حمید رضا جلایی پور و علی شکوری راد به بیان بخشی از سخنان رئیس جمهور در مهمانی افطاری چند روز پیش پرداختند.

به گزارش جماران، مشروح گفت و گوی ایران با شکوری راد به شرح زیر است: 

آیا فعالان سیاسی حاضر در جلسه با روحانی توانستند دغدغه‌های خود را مطرح کنند؟


جلسه از نظر شکلی، بسیار جالب توجه بود. فعالان سیاسی مؤثر دعوت شده بودند که پیشینه‌های بسیاری با هم داشتند، ولو اینکه در بسیاری موارد با هم رقابت کرده باشند، اما همه آنان دور یک میز جمع شدند و دغدغه‌های مشترکی از خود بروز دادند. جلسه از این جهت تازه و جالب بود، اما جالب‌تر اینکه در شرایط دشوار امروز کشور، دغدغه‌های حاضران بسیار به هم نزدیک بود و تحمل‌ها نسبت به یکدیگر هم بسیار بیشتر شده بود. به نظر می‌رسد تنافری که در گذشته وجود داشت، رنگ باخته بود و حاضران با چهره‌های بشاش با هم مواجه می‌شدند.


فعالان سیاسی عمدتاً درباره چه موضوعاتی صحبت کردند؟


همه اذعان داشتند که شرایط برای مردم بسیار سخت است، از این  رو همه سخنرانان در صحبت‌های خود به گرانی و ناپایداری اقتصادی کشور اشاره کردند. همچنین گذشته از موضوع حصر که به عنوان یک زخم درمان نشده، مانع همبستگی ملی می‌شود، از عملکرد برخی وزارتخانه‌ها هم انتقاد شد. بحث افزایش نقدینگی مطرح شد که علت العلل نابسامانی اقتصادی است. تقریباً همه از برگزاری این جلسه اظهار رضایت و استقبال کردند و خواستار تداوم آن بودند.


مواضع اصولگرایان، بویژه در حوزه سیاسی به دولت چه بود؟


همه، اعم از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان انتقاد داشتند و می‌گفتند هرچند شرایط برای دولت سخت است، اما خود دولت هم در برخی زمینه‌ها عملکرد مناسبی نداشته. گله‌مندی‌هایی هم بود، مانند گله آقای حدادعادل که گفت چرا به ما دلواپس می‌گویید؟ می‌شنیدم که برخی در پاسخ به او می‌گفتند هنوز واژه فتنه از زبان شما نیفتاده است. برخی هم اشاره کردند که اگر هنگام سختی‌ها مردم مسئولان را صادق و پرتلاش برای حل مشکلات ببینند، حامی و پشتیبان دولت خواهند بود. درباره سیاست خارجی هم این انتظار مطرح شد که رئیس جمهوری باید راه حلی برای خروج از این بحران پیدا کند، از اینکه تعامل در حوزه بین‌الملل به بن‌بست برسد، ابراز نگرانی شد.


آقای روحانی در این جلسه گفت که باید مردم را راضی نگه داریم. این سخن تنها معطوف به بحث‌های اقتصادی بود؟


صحبت آقای روحانی، کوتاه، اما بسیار رسا و درباره مشکلاتی بود که دولت با آن روبه‌رو است. آقای روحانی گفت در هیچ دوره‌ای شرایط به اندازه امروز سخت نبوده است، حتی در زمان جنگ هم چنین شرایطی نداشتیم. در شرایط جنگ نفت خود را صادر می‌کردیم یا مشکل بانکی نداشتیم و مشکل اصلی ما تأمین سلاح بود، همچنان که همبستگی ملی هم بسیار بالا بود و این همدلی به حل راحت‌تر مشکلات کمک می‌کرد اما اکنون هم سختی بیشتر است و هم احساس سختی بیشتر شده است. سخنان ایشان محورهای دیگری هم داشت، از جمله اینکه گفتند اگر ما درک مشترکی از وضعیت کنونی نداشته باشیم، نمی‌توانیم به راه حل مشترک برسیم. درباره بودجه هم گفتند که پیش‌بینی می‌کنیم برای پرداخت حقوق‌ها کسری بودجه خواهیم داشت، چون بودجه‌ای که مجلس برای دولت نوشته است، بر صادرات یک و نیم میلیون بشکه نفت در روز مبتنی بوده است، اما روشن است که اگر این صادرات صورت نگیرد، ما با کسری بودجه زیادی مواجه خواهیم شد.
آقای روحانی به این نکته هم اشاره کردند که باید در حد توان و اختیارات دولت از آن انتظار داشت.
ایشان به صورت مفصل در این باره بحث کردند و دلیلش هم انتقادهایی بود که از دولت می‌شد. مانند اینکه یکی از اصولگرایان در زمینه فرهنگ و برخی در زمینه سیاست خارجی از دولت انتقاد کردند که آقای روحانی پرسید در عرصه‌های اقتصادی، بین‌الملل و فرهنگی دولت چه مقدار اختیار دارد؟ اشاره کردند که قانون اساسی اختیاراتی را برای دولت ذکر کرده است، اما در عمل ببینید دولت چقدر اختیار دارد و متناسب با این اختیار از دولت انتظار داشته باشیم و مسئولیت بخواهیم. مثال زدند که در زمینه فرهنگی، صدا و سیما و دیگر دستگاه‌های فرهنگی در اختیار دولت نیستند، اما همه از دولت انتظار دارند. یا در عرصه اقتصاد به فعالیت‌های دولت پنهان علیه دولت و کارشکنی برخی احزاب اشاره کردند. در عرصه سیاست خارجی مثال زدند که در سفر اولشان به نیویورک، اوباما رئیس جمهوری وقت امریکا 19 بار از ایشان درخواست ملاقات کرد، اما آقای روحانی نتوانست به این درخواست پاسخ دهد، به این دلیل که اختیار لازم را  نداشت. در زمینه مسائل عمومی هم اشاره کردند که یک قاضی در دادگاهی حکم صادر می‌کند و دستور فیلتر می‌دهد، درحالی که فضای مجازی برای مردم آب و نان می‌آورد و نباید به راحتی یک قاضی این طور تصمیم بگیرد، اما دولت هیچ اشرافی بر این قاضی ندارد. در ادامه ایشان اشاره کرد که اکنون زمان مذاکره با امریکا نیست. هرچند آقای روحانی این نظر را ابراز کرد، اما ما به عنوان فعالان سیاسی انتظار داریم دولت در این زمینه میدان‌داری کند، به این معنی که اگر اکنون زمان مذاکره نیست، اما باید تدبیر شود که به سمت تشدید تنش نرویم. همچنین آقای روحانی گفت که اگر مردم نباشند، نمی‌توانیم هیچ مشکلی را حل کنیم و هر اقدامی می‌کنیم، ابتدا باید ببینیم مردم چه می‌گویند، هر تصمیمی که امروز می‌گیریم، هر تبعاتی که داشته باشد، باید در مقابل مردم پاسخگو باشیم.


اشاره کردید که جلسه به لحاظ شکلی خوب بوده، بویژه اینکه فعالان سیاسی که هیچ گاه کنار هم نمی‌نشینند، به میمنت ماه رمضان و دعوت آقای روحانی، کنار هم نشستند. در همین زمان بحث گفت‌وگوهای ملی هم در جریان است، چنانکه آقای باهنر گفت که با آقای عارف دیداری داشت. فکر می‌کنید شرایط اقضا می‌کند جلسات فعالان سیاسی با حفظ مرزبندی‌ها، ادامه یابد و خودشان پیشگام برگزاری جلسات و راه‌اندازی گفت‌وگوهای ملی باشند؟


افراد از جناح‌های مختلف به مناسبت‌های مختلف همدیگر را می‌بینند، مثلاً دکتر عارف در مجمع تشخیص مصلحت بسیاری از این آقایان را می‌بیند، یا در مجلس فراکسیون‌های مختلف همدیگر را می‌بینند و با هم کار می‌کنند. بنابراین، مسأله صرف ملاقات نیست، بحث بر سر این است که جناح‌های سیاسی به رسمیت شناخته شوند. به عبارت دیگر، افراد مهم نیستند، بلکه این دیدارها و گفت‌وگوها جریان با جریان باید باشد. ضمن اینکه رئیس جمهوری باید جریان‌های سیاسی را به رسمیت بشناسد و فضایی ایجاد شود تا این گفت‌وگو در حضور رئیس جمهوری انجام شود، در این صورت راه بازخواهد شد. آنچه جلسه اخیر را متمایز می‌کند، حضور رئیس جمهوری بود. من هم به رئیس جمهوری گفتم با احزاب یا جریان‌های سیاسی دیدار کنید، زیرا  در کشور ما احزاب خیلی به رسمیت شناخته نشده و به آنان میدان داده نمی‌شوند. آنچه در  جلسه آقای روحانی مهم بود، رواداری جناح‌ها نسبت به همدیگر بود. انتقادهای بسیار صریحی از برخی مسائل مانند حصر و دولت پنهان یا درباره عملکرد وزارت اطلاعات یا سیاست خارجی و مذاکره در سیاست خارجی صورت گرفت، اما هیچ کس برآشفته نشد و رفتار بدی از خود بروز نداد. این امر ظرفیت این جلسات را نشان می‌دهد. البته در جلسه افراد افراطی مخالف دولت نبودند و اگر آنان بودند، چه بسا فضای صمیمیت از بین می‌رفت. رئیس جمهوری مقام دوم کشور است. در این جلسه مطرح شد که چه خوب است این جلسات در حضور رهبری هم برگزار شود. در شرایط سخت و تهدیدآمیزی که از سوی امریکا و اذنابش در منطقه بر ما تحمیل شد، به یک همبستگی ملی نیاز داریم، این همبستگی ملی با چنین شرایطی برای گفت و گو فراهم می‌شود. به هر حال باید از جایی شروع شود و کسایی باید پرچمدار این مسأله باشند. رئیس جمهوری این موقعیت را دارد که پرچمدار گفت‌وگوی ملی باشد و می‌تواند نقش بارزی از خود بروز دهد. عبور از این شرایط تنها با حرف ممکن نیست و به لوازمی نیاز هست که گفت‌وگوی ملی یکی از این لوازم است. این طور نباشد که ما ظهر صحبت کنیم و روز بعد به دادگاه احضار شویم، از چنین وضعیتی گفت‌وگوی ملی حاصل نمی‌شود.

 

همچنین حمیدرضا جلایی پور در یادداشتی نوشت:

در مراسم افطار ۲۱/۲/۹۸ رئیس ‌جمهوری با جمعی از فعالان سیاسی کشور، آقای روحانی نکات مهمی را در پاسخ به اصولگرایانی که مسأله کشور را فقط معیشت مردم می‌دانستند و مسئول آن ‌را دولت قلمداد می‌کردند، در میان گذاشت.
۱- روحانی گفت من در زمان جنگ تحمیلی هم مسئولیت داشتم ولی مشکلات کنونی کشور با آن زمان قابل مقایسه نیست، زیرا در زمان جنگ ما مشکل مراودات بانکی با جهان نداشتیم و با مشکلی در فروش نفت به دنیا روبه‌رو نبودیم. ولی الان هر دو مشکل دست ‌و پای اقتصاد کشور را بسته است. او گفت ما در شرایط یک جنگ تمام‌عیار هستیم.
۲- در چنین شرایطی بودجه قانونی کشور بر مبنای فروش یک و نیم میلیون بشکه نفت تصویب شده ولی الان فروش نفت با مشکلات اساسی روبه‌رو است. در فروش پتروشیمی و فلزات و حتی مواد غذایی هم مشکل داریم. حواس‌مان باشد که ما حداقل 310 هزار میلیارد تومان فقط باید حقوق بدهیم، با چاپ اسکناس که نمی‌شود با مشکلات روبه‌رو شد. همه باید به این واقعیت‌ها توجه کنیم و فقط شعار ندهیم.
۳- مهم اینکه توجه داشتیم که راه‌حل مشکلات چیست و دولت چقدر «اختیار» دارد؟ دولت در سیاست خارجی چقدر اختیار دارد؟ اوباما رئیس جمهوری امریکا 19 بار از من تقاضای ملاقات کرد؟ ولی دولت اختیار پاسخش را نداشت. درباره مؤسسات مالی و اعتباری مشهد که پرداخت 30 ‌هزار میلیارد تومان به دولت تحمیل شد اینکه کار دولت نبود بلکه کار یک قاضی بود.
۴- روحانی گفت شما از مشکلات فرهنگی می‌گویید. مگر سازمان صدا وسیما و انبوه‌ سازمان‌های دیگر فرهنگی اختیارش با دولت است؟ فقط مخارجش با دولت است. آن وقت یک قاضی در گوشه‌ای از کشور حکم به فیلتر میلیون‌ها شبکه اجتماعی می‌دهد.
۵- روحانی گفت در «غیاب مردم» ما نمی‌توانیم از پس مشکلات بربیاییم و با همراهی مردم می‌توانیم بر هر مشکلی فائق شویم. علامت توجه به مردم هم روشن است، انتخابات مجلس را در پیش داریم، اگر به فعالان مدنی و سیاسی سخت نگیریم و آنها را احضار نکنیم و دخالت‌های نابجا در انتخابات انجام نگیرد، خودش یک علامت مثبت به جامعه است.
6- منظور روحانی از این سخنان این نبود که ناامید باشیم یا در برابر دشمن تسلیم شویم بلکه حرفش این بود که واقع‌بین باشیم، مثل زمان جنگ نیروها همدیگر را تخطئه نکنند، برابر اختیارات دولت از دولت انتظار داشته باشیم، به دنبال راه حل مشکلات باشیم، مشکلاتی که راه حلش فقط در اختیار قوه مجریه نیست.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.