گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

ابراز تأسف نعمت احمدی از عدم عمل به فرمان هشت ماده ای امام خمینی (س)

این نکته مهمی است که کل دنیا در انتخاب پلیس بیشترین دقت و وسواس را دارند. علتش این است که پلیس حافظ امنیت و الگویی از اقتدار یک جامعه و یک نظام است. بیشتر کشورها در انتخاب پلیس، صرف نظر از دقت در سواد و سلامت جسم، در سلامت روحی، وضعیت خانوادگی و وضعیت اخلاقی آنها دقت می کنند. ما باید در انتخاب ابتدایی نیروهای امنیتی و انتظامی و دوم در پرورش آنها دقت بیشتری داشته باشیم. شاید بی دقتی هایی در انتخاب و انتصاب بعضی از آنها شده و الآن باید آموزش و آشنا کردن آنها به شرح وظایفشان صورت بگیرد.

پایگاه خبری جماران: یکی از اعضای کانون وکلای مرکز با ابراز تأسف از اینکه به فرمان هشت ماده ای امام خمینی (س) عمل نشده است، گفت: متأسفانه بخش هایی از مسئولین پیام هشت ماده ای حضرت امام، بخشنامه آزادی های مشروع و قانون آئین دادرسی کیفری را درک نکرده اند​

 

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با نعمت احمدی را در ادامه می خوانید:

به نظر شما در فضای فعلی کشور چقدر به فرمان هشت ماده ای امام خمینی (س) توجه می شود؟

زمانی قانون نوشته می شود که شما در زمینه ای کمبود دارید. اصلاح قانون هم به همین ترتیب، زمانی که قوانین موجود و لازم الإجرا در جاهایی ایراد و اشکال و نیاز به اصلاح و تغییر دارند. در مورد فرمان هشت ماده ای امام هم به همین وضعیت بود. سال 61 در اوج درگیری با منافقین و درگیری های خیابانی و ورود به خانه های تیمی، به خانه هایی وارد می شدند که خانه افراد معمولی بود ولی چیزهای دیگری آنجا پیدا می شد. این در جامعه انعکاس بدی داشت و التهابی به وجود آورده بود. حضرت امام در این فضا فرمانی صادر کردند که به فرمان هشت ماده ای معروف شد؛ مخاطب این فرمان قوه قضائیه و دستگاه های اجرایی بودند و فرمان راجع به وزارت اقتصاد، جنگ، سپاه و جبهه نبود و عنوانش «فرمان هشت ماده ای امام درباره حقوق مردم و لزوم اسلامی شدن روابط و قوانین» بود.

صرف نظر از ادبیات اولیه که باید قوانین اسلامی باشند و باید قضات دادگاه های معمولی و دادگاه های انقلاب واجد شرایط اسلامی باشند، آنچه که شاکله فرمان بود «هیچ کس حق ندارد بدون حکم قاضی، که از روی موازین شرعی باید باشد کسی را توقیف کند یا احضار نماید؛ هرچند توقیف کم باشد، توقیف یا احضار به عنف جرم و موجب تعذیر شرعی است.» در فرمان ششم نیز می فرمایند «کسی حق ندارد به خانه یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آن وارد شود یا کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب یا مراقبت نماید یا نسبت به فردی اهانت کند و اعمال غیر انسانی – اسلامی مرتکب شود ... تمام اینها جرم و گناه است».

شما اشاره داشتید که بر اساس فرمان هشت ماده ای امام خمینی (س) «افشای اسرار مردم»، «اهانت به افراد» و «انجام اعمال غیر انسانی – اسلامی» جرم و گناه است. آیا این اصل مورد توجه قرار می گیرد؟

متأسفانه به فرمان حضرت امام عمل نشد. نمونه هایش را می گویم؛ در سال 81 رئیس وقت قوه قضائیه، آیت الله هاشمی شاهرودی، بخشنامه ای را ابلاغ کرد که به بخشنامه «آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی» معروف شد. یعنی عمل نشد؛ اگر به فرمان حضرت امام عمل می شد آیت الله شاهرودی لزومی نمی دید که بخشنامه ای صادر کند. این بخشنامه در دوره مجلس ششم بود و نمایندگان این مجلس عینا آن را به قانون تبدیل کردند. از سال 61 تا 81 بیست سال گذشت و رئیس قوه قضائیه که منصوب مقام معظم رهبری و مدیر و مجتهد است احساس کرد که عمل نشده و  آن بخشنامه را صادر کردند. در سال 92 «قانون آئین دادرسی کیفری» تدوین شد و در این قانون هم به حقوق متهم و همین موضوعات پرداخته شده است.

مرتضوی مصداق عینی قانون شکنی بود

لذا من بر این باورم متأسفانه بخش هایی از مسئولین پیام هشت ماده ای حضرت امام، بخشنامه آزادی های مشروع و قانون آئین دادرسی کیفری را درک نکرده اند. ما در مورد نحوه برخورد پلیس، غیر از گشت ارشاد، در موارد دیگر هم مطلب داریم. به نظر من نیاز به یک تغییر کلی در اقدامات بعضی از قضات و نیروهای انتظامی و امنیتی داریم. نمونه آن را دیدیم که دادستان سابق تهران، آقای مرتضوی، خودش مصداق عینی قانون شکنی بود. حتی وقتی حکم قطعی علیه او صادر شد به حکم تمکین نکرد. یعنی عدم حفظ احترام و اهمیت قانون در بخش هایی از این نیروها نهادینه شده است.

 

با توجه به برخی مواضع گیری های اخیر مسأله اصلی این است که آیا اراده ای به انجام فرمان هشت ماده ای امام و قوانینی که شما به آنها اشاره کردید و یا اصلاح رویه های موجود هست یا خیر؟

من مطمئنم که منظور رئیس محترم قوه قضائیه از این سخن که «نیروی انتظامی حتی یک قدم هم نباید عقب نشینی کند» این نبوده که عمل خلاف قانون انجام دهند. حتما نظر ایشان این بوده که وظایفشان را انجام دهند. منظورش این بوده که به شرح وظایفی که برای آنها تعریف شده عمل کنند؛ نه اینکه اعمال غیر قانونی انجام دهند. روح گفته آیت الله آملی لاریجانی این است که نقدی که الآن به وسیله رسانه ها، مردم و نهادها نسبت به عمل خلاف نیروی گشت ارشاد دارد انجام می شود نباید باعث شود کسانی که عمل درست را انجام می دهند عقب نشینی کنند.

 

به نظر شما باید چه کار کنیم تا رفتاری مشابه افشای اسرار شخصی آقای کاوه مدنی و یا برخورد نامناسب نیروی گشت ارشاد را دیگر شاهد نباشیم؟

به هر حال در هر صنف و گروهی افرادی هستند که خلافی را انجام می دهند. اولا نباید آن خلاف را به همه افراد آن نهاد، سازمان و یا جریان تسری داد. دوم اینکه در انتخاب دو سه مجموعه باید دقت بیشتری را به کار بگیریم. اگر این دقت صورت نگیرد متأسفانه باعث می شود افرادی از حدود خودشان تجاوز کنند و این تجاوز باعث می شود به اساس وظایف آن مجموعه لطمه وارد بیاید.

باید در انتخاب و پرورش نیروهای امنیتی و انتظامی دقت بیشتری داشته باشیم

این نکته مهمی است که کل دنیا در انتخاب پلیس بیشترین دقت و وسواس را دارند. علتش این است که پلیس حافظ امنیت و الگویی از اقتدار یک جامعه و یک نظام است. بیشتر کشورها در انتخاب پلیس، صرف نظر از دقت در سواد و سلامت جسم، در سلامت روحی، وضعیت خانوادگی و وضعیت اخلاقی آنها دقت می کنند. ما باید در انتخاب ابتدایی نیروهای امنیتی و انتظامی و دوم در پرورش آنها دقت بیشتری داشته باشیم. شاید بی دقتی هایی در انتخاب و انتصاب بعضی از آنها شده و الآن باید آموزش و آشنا کردن آنها به شرح وظایفشان صورت بگیرد.

در کل دنیا شاخص ترین افراد معلم ها، پلیس و قضات هستند و بیشترین دقت و وسواس در انتخاب آنها می شود و از هر نظر هم تأمینشان می کنند که اگر پلیس یک جامعه سالم باشد و به شرح وظایف خود عمل کند، معلم یک جامعه به شرح وظایفش عمل کند و از آن مهمتر قضات یک جامعه به شرح وظایفشان عمل کنند، در انتخاب و آموزش آنها دقت شود تأثیر مستقیم روی جامعه می گذارد.

کار گشت ارشاد امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف یکی از فروعات دین و حدود الهی است. ما دو نوع آمر به معروف داریم؛ یکی آمر به معروفی که دولت تعیین می کند و یکی هم من و شما نوعی هستیم. وقتی شما فردی را انتخاب می کنید که یک دستور شرعی را در جامعه پیاده و اجرا کند، اول باید خود این فرد شرع شناس باشد؛ باید از نظر شناخت مذهبی و اخلاق اسلامی پیشرفته و به وظایف شرعی خودش مطلع باشد و حضور در پارک یا هر جای دیگر را فقط یک کار اداری نداند. او حتی با پلیس انتظامی فرق دارد؛ او پلیس شرعی است و خودش باید شرع شناس باشد.

 

چه حدی از آموزش می تواند آنها را به حد نیاز از شرع شناسی برساند؟

به هر حال وقتی می خواهید یک معلم اخلاق داشته باشید باید ظرفیت آن را داشته باشد. به باور من ما باید یک بازنگری در ترکیب، عِدّه و عُدّه نیروهای گشت ارشاد داشته باشیم. اولا به جامعه اعتماد کنیم. دوم اینکه باید نیروهایی که داریم را آموزش دهیم تا کارشناس شرعی باشند. خداوند می فرماید ما شما را مختلف خلق کردیم. ما نمی توانیم همه افراد را از یک قالب رد کنیم. وقتی شما که کارشناس هستید حس می کنید اخلاق و رفتار و عملکرد فردی مناسب با ایده های شما نیست، آیا باید با زور با این فرد برخورد کنید یا باید روشی را در پیش بگیرید که با آن روش تعلیم و تربیتی به نتیجه برسید؟

من نمی فهمم آقا یا خانمی که آن حرکات تند را انجام دادند آیا واقعا با بچه های خودشان همان نوع برخورد می کنند؟ بعد از آن، از نظر جامعه شناسی و روانشناسی ثابت شده که اگر شما بخواهید چیزی را به زور و با تحکم به کسی بقبولانید واکنش منفی نشان می دهد. در حدیث آمده است که «الإنسان حریص ما منع»؛ یعنی انسان به آنچه منع می شود حریص است. اما اگر زور نباشد و رأفت باشد، حضرت رسول (ص) از دلها وارد شد. افرادی که در جامعه شیخوخیت و رهبریت پیدا می کنند و مرشد و مراد مردم می شوند اسلحه به دست نیستند.

شما کدام سردار را توانسته اید در دنیا پیدا کنید که ناپلئون وار کعبه مردم شود؟ ولی مردم فرسنگ ها راه می آیند و به طرف یک پیر دیر می روند و تسلیم او می شوند. در قرن حاضر یک طرف گاندی و ماندلا و یک طرف هم صدام و قذافی را دارید؛ کدام اینها در تاریخ مانده اند؟ جامعه از کدام متأثر شده است؟ جامعه به کدام توجه کرده و مانا شده اند؟ خصوصا ما که ادعا داریم أم القرای اسلام هستیم و می خواهیم یک کشور اسلامی و دینی درست کنیم؛ نمود و نماد جامعه دینی این باشد؟

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.