مراسم رونمایی از کتاب «تحریر الاصول» که تقریر دروس خارج اصول امام خمینی توسط آیت الله العظمی جوادی آملی است، صبح امروز در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء در قم با حضور این مرجع عالیقدر تقلید، یادگار امام، علماء و طلاب حوزه علمیه قم برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، آیت الله العظمی جوادی آملی در این مراسم درباره تأخیر در چاپ این اثر، اظهار داشت: این کتاب تقریر درس خارج اصول حضرت امام خمینی(س) و متعلق به 63 سال پیش است که تا امروز اجازه چاپ آن را نمی دادیم؛ چون نگران بودیم که معاذالله ما را درگیر القاب و اوصاف و خیال کند اما الآن که وقت رفتن است و هیچ نگرانی از این بابت نداریم، اجازه چاپ این اثر را دادیم.

این مرجع تقلید افزود: اگر می بینیم حرف یک روحانی مانند حضرت امام اینچنین در جامعه اثر داشت و حرف دیگران نه، به این دلیل است که امام داغ دین داشت و به همین دلیل سخنش در دل ملت اثر می گذاشت؛ و الا حرف همان حرف بود.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بین تولید علم و دلالی علم فرق است. هیچ کدام از دلالان تولیدکننده نیستند و تنها سخنان و نظرات دیگران را منتقل می کنند. دلال علم شدن هنر نیست. الآن به برکت امام و شهدا حوزه غنی ترین دوره خود را می گذراند. حالا بزرگانی هستند که یا نمی شناسیم و یا نمی خواهیم معرفی کنیم. راه حکیم شدن باز است؛ باید راه دلال شدن را ببندیم.

سخنان سید حسن خمینی

یادگار امام گفت: امروز با جامعه ای مواجه شده ایم که انتظارات آن فراتر از چیزی است که ما در کتاب ها می خوانیم؛ مشکل از کسانی است که اینها را باید به ما یاد می دادند و ندادند.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در مراسم  با اشاره به خصلت شجاعت امام راحل گفت: ترس یا شجاعت، طمع یا خوف، حسد یا کینه، حب نفس یا حب ذات ربوی ما را به حرکت می دارد و درس و بحث بهانه هایی است که می توانیم با آن خودمان را توجیه کنیم. شاید به این جهت است که از فقه هم حماسه و هم رکود امکان بیرون آمدن دارد. 

یادگار امام با تأکید بر اینکه «چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید»، افزود: اگر مشکلی می بینیم به این دلیل است که جان و روح ما مشکل دارد. مرحوم مطهری تعبیر می کنند که امام مانند یک مغناطیس جان های شاگردان را منظم می کرد. در بررسی امور اگرچه باید به دنبال دلیل باید گشت اما بیش از دلیل باید علت های درونی خود را بازیابی کنیم.

وی اظهار داشت: دینداری ما کاریکاتوری است و تناسب ها در آن بر هم ریخته است. آیا واقعا قبح اعمال در نگاه ما به همان اندازه است که شریعت می گوید؟! الغیبه اشدّ من الزنا. اگر کسی به خمر لب زده باشد هرگز با او رفاقت نمی کنیم، اما یقین دارم پشت سر کسی که پنج دقیقه قبل غیبت کرده نماز هم می خوانیم. آیا توانسته ایم حبّ نفس را از دنیای خودمان دور کنیم؟! همه دنبال کاسبی هستیم. همه آنچه که مردم از ما انتظار دارند، آن چیزی نیست که در کتاب ها می خوانیم. امروزه با جامعه ای مواجه شده ایم که انتظارات آن فراتر از چیزی است که ما در کتاب ها می خوانیم؛ مشکل از کسانی است که اینها را باید به ما یاد می دادند و ندادند.

سید حسن خمینی یادآور شد: یکی از ویژگی های بزرگ امام این بود که به دین نگاه کاریکاتوری نمی کرد و اگر کسی ظلم کرده بود نمی توانست سکوت کند. این گونه نبود که فریاد بابت یک مشروب فروشی یا سینما بالا برود و نسبت به اصل مسأله سکوت کند؛ با این رفتار بود که مردم در امام دوای درد خودشان را دیدند. اعجاز سخن امام این بود که به علل رجوع می کرد و دست روی دردها می گذاشت. امام درد مردم را نشان داد و خودش دوای درد شد؛ یعنی هم کمند بلای مخالفین انسانیت و هم کلید نجات انسانیت شد.

وی تأکید کرد: یکی از ویژگی های ممتاز امام همین است که شاگردان را در فضای مغناطیس وجود خودشان پرورش دادند و تحت تأثیر آن فضا عمق و جان گرفتند. این مغناطیس از نزدیکان امام شروع شده تا کسانی که او را ندیده اند. آنها ولایت فقیه را از راه مقبوله عمر بن حنظله* نفهمیدند، بلکه چون امام آن را پی ریزی کرده بودند، آن را دوای درد خودشان دیدند و گفتند اگر آن چیزی که می گویی، تو هستی خوب است.

وی ادامه داد: جذب امام شدن برای طلبه ها تابع شخصیت امام بود؛ چون او را چنان یافتند که باید بود.

یادگار امام با اشاره به تعبیری از رهبر معظم انقلاب افزود: مقام معظم رهبری چند بار به طور خصوصی به من گفتند و شاید جای دیگر هم گفته باشند که اگر ما بعدها می شنیدیم که چنین آدمی آمد و رفت غبطه می خوردیم که چرا او را ندیدیم.

وی با بیان اینکه حوزه اشراق مغناطیسی امام بود که پرورش انسان می داد، گفت: در محضر آیت الله جوادی آملی استفاده ای که انسان از فضا می کند بیش از تأثیری است که از ادله مطرح شده می گیرد. این درسی است که شاگردان امام از امام گرفته اند و می شود همچون پایه ای برای عبور از مشکلات امروز کرد که مقداری هم به خصلت های درونی و ویژگی های خودمان بپردازیم.

 

سخنان احمد مبلّغی

حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی نیز در این مراسم اظهار داشت: سه عنصر در شکل گیری یک مدرسه اصولی نقش اساسی دارند، اولین عنصر برخورداری از روش ویژه، ممتاز و متمایز از روش های دیگر، دومین عنصر برخوردار بودن از عناصر متمایز روشی در سطحی از کارکرد است که به خروجی متفاوت بیانجامد  و سومین عنصر وجود اصحاب و پیروان برای یک مکتب و مدرسه اصولی است؛ چرا که یک مدرسه اصولی با یک شخص تأسیس می شود اما با یک شخص شکل نمی گیرد. اگر یک مدرسه اصولی می خواهد به یک جریان تبدیل شود باید اصحاب و شاگردان آن مدرسه فکری جنبه تبیین و بسط آن مدرسه را به عهده بگیرند.

وی با بیان اینکه امام خمینی(س) صاحب یک مدرسه اصولی است، افزود: ما به امتداد یک مدرسه و امکانات و ادبیات آن توجه نداریم. اما بسیاری از مدارس در قم ایجاد شده اند که توانایی های بالایی دارند. امام صاحب یک مدرسه اصولی بزرگ است؛ چون هر سه عنصر بالا در این مدرسه حضور تام دارد. در مدرسه اصولی امام در تحلیل نفس انسانی با نگاه فلسفی حرف های نو و دارای کارکرد دارد. امام نظریه های اصولی خاص دارد که هیچ گاه نتوانسته ایم آنها را بازسازی و ارائه کنیم. امام دارای یک نظام واژگانی اصولی است که نیازمند یک تحقیق اساسی است.

مبلغی با اشاره به تقریر آیت الله العظمی جوادی آملی از درس اصول فقه امام خمینی(س)، گفت: هر تقریری دارای طعم خاص است. دقت در نکات فلسفی و دقت در حکایت از ویژگی های این تقریر است. باید افتخار کرد که این کتاب در امتداد مدرسه امام، اصول امام را در یک قواعد ویژه مطرح می کند.

.

*مقبوله عمر بن حنظله حدیث معروفی از امام صادق(ع) است که در مباحث مهم فقه و اصول مانند تعارض ادله و ولایت فقیه مورد استفاده قرار گرفته است. راوی این حدیث عمر بن حنظله است و در آن از امام(ع) درباره وظیفه شیعیان در امر قضاوت و شیوه ترجیح اخبار متعارض سوال نموده است.

عمر بن حنظله می‌گوید از امام صادق(ع) درباره دو نفر از دوستانمان (یعنی شیعه) که نزاعی بینشان بود در مورد قرض یا میراث، و به قضات برای رسیدگی مراجعه کرده بودند، سؤال کردم که آیا این رواست؟

فرمود: هر که در مورد دعاوی حق یا دعاوی ناحق به ایشان مراجعه کند، در حقیقت به طاغوت (یعنی قدرت حاکمه ناروا) مراجعه کرده باشد؛ و هر چه را که به حکم آنها بگیرد، در حقیقت به طور حرام می‌گیرد؛ گرچه آن را که دریافت می‌کند حق ثابت او باشد؛ زیرا که آن را به حکم و با رأی طاغوت و آن قدرتی گرفته که خدا دستور داده به آن کافر شود. خدای تعالی می‌فرماید: یریدُونَ انْ یتَحاکَمُوا إلَی الطّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِروا أَنْ یکْفُرُوا به.

پرسیدم: چه باید بکنند؟

فرمود: باید نگاه کنند ببینند از شما چه کسی است که حدیث ما را روایت کرده، و در حلال و حرام ما مطالعه نموده، و صاحب‌نظر شده و احکام و قوانین ما را شناخته است... بایستی او را به عنوان قاضی و داور بپذیرند، زیرا که من او را حاکم بر شما قرار داده‌ام. پس آنگاه که به حکم ما حکم نمود و از وی نپذیرفتند بی‌گمان حکم خدا را سبک شمرده و به ما پشت کرده‌اند و کسی به ما پشت کند به خداوند پشت کرده و این در حد شرک به خداوند است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.