در این مطلب آمده است: بر کسی پوشیده نیست که در چند وقت اخیر اقتصاد کشور با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده است و این خلل و فشار اکثریت جامعه را تحت تاثیر قرار داده است، اکثریتی که در طبقه متوسط و ضعیف جامعه دسته‌بندی می‌شوند و اگرچه با کمی فراز و فرود اغلب اوقات و سال‌هاست که زیر خط فقر به سر برده‌اند و شکاف طبقاتی در جامعه احساس شده است، اما همواره مُسَکِن‌هایی برای‌شان تجویز شده‌ است، چیزهایی که نه تنها یک کالا بلکه بالاتر از آن یک نشانه هستند.
پراید هم یکی از همین نشانه‌هاست بیش از آن‌که نام وسیله‌ای موتوری باشد، نشانه‌ای برای تعریف و توصیف بسیاری از موقعیت‌ها، مواضع، چشم‌اندازها است.
پراید نشانه‌ای است بر نوعی رویکرد در صنعت خودروسازی برای صاحب ماشین کردن تمام طبقات پایین جامعه از طرفی و از طرف دیگر مجموعه‌ای‌ است از آسیب‌ها، ضعف‌ها و عقب‌ماندگی‌هایی که همواره خود را توسط این وسیله موتوری باز، روایت می ‌کند.
با تصور پراید در اولین اخباری که در خصوص تصادفات جاده‌ای شنیده می‌شود، شرّ خیلی از مسائل از دوش منتقدان برداشته شده است، منتقد به میانجی این نشانه، شرّ موضوعاتی چون جاده‌های بی‌کیفیت، شیب‌ها و قوس‌های غیرمهندسی، ضعف‌های فرهنگی که در رانندگی بروز و ظهور می‌یابد، نقاط کور جاده‌ای و همه و همه را از خود دور می‌کند و اولین و آخرین عامل را که همان پراید است به صورت مخاطب می‌کوبد.
داستان پراید، داستان همان عامل ناگواری دانسته شده که تمام لذت‌های ما را به سرقت برده است، گویی قبل از پراید مرگی در جاده‌ها نبود و بعد از آن هم نخواهد بود.
پراید در این ساخت نظری، تهدیدکننده آسایش ما از طرفی و به شکلی تفسیری‌تر، محل نفوذ طبقات پایین است در سبک و حیات زندگی سراسر لاکچری‌ای که ماشین‌های لوکس آن سال‌هاست آن را بازنمایی می‌کنند.
تصور پراید در حقیقت تصور یک سبک زندگی حاشیه‌ای است بواسطه یک خودرو کم‌قیمت، تصور حیاتی است طبقاتی که پراید به واسطه عناصری چون قیمت ارزان، کم مصرف بودن، داشتن قطعات ارزان و... به درستی با طبقات پایین جامعه هم آغوش شده است.
این وسیله غیاب خودرو را که همیشه نزد طبقات بالای جامعه وجه تمایز طبقات پایین از دیگر طبقات بوده، مرتفع کرده است. دیگر نمی‌توان بسیاری از افراد را از طبقه پایین به واسطه غیاب خودرو و نداشتن وسیله نقلیه بازتعریف کرد. پراید این غیاب را تا حدود زیادی از پیشانی این طبقه پاک کرده است.
حال که بازار با نوسانات اقتصادی و قیمت‌ها روبرو است، پراید از یک نشانه صرف طبقاتی به یک مقیاس نیز مبدل شده است، مقیاسی بر ابتذال قیمت‌ها و بازار.
اینکه پراید از مرز 50 میلیون هم گذشته است، در حقیقت هم بازنماینده یک بحران اقتصادی است که کاملا مبرهن است و هم توصیف یک بحران اجتماعی.
بحرانی که دیگر پراید نمی‌تواند غیاب خودرو را در طبقات پایین مرتفع کند، در واقع بالا رفتن قیمت پراید یعنی بیرون کشیدن تنها امید طبقات کم درآمد به دارا بودن وسیله نقلیه.
جدایی‌ تاریخی میان طبقه و خودرو که پراید سال‌های زیادی آن را نمایندگی می‌کرد، پراید تنها نقطه اتکال و اتکاء طبقات پایین به جاده، بازار خودروسازی، سفرهای آخر سال، میل به پشت فرمان بودن، میل به سرعت و امید به زود رسیدن‌هایی بود که همیشه از آن رنج می‌بردند.
پراید گران قیمت و این تاریخ دردناک جدایی، آغاز بازگشت دوباره طبقات پایین است به دورانی که تصور خریدن خودرو تنها مال 'از ما بهتران' بود و نشانه‌ای بارز و مبرهن بر تعمیق شکاف طبقاتی در جامعه ایرانی، شکافی که اگر فکر عاجلی برای رفع آن نشود، تبعات سنگین و غیرقابل جبرانی به همراه خواهد داشت.
7339/7408
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.