کاخ سفید که در سال 2003 با حمله به عراق سقوط صدام را رقم زد، انتظار داشت که در عراق پساصدام، قدرت مسلط بر این کشور شود، اما روند تحولات جهتی پیدا کرد که به مخالفت‌ ها با حضور آمریکا در عراق منتهی شد و دولتی در عراق مستقر گردید که همسو و هماهنگ با سیاست‌های آمریکا نبود.
عربستان نیز می‌کوشد راهبرد خود را در عراق اصلاح کند. این کشور که طی مخالفت با سقوط صدام عملا در مقابل خواست ملت عراق قرار گرفته بود، بعد از تحولات سال 2003 در عراق، سیاست اعمال فشار و انزوای عراق را در پیش گرفت و انتظار داشت با عدم حمایت از فرآیند دولت‌ سازی در عراق، ملت عراق در پیشبرد برنامه‌ ها و سیاست‌های خود برای ایجاد دولتی جدید ناکام شود. در این جهت عربستان حتی با حمایت از گروه‌های افراطی و تکفیری سعی کرد دولت جدید عراق را به زمین بزند.
با وجود سیاست‌ های عربستان و آمریکا در عراق، دولت این کشور توانست بر بسیاری از تهدیدها غلبه کند و به عنوان دولتی قدرتمند و تاثیرگذار در منطقه ظاهر شود. همراهی و همسویی دولت عراق با ایران نیز شرایطی را در منطقه رقم زده است که می‌ تواند آثار بلندمدتی به زیان آمریکا و عربستان برجای بگذارد. از نظر آنها این همسویی موجب برهم‌ خوردن موازنه منطقه‌ ای به سود ایران و به زیان عربستان شده است. این موازنه حتی می‌تواند موازنه‌ های دیگر در منطقه را به زیان ائتلاف آمریکا ـ عربستان و رژیم صهیونیستی تحت تاثیر قرار دهد.
از نظر کاخ سفید و ریاض تنها راه مقابله با آثار زیانبار این موازنه تلاش برای تغییر آن است. برای تغییر این موازنه باید عراق را از ایران جدا کرد.عراق جدید در شرایط کنونی به عنوان عامل موازنه‌دهنده در منطقه شناخته شده است که در کنار هر بازیگری قرار گیرد، می‌ تواند موازنه را به سود آن تحت تاثیر قرار دهد. از این رو آمریکا و عربستان می‌ کوشند با راضی کردن عراق به دوری از ایران، موازنه منطقه‌ای را دگرگون سازند.
آمریکا و عربستان در شرایط کنونی برای پیگیری راهبرد جدید خود در عراق،دو خواسته روشن از بغداد دارند. دوری از ایران و جمع کردن بساط الحشدالشعبی (بسیج مردمی) در عراق. آنها این دو را عاملی برای تداوم موازنه موجود می‌شناسند که اجابت درخواست آنها از سوی عراق می‌تواند زمینه فروپاشی این موازنه را فراهم آورد، اما دولت عراق با تاکید بر ادامه همکاری با ایران و مخالفت صریح با حذف الحشد الشعبی، پاسخ دلسرد کننده‌ای به آمریکا و عربستان داد. این پاسخ دولت عراق از واقعیت‌ های تغییرناپذیر عراق و از توجه به منافع راهبردی و بلندمدت این کشور ریشه می‌گیرد.
از این رو به نظر می‌رسد تا زمانی‌ که دولت عراق به این واقعیت‌ها و منافع توجه جدی دارد، تیری که آمریکا و عربستان برای جدا کردن ایران و عراق از یکدیگر و تغییر موازنه منطقه‌ای رها کرده اند به سنگ خواهد خورد.
جان فیتز جرالد کندی، سی و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا، در22 نوامبرسال 1963 درشهر دالاس در ایالت تگزاس، ترور شد. تا امروز فرضیه های متعددی در مورد واقعیات پنهان مانده از چگونگی مرگ جان اف. کندی، طرح شده و آن طور که گزارش 889 صفحه ای کمیته رسمی تحقیق و تفحص درباره این ترور در سپتامبر سال 1964 منتشر کرد، لی هاروی اسوالد، به تنهایی برای ترور جان اف کندی اقدام کرده و توطئه ای درکار نبوده است.
لی هاروی اسوالد 24 ساله، تفنگدارسابق نیروی دریایی به جرم قتل کندی دستگیر شد و دو روز بعد از ترور کندی، اسوالد به ضرب گلوله جک روبی، مالک یک کلوب شبانه کشته شد. با کشته شدن اسوالد حقایق زیادی همراه او دفن شد و راه را برای ارائه تئوری های توطئه باز کرد. بعد از گذشت نیم قرن از این حادثه، 2800 پرونده مربوط به ترورجان اف کندی با اجازه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا منتشر شد.
اگرچه کنگره آمریکا در سال 1992 میلادی قانونی را تصویب کرد که همه پنج میلیون صفحه مدارک مربوط به تحقیق درباره ترورجان کندی تا 25 سال بعد منتشر شوند اما تنها کسی که اجازه داشت جلوی انتشار این اسناد را بعد ازآن تاریخ بگیرد، رئیس جمهوری آمریکا است.
این درحالی است که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و برخی از دیگر نهادهای آمریکایی همواره با انتشارعلنی هر سندی درباره این رویداد مخالفت کرده اند. «اف بی آی» و سیا امروز هم توانستند با لابی گری از انتشار بخشی ازاین اسناد جلوگیری کنند. اما ترامپ در فرمانی به سازمان های ذی ربط نوشته که حق مردم آمریکاست که از کم و کیف این ماجرای تاریخی آگاه شوند و برای همین دستور برملا شدن همه اسناد را صادر می کند.
درنهایت این دو سازمان توانست هاند حدود 200 سند دیگر مربوط به این ترور را دست کم برای6 ماه دیگر محرمانه نگه دارند. دراین مدت قرار است گروه هایی این اسناد را دوباره مرور کنند تا به رئیس جمهوری گزارش بدهند که آیا اسناد می توانند منتشر شوند یا خیر.
درواقع باید توجه داشت در کشور بزرگی چون آمریکا، اسناد مهم بعد ازگذشت مدت معینی از واقعه، اجازه انتشار پیدا می کنند. بنابراین صرف اینکه اسناد مربوط به ترور کندی اجازه رونمایی پیدا کرده است از اهمیت بالایی برخوردار نیست. بلکه مساله این است که انتشار این اسناد با دستور شخص رئیس جمهور می توانست به تعویق بیفتد اما ترامپ اصرار به فاش کردن آنها دارد.
این اقدام ترامپ چند دلیل دارد که عمدتا دلایل داخلی هستند. دونالد ترامپ با علم به اینکه انتشار این اسناد، مطلب و اخبار جدیدی را آشکار نخواهد ساخت، سعی در استفاده ابزاری از این مساله به نفع خودش داشت. به این صورت که با بزرگتر جلوه دادن اخبار مربوط به ترور کندی و عدم واهمه اش از فاش شدن چنین مسائلی، از فشارهای داخلی روی موضوعات دیگر در مورد خودش بکاهد.
به عنوان مثال مساله دخالت روسیه در انتخابات ایالات متحده آمریکا، قانون جدید مالیات، بودجه جدید، رابطه با کره شمالی و مسائل دیگر را از اذهان عمومی دور کند. او در نظر دارد این امر را از طریق درگیری رسانه ها و افکار عمومی با اخبار مربوط به مدارک ترور جان افکندی میسر سازد. اما باید گفت که در حقیقت تاکنون با رونمایی 2800 پرونده از 6000 سند، مدرک مهم و خبر جدیدی منتشر نشده است. از سوی دیگر معمولا انتشار اسناد امنیتی، با مخالفت ادارات امنیتی مانند اف بی آی همراه است و آنها به دلایل مختلف مایل نیستند اسناد به این ترتیب منتشر گردد.
این سازمان ها بر این باورند که درون این اسناد و مدارک، اسامی اشخاصی وجود دارد که با فاش کردن آنها ممکن است زندگی این افراد به خطر بیفتد. همچنین نحوه جمع آوری مدارک طبقه بندی شده از جمله موضوعاتی است که از نظر سازمان های امنیتی و اطلاعاتی باید مسکوت بماند. اما درمورد اسناد مربوط به ترور کندی، مدارک به خصوصی وجود ندارد و آنها طبق روال معمول، قبل از انتشار اسناد دست به اعتراضی کلی می زنند.
لازم به ذکر است که درتاریخ ایالات متحده آمریکا، اسنادی مهم تراز اسناد ترورکندی فاش گشته و تبعات آنچنانی به همراه نداشته است. زیرا اتفاقاتی که رخ می دهد در چارچوب تاریخ است که اهمیت پیدا می کنند، بنابراین انتشار اسناد مربوط به ترور کندی در مقطع کنونی تاثیر چندانی بر سیاست آمریکا نخواهد گذاشت.
کما اینکه پیش از این مدارکی از توطئه سازمان سیا در به قتل رساندن رئیس جمهور سابق کوبا، فیدل کاسترو و بسیاری اخباردیگر درباره شرکت در کودتا و توطئه های آمریکا منتشر شد اما جامعه آمریکا نسبت به این گونه خبرها نوعی مصونیت پیدا کرده است. از سوی دیگر باید توجه داشت که به طور کلی این اسناد به این سوال که چه کسانی در قتل جان اف کندی شرکت داشتند، به صورت قاطع و حساب شده پاسخ نمی دهد.
شاید تئوری های مختلفی را که قبلا نیز گفته شده بود، بیان کرده باشد اما جواب به خصوصی در مورد اینکه کندی چگونه به قتل رسیده است ارائه نخواهد داد. اگرچه مردم انتظار داشتند با رونمایی از اسناد قتل کندی به این معما که جان اف کندی چگونه به قتل رسید دست یابند، اما با انتشار 2800 سند از6000 سند دیدیم که این سوال پاسخ داده نشد. حتی امکان دارد مدارکی دراین خصوص وجود داشته باشد اما اجازه انتشار آن اسناد داده نشود، زیرا رئیس جمهورهر لحظه از این اختیار برخوردار است که جلوی انتشار اسناد را بگیرد.
اما اصولا برای انتشار اسناد و مسائلی که در رابطه با سیاست خارجی آمریکا است، باید یک دوره انتظار طی شود. معمولا این دوره انتظار بین سی تا چهل سال است. پرونده قتل کندی نیز این دوره انتظار را پشت سر گذاشته و تشخیص داده شده که هیچ گونه مدرکی که بتواند درمنافع ملی آمریکا در زمان کنونی خدشه وارد کند وجود ندارد. به همین خاطر رئیس جمهور اجازه انتشار این اسناد را داده است.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.