌های تیره استفاده می ‌کنند و نوع تزیینات و تن پوش ها و کفش های آنان نیز متفاوت است.
پوشاک مردان سیستان عمدتا شامل دستار، سرپوش، پیراهن، شلوار و بیشتر به رنگ سفید و بلند و تا سر زانو است.
روی لباس مجالس و یا افراد مرفه ابریشم دوزی شده است همچنین مردان سیستانی جلیقه ای روی پیراهن می‌ پوشند که با آن جلزقه (جلیقه) می گویند.
پوشاک زنان سیستانی نیز ساده و با طرح های زیبا و همچون لباس مردان بلند و گشاد و از مشخصات این لباس نوعی سوزن دوزی است که در حاشیه یقه و سرآستین به کار می رود و در محل به آن سیاه دوزی می ‌گویند.
مردان بلوچ نیز همچون مردان سیستانی لباس ساده و بلند به همراه دستاری که عموما سفید است بر تن دارند.
نوع بستن دستار در مناطق مختلف بلوچستان تفاوت‌ هایی دارد و آنچه بیش از همه جلب توجه می ‌کند تغییراتی است که به لحاظ گذشت زمان و همجواری با کشور افغانستان و پاکستان در دوخت و برش لباس ها ایجاد شده است.
در روزگاری نه چندان دور مردان و زنان از پاپوش سواس که از الیاف نخل وحشی به نام داز ساخته می‌ شد استفاده می ‌کردند. پوشاک زنان و دختران از زیبایی ویژه ‌ای برخوردار است و در دوخت و تزئین لباس های زنانه از هنر منحصر به فرد سوزن دوزی و پریوار دوزی بلوچ استفاده می شود که هنر سوزن دوزی روی پیش سینه، سر آستین، جیب بلند در جلو و همچنین حاشیه شلوار در پایین خودنمایی می کند.
دستار زنان بلوچ روسری مستطیل شکلی است که توسط هنر بلوچی پریوار دوزی تزیین می ‌شود و باید گفت آنچه زیبایی پوشاک زنان بلوچ را کامل می کند، زیور آلاتی از طلا و جواهر است که ساخت آن نیز یکی از هنرهای سنتی و اصیل منطقه است.
تزیین پوشاک مردم سیستان و بلوچستان با سوزن دوزی، یراق دوزی و سیاه دوزی اوج زیبایی لباس محلی منطقه را به نمایش می گذارد.

**غذاهای محلی
یکی از راه های شناخت و نزدیکی به مردمان یک سرزمین آشنایی با فرهنگ غذایی و چشیدن طعم غذاهایشان در شهر یا روستای آنان است.
سیستان و بلوچستان به خاطر شرایط اقلیمی و جغرافیایی خاص خود در هر شهر و روستایی آداب غذایی متفاوتی دارد که همه ریشه در سنت و مواد اولیه موجود در منطقه داشته است.
تنوع غذایی مردمان این استان بسیاری از گردشگران را مجذوب خود کرده و به یکی از بهترین خاطرات سفرشان تبدیل شده است.
همچون سایر نقاط کشور نان عمده ترین ماده غذایی در سیستان و بلوچستان است.
دهها نان در استان به مناسبت های مختلف پخت می‌ شود به عنوان مثال در سیستان علاوه بر نان لواش، تافتون مخصوص، کلوچه، چلبک، قلیفی و در بلوچستان نانی به نام هلکاری که همان چلبک سیستانی است پخت می شود.
همراه نان خورش های متنوع مصرف که به آن واداپ گفته می شود.
تنوری یا تنورچه نیز از غذاهایی است که عمدتا در مهمانی ‌ها طبخ می شود بدین صورت که یک لاشه کامل یا نیم لاشه گوسفند یا بز پس از ادویه کاری در تنوری که قبلا با کنده و هیزم گرم شده، می گذارند و درِ تنور را بسته تا آرام آرام با گرمای زغال ها مغز پخت و کباب شود و پس از آماده شدن بطور کامل بر سر سفره مهمانان گذاشته می شود.
از جمله غذاهای سیستانی نیز می توان به کشک زابلی، اوجیزک، تاس آوی، ماهی تنوری، لیتی(آرد)، آبگوشت، قورمه و کباب اشاره کرد، آبگوشت زابلی که از طعم و مزه خاصی برخوردار است و طرفداران زیادی دارد با استفاده از گوشت بره به همراه ادویه های مختلف بویژه ادویه محلی به نام «آچار» تهیه می شود.
مردم سیستان غذاهای تند و پر ادویه استفاده نمی کنند ولی مردم بلوچستان مانند مردم هند و پاکستان از غذاهای تند و پر ادویه استفاده می کنند.
استفاده بهینه از سبزی های کوهی منطقه مانند 'ترونگ' و 'راب' ( نوعی سبزی که برای از بین بردن درد در اوایل بهار استفاده می کنند) در طبخ غذاهای این استان دیده می شود.
وجود دام در منزل بسیاری از مردم روستاها و رونق دامپروری سبب استفاده بسیار زیاد مردم این استان از گوشت قرمز گوسفند و بز و دوغ و ماست محلی شده است، علاوه بر این، پرورش طیور نیز موجب شده تا پس از گوشت قرمز استفاده از مرغ محلی برای تهیه غذا در میان مردم سیستان و بلوچستان رواج داشته باشد، دامپروری سبب شده بجای نوشابه های گازدار برای پذیرایی از میهمانان از دوغ استفاده شود.

**موسیقی
این حقیقت بر کسی پوشیده نیست که موسیقی از اساسی ترین عناصر فرهنگی در جوامع انسانی به شمار می آید و بدون آن فرهنگ هر ملتی ناتمام و کمرنگ جلوه می کند.
موسیقی برگرفته از حکمت معنوی و مولود فرهنگ اصیل این دیار و دارای قدمتی کهن است.
در موسیقی سازی انواع سازهای محلی از جمله قیچک، نی، دایره، تنبک، سرنا و ساز و دهل که معمولا توسط هنرمندان بومی ساخته می شود مورد استفاده قرار می گیرد.
در کنار موسیقی آوازی و مقامی که برگرفته از احساسات مردم است ردیف ها و آوازها به صورت دوبیتی ها، ربایی ها و لالایی ها به مناسبت های مختلف اجرا می شود.
موسیقی گواتی:
معنی تحت الفظی گوات باد یا هواست، گواتی به فرد بیماری گفته می شود که گوات (باد) در چشم او حلول کرده و تعادل روحی، روانی و جسمی او را بر هم زده است.
مردم بلوچ به وجود ارواح مرموز و پلیدی معتقدند که در جسم افراد حلول کرده و امراض مختلف را موجب می شود و تنها موسیقی قادر است ارواح مرموز و پلید را از وجود بیمار طرد کند.
موسیقی نقش مهمی در میان مردم این استان دارد بطوریکه در مراسم شادی، غم و درد و بیماری از آن استفاده می شود و هر کدام از آنها یک نوع موسیقی خاص خود را دارد.

**بازی های بومی و محلی
تنوع و تعدد بازی ‌های سنتی در استان گسترده است.
در سیستان بازی هایی همچون کشتی، کودی(کبدی)، خوسو، یک قل دو قل و خط بازی و چوب بازی (چوبازی) رایج است.
در بلوچستان نیز هبت سنگ (هفت سنگ) و چوک رایج است.
این استان از شمال تا جنوب دارای جذابیت های خاصی برای گردشگری است، تالاب بین المللی هامون، چاه نیمه ها، کوه خواجه، شهر سوخته، دهانه غلامان، زاهدان کهنه، قلعه رستم، آس بادها، کروکویه و باغ های انگور یاقوتی و مزارع گندم و جو و جالیز و بازارچه های مرزی در سیستان شامل زابل، هیرمند، زهک، هامون و نیمروز، بازار معروف چهارراه رسولی و موزه بزرگ جنوب شرق در زاهدان، غاز لادیز، روستای سرسبز و خوش آب و هوای تمین و سنگان در میرجاوه، کوه آتشفشان نیمه فعال تفتان و روستاهای دامنه این کوه زیبا، گل فشا پیرگل، رودخانه ها و باغ ها و مزارع سرسبز در خاش، قلعه های تاریخی، سنگ نگاره های باستانی و نخلستانهای زیبا در سراوان، مهرستان و سیب و سوران، قلعه تاریخی، اقامتگاه موقت رهبر معظم انقلاب، روستای سرسبز و رودخانه دامن در ایرانشهر از جمله جذابیت های این استان برای مسافران و گردشگران نوروزی است.
باغ های بزرگ موز، چیکو، گوواوا، پاپایا، خرما، مرکبات و قلعه و تپه های تاریخی و قبرستان هفت هزار ساله اسپیدژ در شهرستانهای سرباز، فنوج، قصرقند و نیکشهر، ساحل زیبای ماسه ای، شنی و صخره ای، کوههای مینیاتوری با مریخی، منطقه آزاد و بازارهای لوکس آن، بازار سنتی و بلوکی بازار چابهار و کنارک، شنای دلفین ها در ساحل گواتر گوشه دیگری از زیباییهای بکر و جذاب سیستان و بلوچستان است که همه ساله در ایام نوروز میزبان دهها هزار نفر از گردشگران و مسافران داخلی و خارجی است.
مردم خونگرم و مهمان نواز این استان که با روی باز و قلبی مهربان مهمان را حبیب و عزیز خدا می دانند مشفقانه در انتظار مسافران و گردشگران نوروزی هستند تا شادی های سال نو را درکنار هموطنان خود آغاز کنند.
9923 **6081
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.