گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

باهنر: جنگ سختی را علیه ما شروع کرده اند

جنگ سختی را علیه ما شروع کرده اند. ما معتقد هستیم که در درجه اول مسئولین نظام جمهوری اسلامی باید به این باور برسند که این جنگ جدی است. یعنی دولت به عنوان فرمانده میدان باید بداند که این جنگ یک جنگ جدی است. یعنی آمریکا در همین قضیه سیصد چهارصد نفر از نخبه ترین نیروهای خود را گذاشته تا مورد به مورد جنگ اقتصادی با ایران را هدایت کنند. وزیران، دستگاه ها، دولت و مجلس ما باید این شناخت را داشته باشند.

پایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: وحدت یکی از کلید واژه های اندیشه امام خمینی(س) است؛ در گفت و گویی با محمدرضا باهنر به موضوع وحدت و استفاده از همه ظرفیت های موجود در جمهوری اسلامی برای برون رفت از مشکلات فعلی کشور پرداختیم.

در میان این گفت و گو به اختلافات سیاسی داخل کشور نیز اشاره شد. باهنر تأکید دارد که ریشه بسیاری از این مشکلات عدم وجود سه چهار حزب متمرکز و قوی است؛ که اگر این احزاب وجود داشتند و مسئولیت پاسخگویی نسبت به عملکرد اعضای خود را بر عهده می گرفتند، حداقل ثمره آن این بود که دیگر نمایندگانی که با مکانیزم حزبی بالا آمده اند و اختیارات و وظایف خود را می دانند وارد مجلس می شدند.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با مهندس محمدرضا باهنر را در ادامه می خوانید:

با توجه به اینکه در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم و یکی از تأکیدهای معمار انقلاب بر وحدت بوده، در مقطع فعلی وحدت بین مردم و مسئولین و وحدت بین مسئولین را چطور ارزیابی می کنید؟

من فکر می کنم تأکید اصلی نهضت حضرت امام تکیه به رأی مردم بود. پیش از انقلاب گروه هایی می خواستند مبارزه مسلحانه کنند اما حضرت امام هیچ موقع آنها را محور قرار ندادند و اعتقادشان این بود که ما فقط با تکیه بر مردم می توانیم نهضت را به پیروزی برسانیم. در آن کار هم الحق و الإنصاف حضرت امام توفیق بزرگی داشتند.

با تأکید بر وحدت می توانیم نظام را جلو ببریم

خیلی از انقلابیون کشورهای دیگر سال های متمادی که مبارزات مسلحانه می کردند اولا پیروزی آنها خیلی با تأخیر انجام شد و ثانیا دیری نپایید که اصول انقلاب آنها منحرف شد. اما خوشبختانه نهضت امام هم توفیق وسیعی داشت و هم پایدار بود. این امر به واسطه تأکید بر وحدت بود. بنابر این به خودمان و مخاطبان تأکید می کنیم که وحدت داشته باشند و با تأکید بر این مسأله است که ما می توانیم نظام مقدسمان را جلو ببریم و روز به روز مقتدرتر و متحدتر کارها را انجام دهیم.

وحدت پاشنه آشیل جهان اسلام است

در جهان اسلام نیز وحدت پاشنه آشیل است که اگر در آن رخنه شود می تواند از اقتدار جهان اسلام بکاهد. کما اینکه متأسفانه علی رغم اینکه دشمن جنگ های متفاوت علیه ایران، عراق، افغانستان و جاهای دیگر کرد، تا زمانی که وحدت جهان اسلام بود حملات اینها دفع می شد. نمونه بارز و روشن آن جنگ تحمیلی علیه ما بود. هشت سال مردم ما پشت نظامشان ایستادند و در یکی از خونین ترین و وسیع ترین حمله های علیه ایران موفق شدیم و دشمن را بیرون راندیم. اگر ما جنگ هایی که در 200 سال گذشته به ایران تحمیل شد را در نظر بگیریم، بعد از هر جنگی تکّه بزرگی از کشور ما جدا شد. جنگ ایران و عراق تنها جنگی بود که همه دنیا علیه ما قرار گرفت و در پایان آن یک وجب هم از کشور ما جدا نشد.

استمرار جمهوری اسلامی جز با وحدت امکان پذیر نیست

استمرار جمهوری اسلامی جز با وحدت امکان پذیر نیست. شاید به همین دلیل باشد که مدتی است آمریکای جنایتکار، صهیونیست ها و بعضی از حکومت های وابسته منطقه یک جنگ نیابتی را در درون جامعه اسلامی راه انداخته اند و بسیاری از تروریست ها و تکفیری ها از جمله القاعده و داعش جبهه های مختلفی هستند که از درون جامعه اسلامی، با پول و سرزمین مسلمانان درست کرده اند و این فاجعه عظیم را راه انداخته اند که خیلی از مسلمانان از این فجایع اعلام برائت کردند. بنابر این هم برای استمرار نظام اسلامی و هم توسعه و صدور این انقلاب به وحدت جهان اسلام نیاز داریم. به همین دلیل امام روی این موضوع تأکید داشتند و مقام معظم رهبری هم تأکید دارند.

 

اگر «همه با هم» باشیم می توانیم بر توطئه های دشمنان پیروز شویم

یکی از کلید واژه های سخنان امام خمینی(س) «همه با هم» بود. به نظر شما این «همه با هم» در مقطع فعلی چقدر می تواند به ما کمک کند که در مقابله با چالش هایی که دشمنان برای ما به وجود آورده اند موفق شویم؟

این «همه با هم» حول محور یک ایدئولوژی است. یعنی ایران عزیز برای ما خیلی مهم هست و مذاهب و قومیت ها و حتی ادیان مختلفی را داریم. ما بارها شاهد بوده ایم زمانی که «همه با هم» هستیم در هر جبهه ای می توانیم به پیروزی برسیم. این قدرت لایزال امت را می رساند. حضرت امام تعبیری داشتند که اگر هر مسلمان یک سطل آب بریزد رژیم اشغالگر قدس نابود می شود. این شعار نیست و یک واقعیت است که اگر «همه با هم» باشیم می توانیم بر سنگین ترین توطئه های دشمنان با وحدت و همدلی پیروز شویم.

 

حضرت امام فروپاشی بلوک غرب را هم پیش بینی کردند

آقای باهنر! وقتی به تاریخ چهل ساله انقلاب می نگریم، در درون جمهوری اسلامی، از دوره آیت الله هاشمی رفسنجانی به بعد هر کدام از رئیس جمهورهای ما دچار مسائلی شده اند. البته دو تن کسانی که سال های بعد از پیروزی انقلاب نخست وزیر و یا رئیس مجلس بوده اند هم به نوع دیگری گرفتار مشکل شده اند. همه اینها هم سابقه انقلابی دارند و هم به دشمن مشترک خارجی اعتقاد داشته و دارند. به نظر شما مشکلی که برای این افراد پیش آمده به خاطر تئوری معروفی است که انقلاب ها فرزندان خود را می خورند و یا علت دیگری داشته است؟

انقلاب ما بسیاری از خط و خطوط و تئوری های گذشته را باطل کرد. یک زمانی مکتب مارکسیسم معتقد به دیالکتیک تاریخی بود که یک دور دوره فئودالیته و بعد سرمایه داری و بعد بورژوا و بعد سایر موارد است و خیلی هم محکم و جدی حرف می زدند. این مکتب تقریبا صد سال بر نیمی از دنیا مسلط بود. این تئوری باطل شد و به تاریخ پیوست. حضرت امام در نامه به گورباچوف فروپاشی کامل بلوک شرق را پیش بینی کردند. ایشان فروپاشی بلوک غرب را هم پیش بینی کردند.

اما در مورد اینکه انقلاب فرزندان خود را می خورد، ما حول یک ساختار حکومتی، وحدتمان را حفظ می کنیم و آن عبارت است از: اسلام، رهنمودهای امام، قانون اساسی و نهادهایی که در حکومت وجود دارند.

آدم هایی که در پست های حساس قرار می گیرند، تا زمانی که از اختیارات خودشان استفاده می کنند و به وظایف خودشان عمل می کنند و بین مسئولیت ها و اختیارات تعادل هست، کار جلو می رود.

بعضی وقت ها به واسطه اینکه ما هوای نفس داریم توهماتی آدم را بر می دارد. فرض کنید یکی از آنها خود را ناجی جهان می داند و فکر می کند می تواند کل دنیا را نجات دهد؛ یا اینکه در دوره های گذشته تئورسین هایی در گروه های سیاسی بودند که فکر کردند با تجمع رأی می توانند در مقابل نظام بایستند و تفاهم های قانون اساسی را دور بزنند و یا از بین ببرند. مثلا اواخر دوره دوم آیت الله هاشمی یک تعداد از وزیران دولت مطرح کردند که قانون اساسی را اصلاح کنیم تا رئیس جمهور بتواند مادام العمر رئیس جمهور باشد. در دوره آقای خاتمی هم می خواستند لایحه دوقلویی به مجلس بدهند و اختیارات را کم و زیاد کنند.

خاطره ای از انفجار هفتم تیر

مثلا در حادثه هفتم تیر منافقین می خواستند با یک حرکت نظام را به بن بست برسانند. به همین دلیل جلسه ای را پیدا کردند که سران قوه قضائیه و مجلس و دولت در آن بودند. امید آنها این بود که با انفجار هفتم تیر مملکت قفل شود. من یادم هست که روز بعد از هفت تیر یک تعداد از نمایندگان مجلس که جانباز و مجروح این حادثه بودند خودشان خواستند که با برانکارد آنها را به مجلس آوردند که مجلس حتی یک روز هم از رسمیت نیفتد. ولی ما مجلسی سراغ داریم که عده زیادی از نمایندگان تحصن کردند و گفتند مجلس باید منحل شود. یا اینکه نامه ها هست که یک تعداد از وزیران و معاونین با هم تفاهم کردند که یک روز با هم استعفا کنند که نظام گیر بیفتد.

اینها اتفاقات غیر معمول است. من بارها گفته ام که در تمام کشورهای دنیا نمی توانید کشوری را پیدا کنید که شهروندان اجازه داشته باشند در مقابل نظام بایستند. رقابت های انتخاباتی هست اما هیچ انتخابات و یا رفراندومی نمی تواند در مقابل نظام و چهارچوب های نظام بایستد. مشهور است که فرانسه مهد دموکراسی و اولین انقلاب فرانسه خیلی قدیمی است. حتی به قدری باز است که حضرت امام یک مدتی از پاریس انقلاب را هدایت می کردند. در قانون اساسی فرانسه یک اصل دارد که می گوید نظام حاکم بر فرانسه لائیک است. این اشکال ندارد که هر کشوری نظامی را بر کشورش حاکم کند. مثلا آمریکا لیبرال دموکرات و یک جای دیگر اسلامی و جاهای دیگر انواع دیگر حکومت هستند. اما قسمت دوم آن اصل قانون اساسی فرانسه می گوید این نظام با هیچ روش دموکراتیک قابل تغییر نیست. یعنی حتی اگر یک زمانی 90 درصد مردم فرانسه بگویند ما نظام لائیک نمی خواهیم و مثلا می خواهیم لیبرال دموکرات شویم، امکان ندارد.

احمدی نژاد خود را ناجی جهان می داند

رؤسای جمهور کشور ما هرکدام دارای ویژگی های خاصی بودند و کارهای خاص و ویژه ای را در اداره کشور و یا بعد از پایان دولت خود انجام داده اند. مثلا احمدی نژاد می گوید من ناجی جهان بشریت هستم و بحث دیگری است. بحث من این است که وحدت در یک چهار چوب و ضابطه باید شکل بگیرد.

با هیچ چیزی نمی شود در مقابل نظام ایستاد. یک عده فکر می کردند چون رأی آنها بالا رفته می توانند در مقابل نظام بایستند؛ این از انحرافات قضیه بود. حرف از تقلب و انقلاب مخملی و از این حرف ها می زدند که در کشورهای دیگر هم اتفاق افتاده بود. اینها به طمع این مسأله مردم را به خیابان ها کشاندند و کلی کشور ضرر کرد؛ که چون پای صندوق ها رأی کم آوردند در خیابان ها رأی جمع کنند.

 

نظر باهنر در مورد حمایت از احمدی نژاد در انتخابات سال 84

گفته می شود که قبل از انتخابات سال 84 یک سری از نیروهای سیاسی کشور به این نتیجه رسیده بودند که حتی اگر هزینه هم داشته باشد، برای رویارویی با جناح اصلاح طلب باید احمدی نژاد را وارد میدان کنند. شما از چنین چیزی اطلاع دارید؟

هر انتخاباتی چند طرف دارد و هر کسی هم که وارد انتخابات می شود برای رویارویی با بقیه است. این که حرف تازه ای نیست.

 

هیچ زمانی کاندیدا نخواهم شد

یعنی با علم به اینکه برای انقلاب هزینه دارد این کار را انجام دادند؟

نظام جمهوری اسلامی در پایان دوره ریاست جمهوری انتخابات برگزار می کند و یک عده هم به انتخابات می آیند. اگر یک زمانی من کاندیدا شوم، که ان شاء الله هیچ زمانی کاندیدا نخواهم شد، برای این می آیم که رقبایم را شکست دهم و برای بازی نمی آیم.

 

شما برای 1400 کاندیدا نمی شوید؟

نه؛ من اعلام کرده ام که نیستم.

 

همه ما مقصر شروع دعواهای سیاسی هستیم

به نظر شما اصلا این دعواهای سیاسی از کجا شروع شد؟

از کجا شروع شدنش مهم نیست. همه ما مقصر بودیم و شاید یک جاهایی زیادی با هم رقابت کردیم. فرض کنید سال گذشته برای انتخابات مجلس 12 هزار نفر ثبت نام کردند و یا برای ریاست جمهوری هزار نفر ثبت نام می کنند. باید مقداری ساختارها را اصلاح کنیم.

من بارها گفته ام، برای اینکه مسأله دموکراسی ما کلاسه بندی و ضابطه مند شود من معتقدم که باید کشورمان دو و یا سه حزب قدرتمند و فراگیر داشته باشد. منظورم از حزب این است که چهار چوب، اساسنامه و مرامنامه داشته باشد و به ایستادن بر مانیفست حزبی خودش معتقد باشد. البته از طرف دیگر هم اگر حزبی فکر کند با رأی بالا می تواند در مقابل نظام بایستد حتما اشتباه است.

 

اگر حزب باشد 12 هزار نفر برای مجلس ثبت نام نمی کنند

یکی از ویژگی ها می تواند این باشد که حزبی که یک نفر را بالا می آورد پاسخگوی عملکرد او باشد؟

دقیقا همین است. حزب خیلی منفعت دارد و یکی دو تا نیست. اگر حزب باشد 12 هزار نفر برای مجلس ثبت نام نمی کنند. حزب آدم های خود را می شناسد و بیخودی آدم معرفی نمی کند. چون آدم ها که می آیند و می روند اشکال این است که مثلا یک رئیس جمهور می گوید من نهایتا هشت سال رئیس جمهور هستم و می خواهد کارهایش را برای هشت سال انجام دهد؛ ولی یک حزب قاعدتا برنامه چهل پنجاه ساله دارد، تعهداتی می دهد و باید به تعهداتش عمل کند.

بسیاری از نامزدهای مجلس نمی دانند اختیارات نماینده چیست

مثلا الآن در نظرسنجی ها می گویند که فلان نماینده به وعده هایش عمل نکرده است. اولین اشکالش این است که کسی که وعده می دهد نمی داند این اختیارات را ندارد. من بارها گفته ام، بسیاری از نامزدهای مجلس نمی دانند اختیارات نماینده چیست؛ فکر می کنند اگر رفتند می توانند مملکت را آباد کنند.

طبق اصل 110 قانون اساسی مسأله جنگ و صلح در اختیار رهبری است

بنابر این حزب باید مانیفست، موضع و هیأت رهبری داشته باشد و اینها باید پاسخگو باشند. این حزب باید با احزاب رقابت کند؛ نه با نظام. حزبی که بخواهد با نظام رقابت کند سر و کارش با قوه قضائیه و نیروهای امنیتی است. لذا چهار، پنج حزب مقتدر و چهارچوب دار باید باشند و داخل قانون اساسی با هم رقابت کنند. مثلا در اصل 110 قانون اساسی آمده که سیاست های کلی نظام را رهبری تعیین می کند. هر حزبی بیاید باید در چهار چوب سیاست های کلی کار کند و نمی تواند بگوید من این سیاست های کلی را قبول ندارم و می خواهم یک سیاست های کلی دیگر بیاورم. مثلا طبق اصل 110 قانون اساسی مسأله جنگ و صلح در اختیار رهبری است؛ رئیس جمهور نمی تواند بگوید من می خواهم جنگ کنم و یا می خواهم صلح کنم. اختیارات در قانون اساسی کاملا تعریف شده است؛ که هر مقامی چه اختیارات و وظایفی دارد. باید به آن اختیارات و وظایف درست عمل شود.

 

نگرانی ای که در پوست اندازی احزاب وجود دارد این است که به نظر می رسد نیروهای جوانی که الآن بر سر کار می آیند تندروتر از نیروهای نسل اول انقلاب هستند.

اصلا ما الآن حزب نداریم. احزابی که از وزارت کشور مجوز می گیرند، مثل همین جامعه اسلامی مهندسین، هستند؛ ولی اگر حزب به معنای واقعی باشد جوانی هم که می آید به تدریج بالا می رود. مثلا در نیروهای مسلح همه این را پذیرفته اند که اگر کسی می خواهد سرهنگ شود اول باید ستوان و بعد سروان و سرگرد و بعد سرهنگ شود. الآن چون جایی برای این چیزها وجود ندارد یک دفعه یک نفر که معلم، مهندس و یا پزشک است، نماینده مجلس می شود. در عالم سیاست درجه نماینده مجلس سرتیپی است. این آقا باید رده های ستوان، سروان، سرگرد و سرهنگی را گذرانده باشد. در نیروهای مسلح همه قبول کرده اند که فرد باید پله به پله بالا بیاید. ولی چون در عالم سیاست احزاب وجود ندارند، بسیاری از نمایندگانی که به مجلس می روند اصلا سابقه کار سیاسی ندارند. بین اصلاح طلب و اصولگرا هم فرقی نمی کند. یکی دو سال باید بگذرد تا بداند وظایف و اختیارات مجلس چیست و چه کارهایی می تواند انجام دهد و چه کارهایی نمی تواند انجام دهد. حزب می تواند خیلی از این دغدغه ها را حل کند.

 

شرایط امروز با دوران جنگ تحمیلی قابل مقایسه نیست

در مقطع فعلی، برخی افراد شرایط کشور را با زمان هشت سال دفاع مقدس مقایسه می کنند و برخی می گویند شرایط امروز ما سخت تر از آن دوران است. شما موافق این فرضیه هستید که امروز شرایط کشور سخت تر از آن هشت سال است؟

من فکر می کنم این دو خیلی با هم قابل مقایسه نیست. یعنی زمانی جنگ به ما تحمیل شد که تجربه خیلی کارها را نداشتیم، آموزش ندیده بودیم، امکانات نداشتیم و همه دنیا بر علیه ما بود. صدام زمانی که با ما جنگ می کرد همزمان هم اسلحه آمریکایی و هم فرانسوی، روسی و انگلیسی و هم بمب شیمیایی آلمانی داشت و هم ریال ها و دلارهای عربستان و کویت را داشت و ما هیچ چیزی نداشتیم.

جنگ الآن نظامی نیست و اقتصادی است

ما الآن بعد از چهل سال خیلی تجربه داریم. ثانیا اقتدار نظامی ما اصلا با زمان جنگ قابل مقایسه نیست؛ الآن خیلی مقتدرتر شده ایم. از نظر فضای سیاسی دنیا، بالأخره ایران جایگاه بسیار رفیعی را در دنیا دارد. جنگ الآن ما نظامی نیست. مقام معظم رهبری اخیرا هم فرمودند که از دیدگاه من اصلا جنگ نظامی اتفاق نمی افتد. چون کسانی که می خواهند به ما حمله کنند می دانند که ما مقتدر هستیم. ممکن است جوّسازی کنند، ولی جنگ الآن اقتصادی است و در خزانه داری آمریکا قرارگاه درست کرده اند.

امروز جنگ رسانه ای پیشتازتر از جنگ اقتصادی است

در کنار جنگ اقتصادی جنگ نرم تری به نام جنگ رسانه ای داریم. امروز جنگ رسانه ای پیشتازتر از جنگ اقتصادی است. یعنی زمانی که می خواهند یک جنگ اقتصادی علیه ما راه بیاندازند اول در فضای مجازی پوشش می دهند و هدف نهایی آنها هم جدا کردن و یا خسته کردن مردم از نظام است؛ که همه از آینده ناامید شوند. ما معتقدیم در یک دوران هفت هشت ماهه این مسأله تمام می شود. یعنی آنها خواهند فهمید، اینکه فکر کنند طومار نظام جمهوری اسلامی با این جنگ اقتصادی پیچیده می شود اشتباه است. همین الآن هم بلندگوهای آنها می گویند. یعنی همین الآن تحلیل های سیاستمداران ریشه دار آمریکا در مورد ایران کاملا متفاوت است. تحلیل های انگلیسی ها، فرانسوی ها و جاهای دیگر هم متفاوت است.

جنگ سختی را علیه ما شروع کرده اند

جنگ سختی را علیه ما شروع کرده اند. ما معتقد هستیم که در درجه اول مسئولین نظام جمهوری اسلامی باید به این باور برسند که این جنگ جدی است. یعنی دولت به عنوان فرمانده میدان باید بداند که این جنگ یک جنگ جدّی است. یعنی آمریکا در همین قضیه سیصد چهارصد نفر از نخبه ترین نیروهای خود را گذاشته تا مورد به مورد جنگ اقتصادی با ایران را هدایت کنند. وزیران، دستگاه ها، دولت و مجلس ما باید این شناخت را داشته باشند.

بسیار به آینده امیدوار هستیم

الحمدلله با پیشنهاد مقام معظم رهبری شورای عالی فرماندهی اقتصادی کشور با حضور رؤسای سه قوه تأسیس شده است و با همدلی و همکاری دارند کار را جلو می برند. ما بسیار به آینده امیدوار هستیم. یک مقدار مقاومت لازم هست ولی ان شاء الله این مسأله هم مانند سایر توطئه ها از سر کشور ما خواهد گذشت.

 

بعضی افراد معتقدند علاوه بر مشکلات خارجی، بخشی از ریشه مشکلات فعلی کشور به داخل بر می گردد...

بله؛ حتما

 

30 تا 50 درصد ریشه مشکلات به تحریم ها بر می گردد

به نظر شما برای حل بخش داخلی این مسأله باید چه کاری انجام دهیم؟

من این را می دانم و بارها گفته ام. هم زمان دولت های نهم و دهم و هم در دولت قبل آقای روحانی گفته ام که در مسائل اقتصادی فکر می کنم 30 تا 35 درصد ریشه ها به تحریم ها بر می گردد. بقیه آن به عدم برنامه ریزی های بلند مدتی بر می گردد که ما باید داشته باشیم. دولت ما باید وسط میدان باشد. وزیران باید به عنوان فرمانده هان قرارگاه کار کنند. اینکه بعضی از وزیران خسته باشند و یا خدای ناکرده ناامید باشند، حتما کشور را با مشکل مواجه می کند. البته باید به آنها اعتماد شود.

باید از وزیر خارجه حمایت شود

مثلا وزیر خارجه ما الآن در میدان دیپلماسی کشور دارد کار می کند. ممکن است نقدهایی هم بر عملکرد آقای ظریف و دستگاه دیپلماسی ما باشد؛ اما بالأخره به عنوان یک فرمانده جدی در میدان جهانی دارد کار می کند و باید از او حمایت و او تقویت شود. البته باید همه تخم مرغ هایشان را در 1+4 نگذارند؛ دنیا حدود 200 کشور دارد. نگاهی که به غرب دارند را به شرق هم داشته باشند. ما با یک تعداد از کشورهای دنیا می توانیم کار کنیم.

در تأمین کالاهای اساسی و معیشت مردم هیچ مشکلی نداریم

برای تحریم ها هم تجربه داریم و هم می توانیم در دوران تحریم کار کنیم و از همه مهمتر اینکه من اطلاع دارم ما کالاهای اساسی و معیشت مردم را برای یک سال و نیم آینده و حتی بیش از آن کاملا تأمین کرده ایم و هیچ مشکلی نداریم. اینکه فکر کنیم فردا آرد، نان و یا روغن ما گیر کند، به هیچ وجه اینطور نیست. من متقدم سرمایه گذاری ها هم می شود انجام شود و هستند کشورهایی که می توان با آنها کار کرد. البته دور زدن تحریم ها هم هنر و مهارت و هم تکنیک و شجاعت است. تاکتیک هایی هست که در میدان جنگ باید از آنها حداکثر استفاده را ببریم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.