سواد زندگی؛ تربیت فرزندانتحقیقات جدید در زمینه  طلاق که توسط موسسه انتشارات کتاب گروه پنگوئن در دسترس قرار گرفته اند، نشان می دهند که عوارض جدایی والدین در هر کودکی به گونه ای منحصر به فرد خود را بروز می دهد و متاسفانه اجتناب ناپذیر است. با این حال فاکتورهای مختلفی وجود دارند که می توانند ریسک مذکور را کاهش داده و انعطاف پذیری کودک را در برابر چنین رویداد بزرگی در زندگی آنها افزایش دهند.

در این درس، خلاصه تحقیقات دانشمندان در این باره را مرور می کنیم.
 * پیامدهای طلاق در فرزندان
1 - سه عامل بسیار مهم، بالاترین تاثیر را بر سلامت روانی کودکان حین و بعد از طلاق دارند:
- شدت و مدت زمان بروز رفتارهای خصومت آمیز میان والدین
- سطح کیفی مراقبت از کودک و رسیدگی به وی در گذر زمان
- کیفیت رابطه فرزند- مادر/ فرزند- پدر (مهم ترین فاکتور)
2 - با استناد به پژوهشی از نشریه تخصصی ازدواج و خانواده در سال 2000، اصلی ترین تاثیرات منفی طلاق والدین بر کودک شامل تضعیف سازگاری روانی، اجتماعی و عاطفی پایین و همچنین خود منفی پنداری خواهد بود.
3 - بر اساس مطالعه ای که توسط مجله مشاوره و روانشناسی بالینی منتشر شده است، حتی سلامت فیزیکی این کودکان نیز در صورت تشدید درگیری میان والدین شدیدا در معرض خطر قرار خواهد گرفت. گفتنی است که عوارض فیزیکی می نوانند سالیان سال بعد از جدایی کامل پدر و مادر از هم خود را نشان دهند و معمولا نیز درمان این عوارض، فرد را با چالش گسترده ای مواجه خواهد کرد. 4 - علاوه بر این یک فراپژوهش در سال 1999 از ناشران Lawrence Erlbaum Associates، به بررسی پیامدهای بلند مدت جدایی والدین بر درصد کمی از فرزندان در دوران بزرگسالی آنها پرداخته است. هرچند احتمال بروز عوارض جدایی در دراز مدت بسیار کمتر از آسیب های کوتاه مدت است، اما دیده شد که سلامت کلی این کودکان و وضعیت اجتماعی- اقتصادی آنها در آینده به مراتب ضعیف تر از دسته مقابل بوده است.
لازم به ذکر است که فرزندان درگیر با عوارض بلند مدت، پیوند روانی سست تری نیز با والدین خود و به خصوص پدرها خواهند داشت. آمار طلاق خود این فرزندان هم بالاتر بود.
* چالش ها 1 - فرزند پروری در خانواده هایی که تجربه طلاق را داشته اند، قطعا بسیار دشوارتر از خانواده های عادی خواهد بود. دلیل اصلی آن نیز عدم توانایی والدین در خواندن ذهن فرزندانشان محسوب می شود.

بر اساس اطلاعات مختلفی که از مقالات گروه پنگوئن به دست آمده، این کودکان غالبا کم حرف هستند و در مورد احساسات پیچیده ای که به دنبال جدایی والدین با آن ها احاطه شده اند، گفت و گو نمی کنند. بدین ترتیب والدین هم درک مناسب و کاملی از عواطف حقیقی فرزند خود کسب نکرده و روند یاری رسانی به وی نسبتا مختل خواهد شد.
2 - چالش دیگری که والدین با آن رو به رو هستند، استرس افزایش یابنده در جریان طلاق و حتی یک دوره زمانی طولانی مدت پس از آن خواهد بود. تغییرات متعدد در شیوه زندگی هر یک از طرفین و درگیری های ذهنی معمول پیرامون کودکان، این اضطراب و تشویش را شدت می بخشد.

شاید متعجب شوید اما طبق مطالعه ای از
مجله Psychosomatic Research، طلاق در جایگاه بعدی پس از مرگ همسر دومین منبع اصلی استرس زوج ها به شمار می رود. در واقع برای بسیاری از والدین، اندوه پایان زندگی مشترک خود و مدیریت عواطف دردناکی که با آن دست و پنجه نرم می کنند، امکان تمرکز موثر بر وضعیت فرزندان را از بین خواهد برد. 3 - مورد بعدی که گاه برای شماری از والدین رخ می دهد، استمرار دشمنی و خصومت بعد از طلاق است. در چنین شرایطی کودک نیز ناخواسته در معرض درگیری های پدر و مادر قرار می گیرد که می توانند صدماتی جدی و حتی جبران ناپذیر را چه از نظر فیزیکی و چه ذهنی به وی وارد کنند. والدینی که در جریان طلاق وارد چرخه سرزنش و مجازات یکدیگر شوند، منافع کودک را مستقیما در معرض تهدید قرار خواهند داد. درگیری مداوم همچنین منجر به تشدید مشکلات عاطفی و رفتاری در کودکان می شود که ممکن است مهارت های اجتماعی آنان را نیز دستخوش تغییرات منفی کند. * پرسش های کلیدی که باید به آنها پاسخ های صادقانه و جدی دهید اگر به عنوان والدینی آگاه در تلاش برای کمک به فرزند خود هستید، پیش از هر گونه اقدامی ابتدا پاسخ پرسش های اساسی زیر را از خود جویا شوید: 1. چه چیزهایی کودک را در معرض تجربه عوارض کوتاه مدت و بلند مدت طلاق قرار می دهند؟ و چه راهکارهایی برای یاری رساندن به آنها وجود دارد؟ 2. به چه طریقی می توانیم رابطه ای گرم و مستحکم را پس از طلاق با فرزند خود توسعه دهیم؟ 3. چگونه عواطف پیچیده و اغلب پنهان فرزند خود  را کشف و درک کنم؟
4. چگونه از درگیری های خصومت آمیز و مخرب که روان و فیزیک کودکان را هدف می گیرند، جلوگیری کنیم؟ 5. چگونه آگاهی خودم را در خصوص فرزند پروری در دوران پس از جدایی افزایش دهم؟  * فرزند پروری موثر بعد از طلاق اخیرا پژوهش های مفیدی در زمینه تاثیر مداخله والدین بر سلامت روحی فرزندان به دنبال طلاق صورت گرفته و نتایج آن در مجله Family Court Review به چاپ رسیده است. بر اساس این مطالعه، کیفیت فرزند پروری والدین یک عامل حفاظتی موثر به شمار می رود و می تواند انعطاف پذیری کودکان پس از جدایی پدر و مادر را تا اندازه قابل توجهی افزایش دهد.

مقصود از کیفیت بالای فرزندپروری ترکیبی از 2  فاکتور است:

-صمیمیت و توجه
-انضباط و تعیین محدودیت های مشخص


 ثابت شده است که تنظیم یک استراتژی تربیتی شامل تمامی فاکتورهای فوق، بهترین دستاوردهای ممکن را محقق خواهد ساخت.
 در واقع فرزند پروری موثر پس از طلاق دو جنبه اصلی دارد:

نخست باید به بعد عاطفی مسئله پرداخت. برای آن که بتوانید سلامت روانی فرزند خود را در وضعیتی پایدار و در عین حال سالم حفظ کنید، لازم است حمایت عاطفی خود را چندین برابر حالت قبل افزایش دهید. این حمایت باید هم کلامی باشد و هم عملی.

بعد دیگر که اهمیت آن نیز بسیار زیاد است، پرورش کودکانی منضبط به شمار می رود. گفت و گو پیرامون قوانین و محدودیت های مشخص به تثبیت انضباط در فرزندان کمک می کند.

در ادامه انضباط موثر می تواند سازگاری کودک با شرایط متغیر را افزایش دهد و مهارت های مدیریتی وی را توسعه دهد. یادمان باشد که کودکان بعد از طلاق والدین، بیش از بقیه کودکان نیاز به مهارت سازگاری دارند.

پژوهشی در سال 2002 در
مجله انجمن پزشکی آمریکا که به اختصار جاما گفته می شود چاپ شد که تعبیر جالبی از نکات فوق ارائه داده است. "کودک باید بداند که فرصت ابراز تمامی احساسات خود را دارد و هیچ مشکلی نیز وجود نخواهد داشت، اما این موضوع بدین معنی نیست که هر رفتاری پذیرفته است." پس به طور خلاصه، بعد از طلاق:
1 - به خصومت های خود با همسر سابق تان پایان دهید و اگر اختلافی باقی است، کودکان تان را درگیر نکنید. نزد کودکان از اختلافات سابق حرف نزنید و از والد دیگر بد نگویید.
2 - چند برابر قبل به کودکان تان توجه کنید، مدام عبارت "دوستت دارم" را به آنها بگویید و صمیمیت تان را تقویت نمایید.وقت بیشتری با آنها بگذرانید.
3 - سعی کنید با تقویت ارتباطات والد-فرزندی، ذهن فرزندان تان را بخوانید و با آنها همذات پنداری کنید. با آنها خیلی حرف بزنید.
4 - به انضباط کودکان تان بیش از قبل توجه کنید.


www.savadezendegi.com

دیدگاه تان را بنویسید