در این مطلب آمده است: جهت ادامه زندگی و بقا در این استان، انتقال آب از دریای خزر، ضرورتی ملی و حیاتی و صد درصد استراتژیک است. جهت این امر که از مصوبات سفر ریاست جمهوری به سمنان در دولت یازدهم است تا کنون مسیرهایی طی شده و در جلسات مکرر بدان پرداخته‌اند به عنوان نمونه، این مصوبه بارها از موضوعات قابل بحث انجمن توسعه‌ی سمنان، روزنامه‌ها و مجلات و مقالات تخصصی بوده است و در نشست‌های مختلفی از آن سخن گفته‌اند و مطالعات لازم هم صورت گرفته و سازمان محیط زیست کشور نیز مجوز کارشناسانه‌ی خود را اعلام کرده است و قرارگاه خاتم هم مترصد اجرای این کار بزرگ، ملی و حیاتی است چرا که نه تنها مشکل آب شرب استان را در حال و آینده حل می‌کند بلکه معین تهران و استان مازندران و خراسان هم در تامین زیست مهاجران خواهد بود.
هم اکنون ده‌ها هزار نفر از استان‌های شمالی و شرق خراسان و مهاجران کرد و دیگر قومیت‌ها به استان سمنان آمده و مستقر شده‌اند و زندگی می‌کنند، در این صورت استان همان مکانی نیست که هم‌استانی‌های سنتی در آن مانده باشند بلکه به سبب شرایط مناسب و ضروری که هست هر روز نیز بر شمار مهاجران افزوده خواهد شد. بنابراین، این طرح و مصوبه چون به زندگی مردم استان و خارج از استان بستگی دارد، ملی، الزامی و استراتژیک و صد درصد آینده‌نگرانه است و بی‌اعتنایی به آن و نادیده گرفتن این ضرورت تام و تمام مهاجرت‌ها را برعکس خواهد نمود و باری مضاعف بر استان‌های دیگر از جمله استان‌های شمالی و تهران خواهد افزود که می‌تواند چالش بزرگی هم برای حکومت، حاکمیت و دولت‌های آینده باشد در حالی که با این انتقال بسیاری از آسیب‌های آتی و چالش‌های فراگیر از بین خواهد رفت.
در اینجا گله مندی از مجلس شورای اسلامی است که چرا به علت این طرح ملی و حیاتی با نمایندگان استان و همکاران خود در خانه‌ی ملت، همراهی و همکاری لازم را ندارد و گله‌ی دوم این است که چرا دولت دوازدهم این طرح الزامی را در لایحه‌ی بودجه نمی‌بینید و ضرورت آن را در برنامه‌های خود اعلام نمی‌کند و گله‌ی سوم از وزارت نیرو و شخص وزیر است که چرا از مصوبه‌ی ریاست جمهوری در سفر استانی بی‌خبر است و در پی مستندات می‌گردد در حالی که لازمه‌ی پذیرش در سطح وزارت، احاطه بر الزاماتی است که در گذشته بدان پرداخته‌اند.
البته توصیه‌ی اخیر ایشان را در سفر به استان در مورد صرفه‌جویی به دیده‌ی منت داریم و می‌پذیریم اما این نکته را نباید از یاد برد که بحث‌های حاشیه‌ای و اتحرافی اصل مقصود و هدف نهایی را نباید تحت تاثیر قرار دهد و ما را از غایت مقصود بازدارد.
البته صرفه‌جویی و پرهیز از اسراف و زیاده روی در مجموعه‌ی اخلاق و احکام اسلامی تعریف می‌شود و فرهنگی است که باید به آن پرداخت و کار کرد و تعلیم داد و خلاصه این که نیاز به فرهنگ‌سازی است که باید اهل درس و بحث و قلم و رسانه به صورت منطقی و اقناعی بدان بپردازند و در زمینه‌ی مصرف آب هم باید تجدید آموزش و اقدام نمود. به عنوان نمونه باید از هدر‌رفت آب از شبکه‌های فرسوده جلوگیری کرد و چون به استناد نظریات کارشناسان این فن و مسئولان، حدود 30 درصد آب شرب از شبکه‌های فرسوده هدر می‌رود که نیاز تام و تمام به تامین اعتبار و بازسازی است. وانگهی، حالا که به تصریح وزیر نیرو در سفر به استان، « مطالعات پروژه‌ی ملی انتقال آب دریای خزر رو به اتمام است »، این اتمام باید آغازی باشد جهت انتقال و اقدام عملی. و نیز به یاد بیاوریم مصایب تخلیه‌ی بسیاری از روستاها را به سبب بی‌آبی و به یاد آوریم باغ‌های تشنه را در شاهرود، تشنگی درختان پسته را در دامغان و اضمحلال باغ‌های سنتی سمنان و بدانیم که تاخیر در اجرای این پروژه‌ی بزرگ و ملی به یقین فاجعه‌ی زیست محیطی را رقم خواهد زد. ضایعه‌ای که جبران آن از محالات است و متذکر می‌شویم که این طرح را باید در کنار طرح انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان قرار داد که اهمیتش به دلایل بسیار هیچ کمتر نیست.
در اینجا باید همه‌ی استان ضمن قدردانی از مساعی مسئولان و نظریه پردازان، از اهتمام جناب چاووشی، استاندار سمنان که با وجود نزدیک شدن به پایان دوران خدمتشان، هیچ منفعل نشده و در این مهم با گام‌های موثر همچنان پا به کار و موثر است و با نمایندگان استان همراهی دارد، سپاس گفت و نیز به شخص کواکبیان نماینده محترم مردم تهران که آنی از زادگاه خود غافل نیست و با این طرح ملی، همراهی موثر دارد و به نمایندگان پیگیر سمنان و دامغان که هرگز از این مهم غفلت نکرده‌اند و رایزنی‌های تاثیرگذارشان، همچنان ادامه دارد، دست مریزاد گفت و در عمل نیز همراهی و پشتیبانی نمود و فضیلت قدرشناسی را که ویژگی‌های مردم ماست به جا آورد.
7339/6103
انتهای پیام هم اکنون ده‌ها هزار نفر از استان‌های شمالی و شرق خراسان و مهاجران کرد و دیگر قومیت‌ها به استان سمنان آمده و مستقر شده‌اند و زندگی می‌کنند، در این صورت استان همان مکانی نیست که هم‌استانی‌های سنتی در آن مانده باشند بلکه به سبب شرایط مناسب و ضروری که هست هر روز نیز بر شمار مهاجران افزوده خواهد شد. بنابراین، این طرح و مصوبه چون به زندگی مردم استان و خارج از استان بستگی دارد، ملی، الزامی و استراتژیک و صد درصد آینده‌نگرانه است و بی‌اعتنایی به آن و نادیده گرفتن این ضرورت تام و تمام مهاجرت‌ها را برعکس خواهد نمود و باری مضاعف بر استان‌های دیگر از جمله استان‌های شمالی و تهران خواهد افزود که می‌تواند چالش بزرگی هم برای حکومت، حاکمیت و دولت‌های آینده باشد در حالی که با این انتقال بسیاری از آسیب‌های آتی و چالش‌های فراگیر از بین خواهد رفت.
در اینجا گله مندی از مجلس شورای اسلامی است که چرا به علت این طرح ملی و حیاتی با نمایندگان استان و همکاران خود در خانه‌ی ملت، همراهی و همکاری لازم را ندارد و گله‌ی دوم این است که چرا دولت دوازدهم این طرح الزامی را در لایحه‌ی بودجه نمی‌بینید و ضرورت آن را در برنامه‌های خود اعلام نمی‌کند و گله‌ی سوم از وزارت نیرو و شخص وزیر است که چرا از مصوبه‌ی ریاست جمهوری در سفر استانی بی‌خبر است و در پی مستندات می‌گردد در حالی که لازمه‌ی پذیرش در سطح وزارت، احاطه بر الزاماتی است که در گذشته بدان پرداخته‌اند.
البته توصیه‌ی اخیر ایشان را در سفر به استان در مورد صرفه‌جویی به دیده‌ی منت داریم و می‌پذیریم اما این نکته را نباید از یاد برد که بحث‌های حاشیه‌ای و اتحرافی اصل مقصود و هدف نهایی را نباید تحت تاثیر قرار دهد و ما را از غایت مقصود بازدارد.
البته صرفه‌جویی و پرهیز از اسراف و زیاده روی در مجموعه‌ی اخلاق و احکام اسلامی تعریف می‌شود و فرهنگی است که باید به آن پرداخت و کار کرد و تعلیم داد و خلاصه این که نیاز به فرهنگ‌سازی است که باید اهل درس و بحث و قلم و رسانه به صورت منطقی و اقناعی بدان بپردازند و در زمینه‌ی مصرف آب هم باید تجدید آموزش و اقدام نمود. به عنوان نمونه باید از هدر‌رفت آب از شبکه‌های فرسوده جلوگیری کرد و چون به استناد نظریات کارشناسان این فن و مسئولان، حدود 30 درصد آب شرب از شبکه‌های فرسوده هدر می‌رود که نیاز تام و تمام به تامین اعتبار و بازسازی است. وانگهی، حالا که به تصریح وزیر نیرو در سفر به استان، « مطالعات پروژه‌ی ملی انتقال آب دریای خزر رو به اتمام است »، این اتمام باید آغازی باشد جهت انتقال و اقدام عملی. و نیز به یاد بیاوریم مصایب تخلیه‌ی بسیاری از روستاها را به سبب بی‌آبی و به یاد آوریم باغ‌های تشنه را در شاهرود، تشنگی درختان پسته را در دامغان و اضمحلال باغ‌های سنتی سمنان و بدانیم که تاخیر در اجرای این پروژه‌ی بزرگ و ملی به یقین فاجعه‌ی زیست محیطی را رقم خواهد زد. ضایعه‌ای که جبران آن از محالات است و متذکر می‌شویم که این طرح را باید در کنار طرح انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان قرار داد که اهمیتش به دلایل بسیار هیچ کمتر نیست.
در اینجا باید همه‌ی استان ضمن قدردانی از مساعی مسئولان و نظریه پردازان، از اهتمام جناب چاووشی، استاندار سمنان که با وجود نزدیک شدن به پایان دوران خدمتشان، هیچ منفعل نشده و در این مهم با گام‌های موثر همچنان پا به کار و موثر است و با نمایندگان استان همراهی دارد، سپاس گفت و نیز به شخص کواکبیان نماینده محترم مردم تهران که آنی از زادگاه خود غافل نیست و با این طرح ملی، همراهی موثر دارد و به نمایندگان پیگیر سمنان و دامغان که هرگز از این مهم غفلت نکرده‌اند و رایزنی‌های تاثیرگذارشان، همچنان ادامه دارد، دست مریزاد گفت و در عمل نیز همراهی و پشتیبانی نمود و فضیلت قدرشناسی را که ویژگی‌های مردم ماست به جا آورد.
7339/6103
کپی شد
